بدینوسیله به اطلاع کلیه متقاضیان ثبتنام و شرکت در آزمون سراسری سال 1398 برای پذیرش در رشتههای با آزمون در دورههای روزانه، نوبت دوم (شبانه)، نیمه حضوری، مجازی، پردیس خودگردان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی، دانشگاه پیام نور و مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی و غیردولتی و همچنین رشتههای تحصیلی با آزمون دانشگاه آزاد اسلامی میرساند که ثبتنام از روز چهارشنبه مورخ 97/11/24 (بیست و چهارم بهمن ماه 1397) منحصراً از طریق پایگاه اطلاعرسانی این سازمان به نشانی:
www.sanjesh.org آغاز و در روز پنجشنبه مورخ 97/12/02 (دوم اسفند ماه 1397) پایان میپذیرد؛ لذا داوطلبان میتوانند در مهلت مقرر برای شرکت در آزمون سراسری سال 1398 ثبتنام نمایند.
دفترچه راهنما به همراه اطلاعیه تکمیلی ثبتنام در آزمون مذکور همزمان با شروع ثبتنام از طریق پایگاه اطلاع رسانی این سازمان قابل دسترس خواهد بود. تاکید می گردد که آزمون سراسری سال 1398 در تاریخ های 98/04/13 و 98/04/14 برگزار خواهد شد.
لازم به توضیح است اطلاعات مربوط به رشتههایی که در سال 1398 پذیرش آنها صرفاً با سوابق تحصیلی (بدون آزمون) انجام میگردد در تاریخ 97/11/17 از طریق پایگاه اطلاعرسانی این سازمان منتشر خواهد شد و داوطلبانی که تمایل به پذیرش در این رشتهها دارند نیازی به ثبتنام و شرکت در آزمون سراسری سال 1398 نخواهند داشت.
قابل توجه کارشناسان محترم تکمیل نمون برگ اطلاعات هسته ها و مراکز فقط بصورت word تکمیل و ارسال گردد.
+زمان قانونی ارسال تا 15 بهمن ماه و زمان ایمیل کردن این بخشنامه 29 دیماه بوده است!
دریافت
حجم: 42.1 کیلوبایت
توضیحات: اطلاعات هسته ها و مراکز
سازمان سنجش و آموزش کشور در تاریخ 23 بهمن ماه 1397 فهرست حذفیات منابع کنکور سراسری 98 را به دو شکل نظام جدید و قدیم منتشر نمود. این در حالیست که یک هفته پیشتر تعدادی از سایت ها فهرستی با همین عنوان را منتشر کرده بودند. شما می توانید فهرست اصلی و رسمی را از همینجا دریافت نمایید:
فهرست حذفیات کنکور 98 نظام 3-3-3-3
حجم: 5.2 مگابایت
فهرست حذفیات منابع کنکور نظام قدیم
حجم: 599 کیلوبایت
بدینوسیله به اطلاع کلیه متقاضیان ثبتنام و شرکت در آزمون سراسری سال 1398 برای پذیرش در رشتههای با آزمون در دورههای روزانه، نوبت دوم (شبانه)، نیمه حضوری، مجازی، پردیس خودگردان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی، دانشگاه پیام نور و مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی و غیردولتی و همچنین رشتههای تحصیلی با آزمون دانشگاه آزاد اسلامی میرساند که ثبتنام از روز چهارشنبه مورخ 97/11/24 (بیست و چهارم بهمن ماه 1397) منحصراً از طریق پایگاه اطلاعرسانی این سازمان به نشانی:
www.sanjesh.org آغاز و در روز پنجشنبه مورخ 97/12/02 (دوم اسفند ماه 1397) پایان میپذیرد؛ لذا داوطلبان میتوانند در مهلت مقرر برای شرکت در آزمون سراسری سال 1398 ثبتنام نمایند.
دفترچه راهنما به همراه اطلاعیه تکمیلی ثبتنام در آزمون مذکور همزمان با شروع ثبتنام از طریق پایگاه اطلاع رسانی این سازمان قابل دسترس خواهد بود. تاکید می گردد که آزمون سراسری سال 1398 در تاریخ های 98/04/13 و 98/04/14 برگزار خواهد شد.
لازم به توضیح است اطلاعات مربوط به رشتههایی که در سال 1398 پذیرش آنها صرفاً با سوابق تحصیلی (بدون آزمون) انجام میگردد در تاریخ 97/11/17 از طریق پایگاه اطلاعرسانی این سازمان منتشر خواهد شد و داوطلبانی که تمایل به پذیرش در این رشتهها دارند نیازی به ثبتنام و شرکت در آزمون سراسری سال 1398 نخواهند داشت.
با حضور رئیس اداره مشاوره ی تربیتی ، سرگروه مشاوره و کارشناس مشاوره ی آموزش و پرورش استان همایش هدایت تحصیلی پایه نهم و کنکور 98 برای بیش از 200 دانش آموز پایه نهم وکنکوری منطقه شهداد برگزار گردید.
طی این همایش دکتر وحید افضلی روش های مطالعه ، مدیریت زمان و شیوه های تست زنی را برای دانش آموزان حاضر در همایش بیان نمود.
در ادامه حسین پا بر جا در مورد رشته های تحصیلی و زیر شاخه های آنها در کنکور سراسری ، شرایط دانش آموزان کنکوری به خصوص دانش آموزان رشته های کار و دانش در کنکور 98 سخنانی ایراد کرده و راهنمایی های لازم را به دانش آموزان ارائه کرد.
همچنین در این همایش دانش آموزی سارا اسماعیلیان از مشاوران مطرح منطقه در مورد تفکر خلاق مطالبی را برای دانش آموزان بیان کرده و سلمان سنجری نیز درباره ی امنیت فضای مجازی وسایبری توضیحاتی ارائه نمود.
دیدار معاونت محترم پرورشی و فرهنگی، مرتضوی ریاست محترم اداره مشاوره و شیخ پور ریاست محترم مرکز مشاوره اداره کل آموزش و پرورش با مدیر کل نوسازی مدارس در خصوص توسعه و تجهیز مرکز مشاوره اداره کل.
خانم مرادی در این دیدار ابراز داشتند که مسائل هنری و فرهنگی بایستی در پایگاههای معتبری همچون کانون فرهنگی هنری تعبیه گردند. ایشان با بیان اینکه مشکلات دانشآموزی با توجه به عصر ارتباطات و آسیبهایی که از ناحیه دنیای مجازی متوجه قشر آسیب پذیر یعنی کودکان و نوجوانان می شود رو به افزایش است، آموزش و پرورش را نیازمند توسعه و تجهیز مرکز مستقلی در این زمینه ها و در شأن تاریخ، فرهنگ، قدمت و وسعت استان پهناور و در معرض آسیب کرمان دانستند.
در این دیدار دکتر رجایی مدیر کل محترم نوسازی با تایید صحبتها و دغدغه های مطرح شده قول مکاتبه و مساعدت در خصوص این دو موضوع را دادند.
رییس اداره مشاوره تربیتی و تحصیلی اداره کل آموزش و پرورش از برگزاری دوره ی آموزشی و علمی تخصصی اختلالات و رفتارهای خود آسیب رسان در تاریخ 3و4بهمن در محل هتل آسمان ویژه مشاوران با مدرسی دکتر پورشریفی، دکترای سلامت و دانشیاردانشگاه علوم توانبخشی تهران خبرداد.
سیدمنصورمرتضوی با بیان اینکه در این کارگاه نشانه ها و علایم افراد آشفته و تحت استرس عنوان گردید، گفت: افرادی که درباره خودکشی صحبت می کنند، در درد و رنج هستند و به کمک نیاز دارند و گفتن اینکه آنها صرفا چیزی را مطالبه می کنند یا می خواهند دیگران را کنترل کنند جملاتی غیرمسئولانه است .
مرتضوی افزود: نداشتن معنی و امید وهدف در زندگی زمینه ساز افکار خشونت علیه خود می شود.
در ادامه، صدیقه مرادی معاون پرورشی فرهنگی آموزش و پرورش گفت: مشاوران استان بایستی در خصوص افرادی که افکار خودزنی و ضرر و زیان به جسم خود را دارند دغدغه داشته باشند و همه مطیع حدیث پیامبر (ص) کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته باشند.
همچنین زهرا موسی پور، مدیر کل اموراجتماعی و فرهنگی استانداری کرمان با بیان دیدگاه مقام معظم رهبری در خصوص افرادی که در معرض خطر هستند و نیاز به یاری مشاوران دارند گفت: حتی اگر قرار است یک هسته یا مرکز مشاوره تقویت بشود با یستی به دانش افزایی پرداخت و دانش را به اشتراک گذاشت چرا که با مهارت قبلی نمی شود کار مشاوره ای کرد و همه ی ما مسئول هستیم.
گفتنی است در این جلسه تخصصی، مرتضوی، عضوهیأت رسیدگی به تخلفات در خصوص اقدام به خودکشی به لحاظ حقوقی و حرفه ای از زاویه ی مسایل حقوقی مطالبی بیان نمودند.
+ فایل های کارگاه تا روز جمعه در همین سایت قابل دسترسی هستند.
معاون پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش استان کرمان در جلسه "پیشگیری از رفتارهای خود آسیب رسان" که به همراه شیخ پور رئیس مرکز مشاوره استان و مرتضوی زاده رئیس اداره مشاوره آموزش وپرورش کرمان و با حضور مدیران مدارس ابتدایی و متوسطه و مشاورین مدارس شهرستان سیرجان برگزار شد گفت: با استفاده از تمام ظرفیت های موجود بهترین برنامه ها را برای دانش آموزان برنامه ریزی کنیم.
صدیقه مرادی در این جلسه گفت: امروزه اولین سواد برای دانش آموزان باید حل کردن مسائل توسط خودشان باشد ، دانش آموزان باید به خودباوری برسند تا بتوانند در مقابل هجمه های فرهنگی از خودشان مراقبت کنند ،ما باید باکمک هم در مدارس یک تحول عظیم ایجاد نماییم ومدارس را از حالت آموزشی در بیاوریم .
وی ادامه داد:برنامه ریزی ما باید برای تربیت یک انسان باشد ،انسانی که بتواند خوب زندگی کند و در آینده هم کارآمد باشد ،برنامه ریزی ما باید برای مقابله با آسیب ها باشد تا دانش آموز ما بتواند در مفابل تمام آسیب ها از خودش مراقبت کند.
معاون پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش کرمان افزود:یکی از ساحت های آموزش هنر و زیبایی است ،هنر یعنی مهارت و خلاقیت . دانش آموزانی که در این وادی باشند کمتر آسیب می بینند. اگر دست به دست هم بدهیم و عمق مسئله تعلیم و تربیت را مبنای کار خود قرار دهیم مطمئن باشیم می توانیم جلوی همه ی اسیب ها را بگیریم.
مرادی ادامه داد:محیط مدرسه باید محیطی شاداب برای دانش آموزان باشد ،ما امروز نیاز به مدرسه پویا،خلاق و شاداب داریم ،ما در آینده نیازمند نسلی هستیم که بتواند خوب زندگی کند و مشکلات خودش را خودش حل کند.
همچنین مرتضوی رئیس اداره مشاوره در این همایش عنوان کرد : نداشتن معنی در زندگی و هدف و امید در زندگی زمینه ساز افکار خشونت علیه خود میشود.
گفتنی است بعد از پایان این جلسه معاون پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش استان کرمان از برگزاری مسابقات نقالی و لالایی خوانی دانش آموزان در کانون اهرا بازدیدکردند.
با سلام و احترام
در جهت اجرایی نمودن شیوه نامه هسته ها و مراکز مشاوره مناطق و نواحی، کارشناسان محترم لطفا لیست نهایی مشاوران و روان درمانگران (که مصاحبه گذراندهاند و در سامانه، ابلاغ مرکز یا هسته گرفتهاند تا تاریخ چهارشنبه سوم بهمن به ایمیل اداره کل ارسال نمایند.
تذکر: همکاران گرامی این لیست نهایی مربوط به همکارانی است که ابلاغ دریافت کرده اند
دبیر علمی پانزدهمین کنگره بینالمللی صرع با اشاره به اینکه از هر ۲۰۰ نفر جمعیت یک نفر مبتلا به صرع است، گفت: اختلالات روان و وسواس شدید می تواند در برخی از افراد سبب تشنج شود.
دکتر مرجان اسداللهی، در آستانه برگزاری پانزدهمین کنگره بینالمللی صرع، اظهار داشت: صرع علل مختلفی همچون تومورهای مغزی، وقوع سکته، بیماریهایی همچون اماس و .، دارد و در سنین مختلف میتواند ایجاد شود و فرد و خانواده آن را درگیر کند.
وی افزود: امروزه مشخص شده مشکلات روحی و روانی میتواند سبب تشنج شود و درواقع در این شرایط علت مغزی در بروز صرع وجود ندارد. دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: حدودا ۳۰ درصد از بیمارانی که صرع مقاوم به درمان دارند منشاء روحی و یا وسواس شدید سبب تشنج در آنها شده و این در حالی بوده که قبلا اکثر بیماران به جای صرع درمان میشدند.
دبیر علمی پانزدهمین کنگره بینالمللی صرع گفت: از هر ۲۰۰ نفر جمعیت، یک نفرمبتلا به صرع است و یک سوم بیماران صرع مقاوم به دارو دارند که ممکن است مشکل بخشی از این افراد با جراحی برطرف شود ولی پیگیریهای لازم در این زمینه ضرورت دارد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه در پانزدهمین کنگره بینالمللی صرع هم نورولوژیستها و هم افرادی که فلوشیپ صرع دارند از مخاطبان کنگره هستند، گفت: موضوعات مختلفی همچون صرع و تشنج، بارداری و صرع، سکتههای مغزی و صرع، تومور و ابتلا به بیماری اماس و ارتباط آن با صرع مورد بحث و گفتوگو قرار میگیرد و داروهای مورد نیاز برای این بیماران نیز مطرح میشود.
اسداللهی عنوان کرد: موضوعات دیگری همچون صرع در ارتباط با بیماری ایمنی، صرع مقاوم به دارو، ارتباط صرع با موضوعات روانپزشکی، انواع روشهای تصویربرداری جدید که بر ای تشخیص تشنج به کار میرود نیز از دیگر محورهای علمی این کنگره است.
وی خاطرنشان کرد: ۶ مهمان خارجی شامل ۵ استاد صاحبنظر و برجسته در حوزة بیماری صرع از اروپا و یک نفر از ژاپن در این کنگره حضور خواهند داشت و جدیدترین مباحث و دستاوردهای علمی در این کنگره مورد بحث و گفتوگو قرار میگیرد.
مدیر گروه روانشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی زنجان افزود: ما اصطلاحاً به کسی میگوییم ترک کرده که حداقل یکسال از آخرین مصرف وی گذشته باشد.
یک استاد دانشگاه گفت: چندمصرفی مواد مخدر سبب میشود مغز دچار مشکلات عملکردی و فیزیولوژیکی شود، در واقع کارکرد نادرست مغز بیشتر در قسمتهای جلویی آن که در تصمیمگیری و قضاوت اهمیت دارد، اتفاق میافتد.
دکتر فرهاد طارمیان چندمصرفی مواد مخدر را بین مصرفکنندگان مخدرها شایع دانست و ادامه داد: معمولاً اکثر افرادی که مصرفکننده مواد مخدر هستند مخدرهای دیگر را هم تجربه میکنند.
معمولا کسانی که چندمصرفی مواد دارند، یکی از مواد بر بقیه غالب است. ممکن است فردی هروئین مصرف کند اما در موقعیتی قرار گیرد و شیشه یا حشیش را هم مصرف کند.
استادیار دانشگاه علوم پزشکی زنجان افزود: بهترین روش برای فهمیدن اینکه کسی چند مصرفی دارد یا خیر مصاحبه بالینی از او است، همیشه یکی از سوالات مهم ما از کسانی که برای ترک اعتیاد مراجعه میکنند این است که آیا همزمان با مصرف مخدر مصرف ماده دیگری هم دارند یا خیر. زیرا اگر فرد همزمان چند ماده را مصرف کند قطعا درمان سختتری را در پیش دارد.
عضو انجمن روانشناسی ایران با اشاره به پیامدهایی که این بیماران درگیر آن میشوند، تصریح کرد: چه به لحاظ فردی و چه اجتماعی این معضل پیامدهای خود را دارد؛ زیرا این بیماران با مسائل و مشکلات جسمی و روانی بسیاری دست به گریبان میشوند و کارکردن برایشان به مرور سخت میشود.
طارمیان تصریح کرد: به لحاظ شناختی و عواطف و هیجانات مشکلات اینگونه افراد جدیتر است. در برخی از آنها رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگرانه و مجرمانه بیشتر دیده میشود و برخی دیگر گوشهگیر، افسرده و منزوی میشوند و احساس طردشدگی پیدا میکنند و تصور میکنند باید وارد یک طبقه اجتماعی مثل خودشان شوند. همین عوامل دست به دست هم میدهند تا عدهای از این بیماران اصطلاحاً کارتنخواب شوند.
وی درباره درمان این بیماران یادآور شد: باید بدانیم تعریف از درمان قطعی چیست و به یاد داشته باشیم درمان اعتیاد ساده نیست. اگر میگوییم شخصی معتاد است باید ابتدا تشخیص اعتیاد را در فرد داشته باشیم.
مدیر گروه روانشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی زنجان افزود: ما اصطلاحاً به کسی میگوییم ترک کرده که حداقل یکسال از آخرین مصرف وی گذشته باشد. در این حالت میگوییم "دوره فروکش بیماری" نه درمان. برای اینکه ممکن است برگشت به اعتیاد داشته باشد. وقتی فردی "دوره فروکش" را طی کرد میتوانیم بگوییم در مرحله درمان قرار دارد.
به گزارش روابط عمومی ستاد مبارزه با مواد مخدر، طارمیان با اشاره به نحوه درمان این بیماران بیان کرد: درمان در این افراد از این نظر سخت میشود که این مواد میتوانند آثار همسو و ناهمسو با یکدیگر داشته باشند. مثلا مصرف موادی مثل شیشه و تریاک که یکی ماده محرک و دیگری مخدر است و آثار ضد هم دارند، سبب میشود مغز دچار مشکلات عملکردی و فیزیولوژیکی بیشتری شود و کارکرد نادرست مغز بیشتر در قسمتهای جلویی آن که در تصمیمگیری و قضاوت اهمیت داند، اتفاق بیفتد و در نتیجه درمان را سختتر میکند.
وی بیان داشت: درمان این افراد به صورت تیم ورک میباشد و یک گروه درمانی متشکل از روانپزشک و پزشکان دورهدیده در سمزدایی و روانشناسان و مددکاران با فرد کار میکنند تا کمکش کنند از این معضل رها شود، در این صورت میتوانیم بگوییم درمان ایدهآل برای فرد به کار برده شده است. این نوع درمان اگر با اراده قوی بیمار برای رهایی باشد حتما نتیجه مثبتی خواهد داشت.
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما کارشناسان محترم
همکاران گرامی، ما همچنان منتظر ارسال گزارشات مراکز هستیم. تنها ۱۰ منطقه از ۳۲ منطقه ارسال اطلاعات داشته اند. زمان قانونی ارسال از سوی وزارتخانه تا ساعت ۱۴ دیروز چهارشنبه ۱۹ دیماه تعیین شده بود. لطفا هرچه سریعتر نسبت به ارسال گزارشات اقدام نمایید
. شهربابک، انار،راین،عنبرآباد،منوجان،قلعه گنج،بافت، سیرجان، فاریاب، فهرج و ماهان ارسال اطلاعات داشته اند و منتظر ارسال اطلاعات براساس فرم جدید شهر جیرفت هستیم
با تشکر
این روزها با توجه به پیشرفتهایی که در زندگی اجتماعی بهوجود آمده، بلوغ زودرس در دختران سفید پوست زیر 7 سال و در سیاهپوستان زیر 6 سال تعریف شده است.
بلوغ طبیعی دورهای است که طی آن صفات ثانویه جنسی بهوجود میآیند و فرد توان باروری پیدا میکند.تغییرات فیزیکی در دوران بلوغ، نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم بلوغ غده هیپوتالاموس در دستگاه عصبی مرکزی، تحریک اعضای جنسی و ترشح هورمونهای جنسی است.اما بلوغ زودرس بر اساس تعریفهای اپیدمیولوژیک، ظاهر شدن علائم بلوغ از نظر فیزیکی و هورمونی زیر 8 سال در دختران و زیر 9 سال در پسران است.
این روزها با تغییری که در ساختار زندگی شهری صورت گرفته و با توجه به پیشرفتهایی که در زندگی اجتماعی بهوجود آمده، بلوغ زودرس در دختران سفید پوست زیر 7 سال و در سیاهپوستان زیر 6 سال تعریف شده است.
این سن در مورد شروع بلوغ است، چون همانطور که میدانید بلوغ دورهای چند ساله دارد.
زود بزرگ شدن چه علائمی دارد؟
اولین علامت بلوغ در دختران مشاهده برجستگی های نه و در پسران بزرگ شدن و تغییر سایز اندام جنسی است، بنابراین اگر دختری در ناحیه تناسلی و زیر بغل با رشد مو مواجه شد، نباید اینطور قلمداد شود که بالغ شده، چون این حالت مقدمه بلوغ است.
در دختران علائم ابتدا با بزرگ شدن اندام های نه ظاهر میشود و بعد از آن است که در نواحی از بدن که در آنها غدد جنسی وجود دارد، مو میروید.
عادت ماهانه نیز در مرحله نهایی اتفاق میافتد. در پسران اولین علامت بزرگ شدن بیضه و سپس بلوغ دیگر اجزای اندام تناسلی است.
علت بلوغ زودرس
دانشمندان علوم پزشکی شروع بلوغ را به فعال شدن ژنی به نام GPR54 نسبت میدهند که این ژن سیگنالی را به مغز میفرستد و واکنشهای زنجیرهای انجام میشوند که آزادکننده هورمونها در بدن میباشند.
علتهای رایج شروع زودهنگام فعالیت این زنجیره
* بروز مشکلاتی که در فرد ایجاد شده است (مثلا وجود تومور).
* صدمه و ضربه به مغز و یا آسیبهای مغزی
* وجود عفونتی در مغز مانند مننژیت
* وجود مشکلاتی در تخمدانها و یا غده تیروئید
* استفادههای ژنتیکی و سابقه خانوادگی بلوغ زودرس
با همه این تفاسیر، هنوز علت برخی از بلوغهای زودرس در بسیاری از دختران و پسران مشخص نشده است.
عدهای هم علت را در مسائل فرهنگی میدانند و معتقدند که قرار گرفتن کودکان در معرض فیلمهای تحریک کننده و صحنههای محرک، چرخه جنسی آنها را زودتر فعال میکند.
عدهای هم انواع امواج ساطع شده در فضای شهرها مانند امواج موبایل و پارازیتهای ماهوارهای را علت آن میدانند.
عواملی که منجر به بلوغ زودرس میشود
جنسیت: دختران بیشتر از پسران در معرض بلوغ زودرس قرار دارند.
چاقی و افزایش وزن: دانشمندان افزایش وزن دوران کودکی را دلیلی برای بلوغ زودرس می دانند، بنابراین به والدین دختران چاق توصیه میشود که حتما وزن کودک خود را کنترل کنند تا در معرض بلوغ زودرس قرار نگیرد.
در معرض هورمونهای جنسی بودن: استفاده از کرمهایی که حاوی هورمونهای جنسی هستند مانند استروژن و تستوسترون و یا مکملهای غذایی و داروهایی که حاوی این هورمونها میباشند، میتواند فرد را در معرض بلوغ زودرس قرار دهد.
ابتلا به برخی بیماریها: بلوغ زودرس میتواند در اثر ابتلا به برخی بیماریها مانند سندروم مک کیون آلبرایت و یا هیپرپلازی مادرزادی آدرنال و یا بیماریهایی که به صورت غیر طبیعی هورمونهای مردانه را میسازند، ایجاد شود.
تشخیص بلوغ زودرس چگونه است؟
برای تشخیص بلوغ زودرس، پزشک آزمایش خون تجویز میکند تا مشکلات هورمونی فرد را بررسی کند.
تستهای تصویربرداری مانند ام. آر. آی و سونوگرافی نیز تجویز میشود تا وجود هرگونه تومور و یا اختلالات غدد و ارگانهای خاص مورد بررسی قرار بگیرد.
انجام آزمون اشعه X نیز ممکن است توصیه میشود. اشعه X میتواند سن استخوانی کودک را مشخص کند. سن استخوانی تعیین میکند که آیا استخوانها سرعت رشد بالایی پیدا کردهاند و بلوغ زودرس رخ داده است و یا نه.
تست تیروئید: پزشک کمکاری تیروئید را در کودک بررسی میکند و علائم آن مانند خستگی، تنبلی، حساسیت به سرما، کاهش فعالیت کودک در خانه و مدرسه و خشکی پوست و یا بیرنگ شدن پوست کودک را مورد بررسی قرار میدهد.
علاوه بر موارد ذکر شده، پزشک با پرسیدن سوالاتی، وجود سابقه خانوادگی بلوغ زودرس را در اقوام درجه یک کودک مورد بررسی قرار میدهد.
بلوغ زودرس گاهی خطر مرگ دارد!
بلوغ زودرس در دختران شایعتر از پسران است، اما معمولا علت پاتولوژیک ندارد.
این در حالی است که در پسران وقتی علائم بلوغ زودرس مشاهده میشود این نگرانی ایجاد میشود که اتفاق بیمارگونهای در حال وقوع است.
گاهی بلوغ در شرایطی آغاز میشود که فرد دچار تومور مغزی است یا آنسفالی مغزی دارد.
این آسیبهای مغزی باعث میشود تغییرات هورمونی که آغازکننده بلوغ است زودتر ایجاد شود که به آن بلوغ ثانویه یا مرضی میگویند.
عفونتهای مغزی، ضربههای مغزی، تومور مغزی و مصرف داروهای استروژن و آندروژن قبل از بلوغ از مهمترین عوامل بیمارگونه بلوغ زودرس در پسران است و به همین دلیل بروز بلوغ زودرس در پسران باید جدی گرفته شود و هر چه زودتر بررسیهای لازم انجام شود.
بررسیهای تشخیصی کدام است؟
آنچه اهمیت دارد این است که بلوغ زودرس اگر زود تشخیص و ردیابی شود، اشکالی در رشد ایجاد نمیکند.
بررسیهای تشخیصی در این مورد بستگی به فرد دارد، اما بهطور کلی هر کودکی که زیر 6 سال علائم را نشان میدهد باید MRI، سیتیاسکن و آزمایشهای مختلف در مورد او انجام شود، اما در سنین کمی بالاتر با معاینه و بر اساس شواهد بالینی بررسیهای لازم را انجام میدهد.
اندازهگیری میزان هورمونهای بلوغ در این مورد بسیار کمککننده است، چون هنگام بلوغ، مغز هورمون خاصی ترشح میکند که هم در بدن دختر و هم در بدن پسر ترشح میشود، اما تفاوت آن در محل اثر هورمونها است.
در مورد برخی والدین که از هورمون رشد برای کودکشان استفاده میکنند باید گفت، این هورمون درصورتی باید استفاده شود که کمبود هورمون رشد داشته باشد و در استفاده از آن تنها بهدلیل بلند قد شدن کودک باید دقت کرد.
تغذیه غلط یکی از عوامل بروز بلوغ زودرس است
ما نمیتوانیم ادعا کنیم که دقیقا مصرف گروهی از خوراکیهای خاص باعث بروز بلوغ زودرس در کودکان میشود، اما برخی از عادتها و الگوهای غذایی میتوانند باعث بلوغ زودرس شوند که کاهش رشد قدی پس از رسیدن به سن بلوغ، مخصوصا در دختر بچهها از عوارض آن است.
والدین باید مصرف غذاها و میانوعدههای چرب و شیرین را در برنامه غذایی کودکان خود محدود کنند و ذائقه آنها را از زمان آغاز تغذیه کمکی (6 ماهگی)، به خوردن خوراکیهای چرب، شور و شیرین عادت ندهند.
نباید فرزندان خود را به مصرف لبنیات پرچرب یا دسرهای شیرین و غذاهای سرخ کرده که عامل افزایش وزن و ابتلا به بلوغ زودرس در بچهها هستند، عادت دهند.
بلوغ زودرس باعث کوتاه قدی فرد در آینده میشود
زمانی که فرآیند بلوغ اتفاق میافتد، کودک یا نوجوان با رشد سریع قدی مواجه میشود.
در بسیاری از موارد، ممکن است قد کودک یا نوجوان در زمان بلوغ، کاملاً طبیعی یا حتی مقداری بلندتر از افراد همسن و سال خود هم باشد، اما وارد شدن زودرس به مرحله بلوغ، باعث افزایش ترشح هورمون استروژن و بسته شدن زودتر از موعد صفحات رشد خواهد شد.
در واقع بلوغ زودرس، با کوتاهی قد در دوران بزرگسالی، رابطه مستقیمی دارد.
درمان بلوغ زودرس چگونه است؟
بسته به علت بروز بلوغ زودرس، دو شیوه درمانی صورت میگیرد:
* درمان علت زمینهای مانند برداشتن تومور
* پایین آوردن سطح هورمون های جنسی با استفاده از داروهایی که منجر به توقف رشد جنسی در کودک می شود.
تذکر: اگر پزشک تشخیص دهد که بلوغ زودرس مشکلاتی را برای کودک در آینده ایجاد میکند، مانند مشکلات ضعف استخوانی و یا کوتاه ماندن قد و کاهش رشد استخوانی، درمانهای دارویی را شروع میکند.
در ابتدا این کودکان بلندتر از همسالان خود هستند، ولی بهدلیل بلوغ زودرس استخوانها، در نهایت قد کوتاهتری خواهند داشت.
آیا میتوان پیشگیری کرد؟
راهحل پیشگیری از بلوغ زودرس به تغذیه و توجه به رشد مناسب فرد بستگی دارد. والدین باید از چاقی مفرط فرزندانشان پیشگیری کنند و به هیچوجه مرغ و تخممرغ ماشینی و فراوردههای هورمونی را بهخصوص به دختران خود ندهند.
آمپولهای تزریقی برای جلوگیری از بلوغ زودرس نیز بسیار مضر هستند، چون محور تخمدان به هیپوفیز را مختل میکند و تاثیر منفی در رشد واژن و رحم دارد و استفاده از آن به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
همانطور که مصرف داروهایی که ممکن است منجر به بلوغ زودرس شود نیز اصلا مناسب نیست. والدین باید مراقب باشند با دیدن علائم اولیه اگر ومی به درمان بود حتما درصدد درمان برآیند.
والدین باید با ایجاد رابطه صادقانه و دوستانه با دختر یا پسر مبتلای خود، برای او پیدایش این تغییرات را توضیح دهند و او را از مراقبتهای ضروری آگاه کنند.ارتباط والدین با معلمان فرزندشان بهمنظور برقراری ارتباط دوستانه آنان با بچههای همسن خود و جلوگیری از ایجاد مشکلات روانی در این زمینه بسیار اهمیت دارد.
رعایت عوامل و شرایط فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل کنترل (عوامل و شرایط ذکر شده در مورد علل بلوغ زودرس) بهمنظور تعدیل و کاستن از عوارض و پیامدهای بلوغ زودرس در زندگی حال و آینده این افراد نیز حائز اهمیت است.مراجعه به پزشک متخصص برای بررسی و درمان زودرس بلوغ برای پیشگیری از مشکلات استخوانبندی، رشد قدی و فیزیکی و انجام معاینهها و آزمایشهای مداوم یکی از وظایف مهم والدین در این موارد است.
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت همه همکاران گرامی
همانگونه که مستحضرید ارسال مستندات از طرق مختلف برای شما مقدور است. هم اکنون اداره مشاوره از راه هایی همچون اپلیکیشن، سایت، ایمیل و کانال در دسترس شماست. ارسال مستندات و گزارشات می تواند به شیوه دلخواه شما از هرکدام یک از این موارد انجام گیرد و همگی بجز کانال از طریق اینترانت نیز در دسترس قرار دارند. درصورتی که با عملکرد هر کدام آشنا نیستید لطفا در جلساتی مانند جلسه پیشین کارشناسان مطرح نمایید تا آموزش های لازم ارائه شود.
با تشکر
برای برخی افراد ارتباط برقرار کردن با دیگران و همچنین صحبت کردن در جمع بسیار دشوار است؛ اینکه در موردعلاقه مندی هایشان حرف بزنند، اظهار نظر کنند و به دیگران نزدیک شوند مانند جابجا کردن یک کوه است. آنها اغلب برای نزدیک شدن به دیگران احساس خجالت میکنند و برای حرف زدن در یک جمعیت احساس ترس دارند اما این ترس یا خجالت را میتوان برطرف کرد.
ما در این مقاله راههایی را به شما خواهیم گفت که میتوانید از خود یک فرد اجتماعی بسازید فقط کافی است کمی حوصله به خرج دهید و تمرین کنید.
در یک جلسه مهم کاری گرد تا گرد نشستهاید؛ همه افراد انتقادات و پیشنهادهایی را مطرح میکنند و نوبت به شما می رسد؛ رنگ بر چهره ندارید، دستتان از استرس عرق میکند و هنگام حرف زدن تپق میزنید. در همین حین ممکن است مورد تمسخر دیگران قرار بگیرید و احساس خجالت بیشتری به شما دست دهد. خیلی دوست دارید شما هم مانند بقیه قاطعانه صحبت کنید اما احساس میکنید هیچ مهارتی در صحبت کردن و روابط اجتماعی ندارید؛ در همین حال ممکن است سؤالی فکرتان را مشغول کند که چرا بعضی افراد روابط اجتماعی و فن بیان خوبی دارند؟ آیا مهارتهای ارتباطی ذاتی است یا اکتسابی؟
وقتی میگویید مهارتهای ارتباطی ذاتی است یعنی شما اعتقاد دارید که روی ژنهای ما نوشتهشده است که روابط اجتماعی چه کسی قوی است و روابط اجتماعی چه کسی ضعیف؛ درحالیکه مهارتهای ارتباطی افراد تا حد زیادی اکتسابی است و ناشی از دوران کودکی میشود؛ درواقع ما از بدو تولد زیست اجتماعی خود را آغاز میکنیم. ما از شروع تولد چیزهای مختلفی میبینیم، کتابهای زیادی میخوانیم و با افراد زیادی در تعامل هستیم که همه میتوانند در روابط ما تأثیرگذار باشند.
اگر بر این باور باشید که مهارت ارتباطی ذاتی است باید بدانید که یک مسئله ذاتی را هیچگاه نمیتوانید تغییر دهید و با این تفکر هیچوقت نخواهید توانست ارتباط اجتماعی خوبی را کسب کنید لذا اگر در کسب مهارتهای ارتباطی مصمم باشید و برای آن تلاش کنید قطعاً شاهد کسب مهارت خود خواهید شد. شاید در بین دوستان و آشنایان افرادی را دیده باشید که خیلی منزوی و گوشهگیر بودهاند و اکنون روابط اجتماعی نسبتاً خوبی پیداکردهاند، به این دلیل است که سعی کردهاند روی مهارتهای ارتباطی خود کار کنند و فکرشان را از روی ذاتی بودن خارج کنند.
اهمیت روابط اجتماعی در طول زندگی
سازمان بهداشت جهانی، روابط اجتماعی را بهعنوان یک عامل مهم سلامت در طول زندگی ما به رسمیت میشناسد. همچنین تصدیق میکند که روابط اجتماعی میتواند جلوی بروز بیماری و مرگومیر در افراد را بگیرد.
در دانشگاه ماساچوست -گروه آمشرس گروه جامعهشناسی و موسسه محاسبات اجتماعی- طی بررسی تاثیر روابط اجتماعی بر روی سلامت به این نتیجه دست یافته است که روابط اجتماعی تأثیر زیادی در بهتر و بدتر شدن سلامت دارد. روابط اجتماعی ما کاملاً با خوشبختی ما مرتبط است. این مطالعات نشان داد وقتی روابط اجتماعی قوی داریم خوشبختتر هستیم چراکه ارتباط با دوستان و همکاران باعث حس شادی و رضایت در افراد میشود.
مطالعه FMRI*- تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی نشان داد که احساس تنهایی و انزوای اجتماعی میتواند بر فعالیت مغز انسان و همچنین رفتار افراد تأثیر بگذارد. محققان نشان دادند که تنهایی باعث کاهش فعال شدن استریاتوم شکمی-یکی از بخش زیرقشری مغز- میشود. انزوای اجتماعی، درنهایت منجر به فشارخون بالا و کاهش عملکرد سیستم ایمنی میشود.
روشهایی برای بهبود روابط اجتماعی
برای بسیاری از ما، برقراری ارتباط با دیگران بسیار سخت است. پیشنهادهای زیر باعث شود که تعامل اجتماعی برایتان آسانتر شود. مهمترین عامل در روابط اجتماعی داشتن شجاعت برای گفتن چیزی است که میخواهید بگویید. محتوای واقعی مکالمه اغلب در مرحلهٔ دوم قرار میگیرد. با شروع یک مکالمه فرض نکنید که شخص، علاقهمند به تعامل با شما است یا خیر، اغلب این علاقه را میتوان در طی یک بحث رشد داد؛ علاوه بر شجاعت روشهای دیگری هم برای بهبود و تقویت روابط اجتماعی مؤثر است که ما به آنها میپردازیم:
1- مثل یک شخص اجتماعی رفتار کنید
حتی اگر خود را فردی منزوی میدانید، میتوانید مانند یک موجود اجتماعی رفتار کنید. هرگز اجازه ندهید که اضطراب مانع روابط اجتماعی شما با دیگران شود. حتی اگر عصبانی هستید و تصور میکنید زمانی که آرام شوید دیگر حرفتان را به زبان نمیآورید همان لحظه احساستان را بیان کنید؛ با این روش شما متوجه بهبود روابط اجتماعی خود خواهید شد.
2-کتابهای مربوط به مهارتهای اجتماعی را بخوانید
کتابهای زیادی در بازار وجود دارد که میتواند به شما در یادگیری مهارتهای اجتماعی خاص و راههای شروع گفتگو کمک کند. بااینحال، در نظر داشته باشید که خواندن اینگونه کتابها بهتنهایی کافی نیست و شما باید آنها را بارها و بارها تمرین کنید.
3- ارتباط چشمی برقرار کنید
درحالیکه باکسی صحبت میکنید در چشم طرف مقابلتان نگاه کنید و به یاد داشته باشید که علاوه بر تماس چشمی، گوش دادن هم در مهارت اجتماعی بسیار مهم است. این مسئله به دو طرف کمک میکند که شناختهشده و شنیده شود. علاوه بر این برای بالا رفتن اعتمادبهنفس در تعامل با دیگران سعی کنید خود را از لحاظ زبان بدن ارزیابی کنید. یکی از بهترین تمرینها برای بالا بردن روابط اجتماعی، صحبت کردن با خود جلوی آینه است. شما میتوانید با اعتمادبهنفسِ تمام، جلوی آینه قرار بگیرید و تصور کنید جمعیت زیادی مقابلتان قرارگرفتهاند و شما باید صحبت کنید. ابتدا به چهره و حرکات دست خود دقت کنید و شروع به بحث کردن با خود کنید. آنقدر این کار را تکرار کنید تا ترس شما برای صحبت کردن در حضور دیگران کم شود و به یک فرد با روابط اجتماعی بالا تبدیل شوید.
4-الگوبرداری کنید
یکی دیگر از روشهای بهبود روابط اجتماعی، الگوبرداری از شخصیتهایی است که شما آنها را دوست دارید. آن شخصیت میتواند یک بازیگر تلویزیونی باشد یا یک دوست. اینگونه سعی میکنید خود را با فرد مورد علاقه تان مقایسه و خود را شبیه او کنید.
5-صدای خودتان را ضبط کنید
یک گفتوگو را در ذهن خود مرور و شروع به صحبت کردن در رابطه با آن موضوع کنید و در همان حین صدای خودتان را ضبط کنید. هرروز یک گفتوگو را تمرین کنید؛ بعد از گذشت چند روز اول و آخرین صدای ضبط شده خود را گوش کنید و به نقاط قوت و ضعف خود پی ببرید؛ خواهید دید که نسبت به ضبط اول پیشرفت کردهاید.
6- از اشتباه نترسید
یکی از دلایلی که باعث پایین بودن روابط اجتماعی میشود، ترس از اشتباه برای صحبت کردن در جمع است. در چنین مواردی باید روی باورهای خود کار کنید؛ به این باور برسید که چه اشکالی دارد گاهی اشتباه کنید یا حتی در صحبت کردن تپق بزنید. هیچکس کامل نیست و هر انسانی ممکن است اشتباه کند بنابراین با این نگاه میتوانید قویتر در مقابل دیگران ظاهر شوید.
این کارها را اگر به مدت یک تا دو ماه پیاپی تمرین کنید به مرور می توانید در میان آدم های غریبه و جمع های جدید صحبت کنید و از اعتماد به نفس بالایی برخوردار شوید. به این نکته دقت کنید که اطرافیان هم می توانند در تقویت روحیه شما نقش داشته باشند و با تشویق هایشان مشوق شما برای صحبت کردن و تعامل با دیگران شوند.
داشتن روابط اجتماعی بالا دید اطرافیانتان را نسبت به شما تغییر می دهد و باعث می شود دیگران روی شما حساب باز کنند پس تمرین کنید تا در تعامل با دیگران شجاع باشید.
+داوطلبان برای اخذ پذیرش باید، طبق فراخوان دانشگاهها و مؤسسات پذیرنده، مدارک لازم را در زمان تعیین شده به دانشگاهها و مؤسسات ارسال کنند. دانشگاهها و مؤسسات باید با رعایت تمامی قوانین و مقررات مربوطه مانند سهمیهبندی نسبت به پذیرش دانشجو در سقف ظرفیت تعیین شده توسط شورای گسترش آموزش عالی اقدام و نسبت به ثبتنام مشروط پذیرفتهشدگان اقدام و اسامی آنها را برای تائید به سازمان سنجش آموزش کشور اعلام نمایند.
+در این روش داوطلبان میتوانند به چندین دانشگاه یا مؤسسه پذیرنده موجود در اطلاعیه سازمان سنجش آموزش کشور درخواست پذیرش دهند ولی در نهایت فقط میتوانند در یکی از رشته محلهایی که با پذیرش آنها موافقت شده است، ثبتنام نموده و ادامه تحصیل دهند.
+پذیرش دانشجوی صرفا سوابق تحصیلی در بهمن ماه 1397 و مهر ماه سال 1398 خواهد بود.
++پذیرش صرفا سوابق تحصیلی برای بهمن ماه 97
- اطلاعیه مربوط به نحوه پذیرش و شرایط و ضوابط داوطلبان و نحوه درخواست پذیرش از موسسات و مدارک و سوابق موردنیاز در اطلاعیه سازمان سنجش آموزش کشور در تاریخ 25 دی ماه 1397 منتشر می شود.
- داوطلبان واجد شرایط و متقاضی پذیرش بهمن ماه از تاریخ 29 دی لغایت 6 بهمن ماه برای پذیرش به موسسات پذیرنده که در اطلاعیه 25 دی ماه منتشر می شود مراجعه می نمایند.
- اطلاع رسانی به پذیرفته شدگان مشروط توسط دانشگاه در تاریخ 6 تا 10 بهمن صورت خواهد گرفت.
+++پذیرش صرفا سوابق تحصیلی برای مهرماه 98
- اطلاعیه به انضمام دفترچه راهنمای پذیرش صرفا سوابق تحصیلی برای سال 1398 در اواسط بهمن ماه 1397 توسط سازمان سنجش آموزش کشور منتشر خواهد شد.
- تمامی شرایط و ضوابط و نحوه مراجعه و مدارک و مستندات لازم برای اخذ پذیرش توسط موسسات در اطلاعیه مذکور درج خواهد شد.
- زمان مراجعه داوطلبان برای اخذ پذیرش رشته های محل های صرفا سوابق تحصیلی از 20 اسفند 97 تا اواخر مرداد 98 خواهد بود.
تذکر مهم 1 : داوطلبان متقاضی پذیرش رشته محل های صرفا سوابق تحصیلی نیازی به شرکت در کنکور سراسری سال 1398 که ثبت نام آن از تاریخ 97/11/24 لغایت 97/12/02 می باشد ندارند و مطابق اطلاعیه مذکور و اطلاعیه های بعدی سازمان سنجش آموزش کشور اقدام نمایند.
تذکر مهم 2 : پذیرش رشته محل های صرفا سوابق تحصیلی در دانشگاه آزاد اسلامی مطابق ضوابط سایر دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و برای پذیرش در بهمن 97 و مهر 98 نیز همزمان با پذیرش سایر موسسات است که در اطلاعیه های بعدی اعلام خواهد شد
تذکر مهم 3 : در خصوص نحوه پذیرش صرفا سوابق تحصیلی در سایر آزمون ها ( فنی و حرفه ای، کاردانی به کارشناسی و جامع علمی کاربردی اعم از کاردانی و کارشناسی ناپیوسته ) متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد.
www.moshaverinekerman.ir ©
اطلاعیــه سازمان سنجش آموزش کشور درباره زمان اعلام اسامـی پذیرفتهشدگان نهایی رشتههای مختلف تحصیلـی نیمهمتمرکز دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، پردیسهای دانشگاه فرهنگیان و رشتههای تحصیلی مقطع کاردانی گروه آموزش پزشکی (پذیرش صرفاً براساس سوابق تحصیلی) در آزمون سراسری سال 1397
پیرو اطلاعیه مورخ 97/07/18، بدینوسیله به اطلاع کلیه داوطلبان متقاضی رشتههای مختلف تحصیلی نیمهمتمرکز دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، پردیسهای دانشگاه فرهنگیان و رشتههای تحصیلی مقطع کاردانی گروه آموزش پزشکی (پذیرش صرفاً براساس سوابق تحصیلی) در آزمون سراسری سال 1397 میرساند که اسامی پذیرفتهشدگان نهایی رشتههای نیمهمتمرکز در روز پنجشنبه مورخ 97/10/20 از طریق سایت این سازمان به نشانی www.Sanjesh.org اعلام خواهد شد. کلیه پذیرفتهشدگان میبایست مطابق برنامه زمانی که به همراه فهرست اسامی اعلام خواهد شد برای انجام مراحل ثبتنام به محل قبولی خود مراجعه نمایند.
ضمن عرض سلام و ادب حضور همکاران گرامی
با توجه به برگزاری همایش ملی همیارمشاور در تاریخ های ٢۶ و ٢٧ دی ماه در استان مازندران و ارائه گزارشی از فعالیت های برتر تشکل همیارمشاور استان ها در مراسم اختتامیه ،خواهشمند است رابطین همیار مشاور استان ها 10 عکس منتخب از فعالیت ها و یا کلیپ در قالب فایل زیپ تا تاریخ ١٥ دی ماه به شماره جناب آقای پابرجا یا دکتر فلاحی ارسال نمایید.
قبلا از همکاری شما کمال تشکر و قدردانی را داریم.
#دبیرخانه کشوری همیار مشاور
بخشنامه ارسال شده
با شماره۳۸۰۰/۴۹۱۵۸/۵۰۴۳
مورخ ۹۷/۱۰/۱۰
باسلام خدمت همکاران گرامی
با توجه به ضرورت و هماهنگی اداره مشاوره با کارشناسان محترم شهرستان/مناطق/ناحیه، به همین منظور گردهمایی در روز یکشنبه مورخ۹۷/۱۰/۱۶ در هتل آسمان ،بلوار جمهوری روبروی دانشکده فنی حرفه ای برگزار میگردد ،لذا متقضی است کارشناسان محترم گزارش از عملکرد خود همراه داشته باشند در فرصت داده شده ارائه نمایید.
در ضمن بخشنامه در اولین فرصت (چهارشنبه) ارسال میگردد.
باتشکر
طبق آخرین آمار از وضعیت طلاق و ازدواج در کشور، امسال ۳۲۴ هزار و ۷۱۳ نفر ازدواج کرده و ۸۴ هزار و ۱۶ نفر طلاق گرفته اند.
به گفته ابوترابی سخنگوی سازمان ثبت احوال، هر دو فصل یک بار آمار ازدواج و طلاق استخراج میشود و به همین دلیل آخرین آمار مربوط به نیمه اول سال بوده و سه ماهه اخیر جمع آوری نشده است.
به گفته مسئولان، تعداد ازدواجهای ثبت شده در کشور در سال ۹۶ نزدیک به ۶۰۹ هزار مورد و حدود هشت درصد کمتر از سال ۹۵ بوده است.
این در حالی است که کمتر از یک دهه پیش که جمعیت کشور به مراتب کمتر از حالا بود طی یک سال، ۸۹۰ هزار ازدواج به ثبت رسیده بود اما اکنون ازدواجهای ثبت شده در سال گذشته ۵۱ هزار مورد کمتر از سال پیش از آن است.
به رغم افزایش جمعیت، آمار ازدواج در ایران از اواخر دهه ۸۰ مدام کاهش داشته و در مقابل آمار طلاق ثبت شده گاهی هم بیشتر شده است.
سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور می گوید: در دهه ۶۰ به دلیل جنگ تحمیلی رشد بالای جمعیت را تا نرخ ۳.۷داشتهایم در حالی که اکنون اینگونه نیست و کاهش یافته است، به همین دلیل آمار ازدواج نیز متاثر از آن بالا رفت.
ابوترابی می افزاید: هر چند تغییرات ازدواج و طلاق نامحسوس است اما در مقاطعی شاهد کاهش یا افزایش ازدواج هستیم چراکه وضعیت و هرم سنی جمعیت بر میزانهای ازدواج و طلاق مؤثر است و مقایسه و رتبهبندی استانها در این زمینه تنها در صورتی امکانپذیر است که هرم سنی جمعیت به صورت کشوری دیده شود نه استانی.
فقط سازمان ثبت احوال متولی انتشار آمار طلاق و ازدواج است
وی در مورد اینکه بسیاری از سازمانها به اعلام آمارهای حیاتی اقدام می کنند تاکید می کند: سازمان ثبت احوال براساس قانون تنها متولی انتشار و اعلام نرخ ازدواج،طلاق، ولادت و فوت است.
از طرفی در سال گذشته ۱۷۶ هزار طلاق ثبت شده و امسال ۸۴ هزار و ۱۶ نفر که بیانگر کاهش روند افزایش طلاق است.
هر سه دقیقه یک طلاق!
طلاقهای ثبت شده در سال ۹۶ دو هزار مورد بیش از سال قبل از آن بوده است. آمار اعلام شده نشان میدهد که در سال ۹۶ هر ساعت ۲۰ مورد، و به عبارت دیگر هر سه دقیقه یک طلاق ثبت شده و معادل ۲۹ درصد پیوندها، جدایی رخ داده است.
درباره علت افزایش شدید طلاق دیدگاههای مختلفی وجود دارد شاید دست ماهواره و فضای مجازی و مسائلی از این قبیل در میان باشد اما کارشناسان از جمله دلایل بسیار مهم رسیدن زوجها به طلاق را، مسائل اقتصادی ذکر میکنند.
طبق تازه ترین آمار که مربوط به سال ۹۶ است نشان می دهد نرخ عمومی طلاق در کل کشور ۲.۲ است و تهران با نرخ ۲.۸ بیشترین طلاق را داشته و پس از آن استانهای کردستان و کرمانشاه و خراسان رضوی قرار دارند کمترین آمار طلاق نیز مربوط به سیستان و بلوچستان با نرخ عمومی ۰.۷ است.
میانگین سن طلاق نیز در کشور برای مردان ۳۶.۹ و برای ن ۳۲ سال است.
میانگین طول مدت ازدواج در زمان طلاق ۱۰ سال گزارش شده است.استان گیلان بیشترین میانگین طول مدت ازدواج را در زمان طلاق با ۱۲ سال و استان گیلان کمترین نرخ را با ۶ سال دارد و میانگین طول مدت ازدواجهای منجر به طلاق در استان تهران ۱۱ سال بوده است.
افزایش خزان زندگی در فصول سرد سال
همچنین میزان طلاق متاهلان در بازه های فصلی سالهای ۹۵،۹۶ و دوفصل بهار و تابستان سال ۹۷ نیز ثبت شده است:
نرخ طلاق در فصل بهار و تابستان ۹۵ ،۷.۹ و در پاییز و زمستان ۸.۰ بوده اما در سال گذشته در بهار ۸.۰ در تابستان ۸.۳ و در پاییز و زمستان ۸.۴ بوده است. و در بهار امسال نرخ طلاق متاهلان ۸.۲ و در تابستان ۸.۳ گزارش شده است.
سن ازدواج عروس و دامادها
میانگین سن ازدواج در سال جاری در کل کشور در دامادها ۲۹.۲ و در میان عروس ها ۲۴.۴ است.سن ازدواج برای بار اول در مردان ۲۷.۴ و در ن ۲۳.۲ است.
به طور مثال در استان تهران نیمی از دامادها در زمان اولین ازدواج خود بیش از ۲۸ سال سن داشتهاند. نیمی از عروسهای تهرانی نیز در زمان ازدواج خود سنی بیش از ۲۵ سال داشتهاند. در زمان طلاق نیز نیمی از شوهران کمتر از ۳۶ سال داشتهاند. این مقدار برای ن ۳۳ سال بوده است.
براساس آمار ازدواج در سال گذشته نیز، میزان عمومی ازدواج ۷.۶، میانگین ازدواج بازتعریف شده یعنی تعداد ازدواج رخ داده در یک زمان مشخص مثلا یک سال، ۶۳.۶ است.
به ترتیب استانهای خراسان شمالی،اردبیل، کردستان و لرستان بیشترین آمار ازدواج را در سال گذشته داشته اند.
اختلال یادگیری ناشی از تفاوت در مسیرهای عصبی و ارتباط آن با مغز است.
تشخیص اختلال یادگیری در کودک
اختلال یادگیری یک اختلال روانشناسی تفاوتهای عصب شناختی مغز در پردازش اطلاعات است که به شدت روی توانایی شخص برای یادگیری مهارتهای خاصی تاثیر میگذارد. در واقع این اختلالات ناشی از تفاوتهای واقعی در نحوهی پردازش، شناخت و استفاده از اطلاعات در مغز است. همه افراد با یکدیگر در زمینه تواناییهای یادگیری، تفاوتهایی دارند؛ اما افرادی که دچار این اختلال هستند، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند.
هیچ درمان قطعی برای این مشکل وجود ندارد. برنامههای آموزشی تا حدود زیادی به حل این مشکل کمک میکند. اما تبعات این اختلال ممکن است تا آخر عمر همراه آن شخص باشد. افراد دارای اختلال یادگیری ممکن است با مشکلات زیادی در مدرسه یا محل کار مواجه باشند. همچنین اختلال یادگیری روی زندگی شخصی و روابط اجتماعی فرد مبتلا به شدت تاثیرگذار است.
علائم اختلال یادگیری
اولین علائم اختلال یادگیری با مشکلات تحصیلی دانشآموزان در مدرسه مشخص خواهد شد. والدین و معلمان پیشدبستانی جزو اولین افرادی هستند که علائم و نشانههای این اختلال را در کودکان تشخیص میدهند. این کودکان ممکن است دچار مشکلاتی در مهارتهای اساسی مانند خواندن و نوشتن باشند. مشکل در یادگیری ریاضی، نوشتن و زبان ممکن است از نشانههای اختلال یادگیری باشد.
بعضی از دانشآموزان ممکن است برخی از مهارتهای پایهای را به سرعت یاد
دانشآموزانی که اختلال یادگیری دارند، نیاز به آموزشهای فردی ویژه و متناسب با نیازشان دارند
بگیرند، اما در یادگیری برخی از مهارتهای دیگر مانند حل مسئله یا تکالیف مدرسه دچار مشکل باشند. زندگی با این اختلال و مشکلات آن برای والدین و کودکان، کار بسیار سخت و دشواری است. بسیاری از والدین با تشخیص اختلال یادگیری در کودکان خیالشان راحت خواهد شد. تشخیص این اختلال منجر به جلب حمایتهای بیشتری از طرف معلمان و تدوین برنامههای آموزشی میشود.
دانشآموزانی که اختلال یادگیری دارند، نیاز به آموزشهای فردی ویژه و متناسب با نیازشان دارند تا از بقیه همکلاسیها و هم سن و سالان خود عقب نمانند و بتوانند به صورت عادی زندگی کنند.
علل و تشخیص اختلال یادگیری
اختلال یادگیری ناشی از تفاوت در مسیرهای عصبی و ارتباط آن با مغز است که باعث نقص در نحوهی عملکرد مغز میشود. به عنوان مثال توانایی آموختن مباحث تحصیلی برای دانشآموزی که دارای اختلال یادگیری است بسیار از کمتر از میزانی است که از او انتظار میرود. البته این یک تصور غلط است که دانشآموزان دارای اختلال یادگیری، قادر به پیشرفت تحصیلی و آموختن مانند همسالان خود نیستند. در واقع این دانشآموزان هم مانند سایر همسالان خود، باهوش هستند. حتی ممکن است با وجود اختلال یادگیری، کودکانی با استعداد باشند.
تفاوت کودکانی که اختلال یادگیری دارند با سایر کودکان، فقط در این است که آنها به شیوههای متمایزی قادر به یادگیری هستند. در واقع این کودکان نیاز به تمرینهای آموزشی
برخی دانش آموزان ممکن است با وجود اختلال یادگیری، کودکانی با استعداد باشند
ویژه برای یادگیری دارند. در تشخیص اختلال یادگیری، تفاوت از طریق سنجش تعیین میشود تا نمرات مربوط به آزمون پیشرفت تحصیلی و میزان تسلط کودک در مهارتهای خاصی مانند خواندن، نوشتن و محاسبات ریاضی یا نمرات آزمون آی کیو (IQ) یا ضریب هوشی کودک مشخص شود.
قبل از تشخیص اختلال یادگیری مرور کاملی از سابقهی تحصیلی و آموزشی کودک انجام میشود تا همهی احتمالات برای بررسی تفاوت در رشد مهارتها و سطح هوش بررسی شود. تشخیص زودهنگام و شروع سریع درمان در این زمینه حیاتی است.
آیا اختلال یادگیری ماهیت زیستی دارد؟
تصور میشود که اختلال یادگیری حقیقی نوع ارگانیک (زیستی) یک ناتوانی است و در نتیجهی مشکلات عصبشناختی رخ میدهد که باعث مشکلات در یادگیری و کاربرد مهارت در موارد تحصیلی خواهد شد. شواهد نشان داده است که شانس یادگیری کودکان در صورتی که والدین و آشنایان هم به آن مبتلا باشند، پایین خواهد آمد. همین مسئله نشان میدهد که ممکن است وراثت در بروز اختلال یادگیری در کودکان نقش مهمی داشته باشد. با این حال عوامل دیگری هم در این مورد اهمیت دارد که احتمالا قابل پیشگیری است.
اگر به عنوان پدر و مادر، هر کدام از علائم اختلال یادگیری را در کودک خود دیدهاید، حتما این مشکل را با متخصصان این حوزه و مربیان کودک در میان بگذارید. با اقدامات درمانی اولیه میتوان به حل مشکلات کودکت در خواندن، نوشتن و سایر مهارتها کمک کرد.
روانشناسان اغلب درمورد ویژگیهای شخصیتی صحبت میکنند ولی ویژگیهای شخصیتی دقیقاً چه هستند؟ متخصصین سلامت روان این واژه را چطور تعریف میکنند؟
این شخصیت ماست که باعث میشود افرادی خاص باشیم ولی بر سر تعداد این ویژگیهای شخصیتی اختلاف نظر وجود دارد. بعضی متخصصین تیپهای شخصیتی را به ویژگیهای مشخصی تفکیک میکنند درحالیکه سایرین نگاه گستردهتری به آن دارند.
میخواهیم نگاه دقیقتری به تعریف این ویژگیهای شخصیتی، انواع آن و تأثیرات متفاوت آنها بر رشد شخصیت داشته باشیم.
تعریف ویژگیهای شخصیتی
ویژگیهای شخصیتی مشخصههای متفاوتی هستند که شخصیت فرد را میسازند. در کتاب شخصیت: تئوری و تحقیق، رابرتس، وود و کاسپی ویژگیهای شخصیتی را بهعنوان الگوهای نسبتاً پایدار افکار، احساسات و رفتارهای افراد است که آنها را از هم متمایز میکند».
تئوری ویژگیهای شخصیتی عنوان میکند که شخصیتهای ما از تعداد گستردهای از ویژگیهای شخصیتی تشکیل شده است. بهعنوان مثال برونگرایی یک بعد شخصیتی است که ارتباط فرد با جهان بیرون را توصیف میکند. مثلاً بعضی افراد برونگرا و اجتماعی هستند، درحالیکه بعضی دیگر درونگرا و کمحرفاند.
در گذشته تصور میشد که ویژگیهای شخصیتی طی طول زندگی فرد بهسختی تغییر میکنند. اما برخی تحقیقات جدید نشان داده است که ویژگیهای شخصیتی کمی منحصربهفردتر از چیزی است که در گذشته تصور میشود و بهمرور زمان ممکن است تغییراتی در آن اتفاق بیفتد.
تغییر ویژگیهای شخصیتی چطور اتفاق میافتد؟
درمورد ویژگیهای اصلی و غالب در افراد، تغییر کمی دشوار است و اگر هم اتفاق بیفتد بسیار خفیف خواهد بود. مثلاً فردی که بهشدت برونگراست ممکن است بهمرور زمان کمی کمحرفتر شود. این به آن معنا نیست که به فردی برونگرا تبدیل خواهد شد. بلکه به این معنی است که تغییر خفیفی در او اتفاق افتاده و برونگرایی فرد کمی تعدیل شده است. این فرد همچنان اجتماعی و گروهدوست خواهد بود ولی ممکن است احساس کند که گاهیاوقات از تنهایی و مکانهای خلوت هم لذت میبرد.
ازطرفدیگر، فرد برونگرا ممکن است با بالا رفتن سن احساس کند کمی برونگراتر شده است. این به آن معنا نیست که فرد یکدفعه میل به مرکز توجه بودن پیدا کرده یا میخواهد هر هفته به میهمانی برود. بااینحال، این فرد ممکن است احساس کند که کمکم از رویدادهای اجتماعی هم لذت میبرد و در جوار دیگران کمتر احساس خستگی میکند.
در هر دوی این مثالها، هستهی شخصیتی فرد به طور کامل تغییر نکرده است. درعوض، به مرور زمان تغییراتی اتفاق افتاده که اغلب نتیجهی تجربه است.
اصول ویژگیهای شخصیتی
رابرتس و همکارانش در کتاب خود اصولی را مطرح میکنند که درنتیجه مطالعات خود بر روی ویژگیهای شخصیتی به دست آوردهاند:
اصل بلوغ: افراد با بالا رفتن سنشان دلپذیرتر، از نظر احساسی باثباتتر و از نظر اجتماعی برجستهتر میشوند.
اصل رشد هویت: افراد با گذر زمان هویت محکمتری پیدا میکنند و بلوغ تعهدی قویتر به هویتشان در آنها ایجاد میکند. طی دوران جوانی افراد معمولاً مشغول اکتشاف نقشها و هویتهای مختلف هستند. با بالا رفتن سن، وفاداری بیشتری نسبت به هویتی که طی سالها داشتهاند پیدا میکنند.
اصل انعطافپذیری: بااینکه ویژگیهای شخصیتی معمولاً ثابت هستند، ولی غیرقابلتغییر نیستند و ممکن است طی مراحل زندگی تحتتأثیر محیط قرار گیرند.
اصل تداوم نقش: این تداوم نقش است که به تداوم ویژگیهای شخصیتی منجر میشود تا تداوم محیط.
انواع ویژگیهای شخصیتی
اگر کسی از شما بخواهد که لیستی از ویژگیهای شخصیتان تهیه کنید چه میگویید؟ ممکن است فهرستی از ویژگیها پشت هم ردیف کنید: مهربان، خشن، مؤدب، خجالتی، اجتماعی، یا جاهطلب. اگر قرار باشد فهرستی از هر ویژگی شخصیتی تهیه کنید احتمالاً صدها یا هزارها واژه برای توصیف هر جنبه از شخصیت وجود دارد. گوردون آلپورت، روانشناس، فهرستی از ویژگیهای شخصیتی تهیه کرده که بیشتر از ۴۰۰۰ عنوان است.
تعداد ویژگیهای شخصیتی از دیرباز موضوعی بحثبرانگیز در تاریخچهی روانشناسی بوده است، ولی امروزه بسیاری از روانشناسان بر مدل پنجتایی تیپهای شخصیتی تکیه میکنند.
براساس این مدل، شخصیت متشکل از پنج بعد کلی و گسترده است که افراد ممکن است در هریک از این ابعاد ضعیف، قوی یا متوسط باشند.
این پنج ویژگی شخصیتی عبارتند از:
برونگرایی
وظیفه شناسی
دلپذیری
روراستی
روانرنجوری
اکثر ویژگیهایی که شما برای توصیف شخصیت خودتان استفاده میکنید در یکی از این دستهبندیها جای میگیرد. ویژگیهای شخصیتیای مثل خجالتی بودن، اجتماعی بودن، صمیمی بودن همه زیرمجموعهی برونگرایی است درحالیکه ویژگیهای مهربان بودن، باملاحظه بودن، منظم یا جاهطلب بودن میتواند در دستهبندی وظیفهشناسی جای گیرد.
نکتهی مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که هرکدام از این پنج ویژگی نشانگر یک زنجیره است. بعضی افراد در یک ویژگی ضعیف و در دیگری قویتر هستند. بعضیها هم ممکن است در تمام این ویژگیها حد وسط باشند.
ویژگیهای شخصیتی ارثی هستند یا اکتسابی؟
کدام مهمتر است، ذات یا پرورش؟ DNA شما تا چه اندازه روی شخصیتتان تأثیر دارد؟
محققان دههها بر روی خانوادهها، دوقلوها، فرزندان تصدیقشده و خانوادههاشان مطالعه کردهاند تا درک بهتری نسبت به میزان ارثی یا محیطی بودن ویژگیهای شخصیتی به دست آورند. یافتههای این تحقیقات نشان میدهد که هر دوی این عوامل در شخصیت افراد نقش دارد، هرچند مطالعات گستردهی بسیاری بر روی دوقلوها نشان میدهد که عامل ژنتیک بسیار قوی است.
یک تحقیق بسیار شناختهشده در ناحیهای معروف به مینسوتا بر روی ۳۵۰ دوقلو بین سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۹ انجام گرفت. شرکتکنندههای این تحقیق شامل دوقلوهای همسان و غیرهمسانی بود که کنار هم یا دور از هم زندگی کرده بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که شخصیتهای دوقلوهای همسان چه کنار هم زندگی کرده باشند و چه دور از هم بسیار شبیه به هم بوده و این یعنی جنبههای گستردهای از شخصیت تحتتأثیر ژنتیک است.
البته این به آن معنی نیست که محیط نقشی در شکلگیری شخصیت بازی نمیکند. همین تحقیق نشان میدهد که دوقلوهای همسان درمورد یک ویژگی شخصیتی تا ۵۰ درصد شبیه به هم هستند درحالیکه این آمار برای دوقلوهای غیرهمسان فقط ۲۰ درصد بود.
ویژگیهای شخصیتی بسیار پیچیدهاند و تحقیقات نشان میدهد که ویژگیهای شخصیتی ما هم تحتتأثیر عوامل ارثی است و هم عوامل محیطی. این دو عامل به طرق مختلف موجب شکلگیری شخصیت ما میشوند.
حضور ریاست محترم اداره مشاوره کرمان استاد مرتضوی و رئیس مرکز مشاوره راه نو دکتر شیخ پور در گرد همایی قطب چهار کشوری به میزبانی شهر یزد. در این جلسه تبادل نظر در خصوص مشکلات دانش آموزان و ارتقا کنکور با حضور رؤسای ادارات مشاوره و مراکز مشاوره استانهای خراسان جنوبی ، سیستان و بلوچستان ، هرمزگان ، یزد و کرمان انجام گردید.
کلاس درس دانش آموز مدرسه انگلیس آموزش یک مقام آموزشی در انگلیس هشدار داد: والدین نباید با واگذاری مسئولیت خود به مدارس انتظار داشته باشند که مدارس تمامی مشکلات عمده پیش روی فرزندانشان را حل کنند.
"آماندا اسپیلمن"، رئیس اداره استانداردهای آموزشی، خدمات و مهارتهای کودکان انگلیس (Ofsted) در مداخلهای شدید علیه بار سنگینی که بر دوش معلمان قرار گرفته است با بیان این که مدارس نمی توانند علاجی همهجانبه برای تمامی بیماری های اجتماعی باشند، برخی والدین را که به اساسی ترین وظایف خود مانند آموزش دستشویی رفتن به کودکانشان بیتوجهی میکنند، مورد انتقاد قرار داد.
او هشدار داد: در حالی که معلمان می توانند نقش مهمی در آموزش کودکان در مورد خطراتی چون جرایم چاقوکشی و چاقی داشته باشند اما مسئولیت اولیه این مشکلات پیچیده در جای دیگری قرار دارد.
وی در این ارتباط گفت: وقتی صحبت از حفظ وزن سالم است، مدارس نمی توانند نقش متخصصان سلامت را ایفا کنند و بالاتر از جایگاه والدین عمل نمایند. جرایم چاقوکشی نیز به تنهایی یکی از جدیدترین معضلاتی است که باری اضافی بر عهده مدارس انگلیس گذاشته است.
اسپیلمن در سخنرانی دومین گزارش سالانه خود گفت: اکثر مدارس انگلیس امن هستند و ما به طور کامل از اقدامات لازم برای حفظ امنیت حمایت می کنیم. با این حال مدارس اگرچه میتوانند به جوانان در مورد خطرات چاقو آموزش دهند، ولی نمیتوانند علاجی کلی برای این معضل خطرناک اجتماعی باشند.
وی افزود: جلوگیری از جرایم چاقوکشی مستم همکاری همه شرکای حراستی محلی برای حفاظت از کودکان در برابر آسیب و فعالیت آژانس های مرتبط برای مقابله با فعالیت های مجرمانه و اجرای عدالت برای جوانانی است که مورد آسیب قرار گرفتهاند.
به گزارش گاردین، مدارس میتوانند و باید به کودکان در مورد اهمیت تغذیه سالم و ورزش آموزش دهند، اما فراتر از آن مدارس نمیتوانند نقش متخصصان سلامت و والدین را برعهده بگیرند. پاسخ به بحران چاقی به ویژه در میان کودکان در خانه ها بوده و والدین نباید از زیر بار مسئولیت خود در این زمینه شانه خالی کنند.
مرکز مشاوره راه نو به محل جدید واقع در خیابان معلم (در محدوده چهارراه ارگ) رو به روی درب اصلی اداره کل آموزش و پرورش جنب ساختمان اتباع انتقال یافت.
برای دریافت خدمات روانشناختی با تعرفه 10 و 20 هزارتومانی با شماره ذیل تماس حاصل فرمایید:
تلفن جدید جهت رزرو وقت: 32226307 - 034
طبق نتایج تحقیقات، نوجوانانی که مایل به سرکوب هیجانات یا استرس شان هستند، این مسئله در آینده بر میزان ایمنی بدن شان تاثیر می گذارد.
محققان دانشگاه پنسیلوانیا در این مطالعه دریافتند سرکوب و ممانعت از ابراز احساسات و هیجانات در واکنش به عوامل استرس زا بر فرآیندهای گوناگون متابولیکی و سیستم ایمنی بدن تاثیر می گذارند.
آنها دریافتند نوجوانانی که احساسات شان را سرکوب می کردند سلول های ایمنی شان در زمان قرارگیری در معرض محرک های باکتریایی در لابراتوار، حتی در حضور سیگنال های ضدالتهابی، دچار التهاب بیشتری شدند.
بالعکس، افرادی که از بازیابی شناختی استفاده کردند دارای معیارهای متابولیکی بهتر نظیر فشارخون و نسبت اندازه دور کمر بودند. امیلی جونز»، عضو تیم تحقیق، در این باره می گوید: نتایج می تواند از این نظریه دفاع کند که بازنگری مجدد یک موقعیت در طول استرس می تواند سودمند باشد.»
وی در ادامه می افزاید: به عنوان مثال در مواقع استرس، می توان با فکرکردن به آن به عنوان یک چالش یا موقعیت، آن شرایط بد را مجددا بازسازی نمود.» در این مطالعه، تیم تحقق ۲۶۱ نوجوان در رده سنی ۱۳ تا ۱۶ سال را بررسی کردند.
منبع: www.psychologytoday.com
پائول نه ساله، بعد از آمدن از مدرسه برای بازی با دوستش بیرون رفته و دیروقت بهخانه بازگشت، او دیگر زمانی برای انجام دادن تکالیف خویش نداشت. در طی هفته این مسئله دومین بار بود که رخ میداد. مادر پائول، با عصبانیت بهاو گفت: اگر این کار را دوباره تکرار کنی دیگر حق نداری یک هفته با دوستات بازی کنی.
پائول در حالیکه صورتش قرمز شده بود، چشمانش را ریز کرد و در جواب گفت: مامی ازت متنفرم ! دنیا روی سر فران خراب شد. شنیدن کلمۀ تنفر از دهان پسرش میتوانست برای او بسیار دردناک باشد. او میدانست که پائول از او نفرت ندارد و الآن که عصبانی است این کلمات را بهزبان آورده است. اما چگونه باید ناراحتی خویش را پنهان میکرد.
مادر خبر داشت که پائول هم مانند او بسیار عصبانی است و نمیخواست نسبت بهاحساسات پسرش بیاعتنا باشد و در این لحظه باید یک چیزی میگفت.
اما، در این موقعیت، گفتن چه چیزی میتوانست اوضاع را بهتر و جو را آرامتر کند؟ اگر مادر بهپائول میگفت: باشه پسرم اما من از تو متنفر نیستم، احتمالاً پائول در آن شرایط اعتنایی نمیکرد.
یا اگر فران سعی میکرد توضیح دهد که یادگیری دروس و انجام تکالیف بخشی از وظایف اوست، شاید وضعیت بدتر میشد، زیرا او علاقهای بهشنیدن وظایف و تعهدات خویش نداشت.
مادر میتوانست بگوید: من میدونم که تو عصبانی هستی اما یادت باشه، همیشه نمیتونی هر کاری را که دوست داری انجام بدی. گفتن این جمله خوب است چون پائول میفهمد که مادر متوجه عصبانیت او شده است. اما بهراستی، بازگو کردن این جملات نیز میتواند احساس ناامیدی پائول را رفع کند؟
اگر در منزل خویش با چنین مسئلهای مواجه شدید، یک پیشنهاد خوب برایتان دارم. شما میتوانید از فرزندتان بپرسید: وقتی که با من اینطوری صحبت میکنی، فکر میکنی من چه احساسی دارم؟
زمانی که فران این سؤال را پرسید پائول شگفت زده شد. پائول تاکنون بهچگونگی احساس مادرش و عملکرد رفتار خویش فکر نکرده بود. اما هنوز، عصبانی بود و با بیاعتنایی گفت: نمیدونم.
سپس فران گفت: میتونی با یک روش دیگه بهمن بگی چه احساسی داری؟ زمانی که پائول بهصورت مادرش نگاه کرد و ناراحتی را در چهرۀ او دید، عذرخواهی کرد و گفت که همچین منظوری نداشته.
حالا هر دو آرام شده بودند، مادر ناراحتی پسرش را درک کرده بود. بنابراین، از او پرسید: خوب، راجع بهانجام تکالیف مدرسهات چه نظری داری که بتونی بهموقع انجامش بدی؟
پائول در ابتدا پاسخ نداد اما مجبور بود بهاین مسئله فکر کند، سرانجام گفت: میتونم اول تکالیف مدرسهام را انجام بدم بعد با دوستم بازی کنم.
زمانی که با این روش از فرزندتان سؤال میکنید، او روش بیان کردن احساسات خویش را میآموزد. در اینجا پائول یاد گرفت، زمانی که عصبانی است، چگونه احساساتش را بیان کرده و برای این کار میتواند از روشهای دیگری نیز استفاده کند.
بهخاطر داشته باشید وقتی که ما، کودک را بهباد انتقاد میگیریم، مسلماً آنان نیز از ما انتقاد خواهند کرد. روش جدید که فران بهکار برد، بهتر از تهدید کردن بود و پائول هرگز بهمادرش نگفت که از او متنفر است.
منبع: والد متفکر، کودک متفکر
برای درمان پرخاشگری در کودکان اولین گام این است که نوع پرخاشگری آنها و علت آن را بر اساس توضیحاتی که ارائه شد شناسایی کنیم و پرخاشگری را به صورت موردی برطرف نماییم.
در مورد کودک پرخاشگری که الگو پذیری عامل این گونه رفتار او بوده باید روی الگوی کودک کار کرد و راه های دیگری جز پرخاشگری را به آن الگو آموخت. اگر پرخاشگری در اثر ناکامی به وجود آمده باشد بایستی کودک ناکام را در رسیدن به اهداف مطلوب و دوست داشتنی کمک کنیم.
در مواردی که علت پرخاشگری اضطراب است باید از نگرانی درونی و اضطراب کودک مطلع شویم. به کودکان مضطرب باید فرصت صحبت کردن بدهیم تا نگرانی خود را ابراز کنند و تا حد امکان بایستی سعی کنیم در جهت رفع نگرانی ای که آنها را آزرده است قدم برداریم . ورزش کردن برای این کودکان بسیار موثر است و باعث تخلیه ی هیجانی می شود.
در کشمکش های درونی بایستی کودک را از حالت دوگانگی خارج ساخت و کمک به کودکان در تصمیم گیری باعث میشود که بیاموزند به حالت های دوگانه درونی خود پایان بخشند. در پاره ای از موارد کودک افسرده پرخاشگری شدیدی از خود نشان می دهد.در این میان لازم است به این نکته پی ببریم که او چه چیز دوست داشتنی ای را از دست داده و چه گونه می شود مورد از دست رفته را برای او جبران کنیم.
در مورد پرخاشگری ، شیطنت و مصرف دارو بایستی حتما با پزشک متخصص ارتباط داشته باشیم تا کودک از نزدیک مورد معاینه قرار گیرد. هنگامی که کودک قربانی خشونت در مدرسه شده است بایستی با مسئولان مدرسه صحبت کنیم و لازم است که ایشان طبق قانون و مقررات خاص با کودکان خشونت گرا برخورد کنند و نیز کودکانی را که قربانی خشونت شده اند براساس رفتارهای خوبشان مورد تشویق و تایید قرار دهند.
چنانچه نوع پرخاشگری کودک خصمانه است بایستی کودک را از آزار و اذیت کردن دور کنیم تا مجبور نباشد برای تلافی و انتقام افراد دیگر را اذیت کند و اگر پرخاشگری از نوع وسیله ای است بایستی راه های دیگری را جهت مطرح کردن کودک برگزینیم تا او ناچار نباشد از روش خشونت برای جلب توجه استفاده کند.
روش هایی برای درمان پرخاشگری کودکان
1- محدودیت هایی برای کنترل پرخاشگری وضع کنید و آنها را به اطلاع کودک برسانید.
2- مدل های پرخاشگری را به حداقل برسانید. برای این منظور میتوانید از راهکارهای زیر استفاده کنید :
الف. ساعاتی را که کودک فیلم های خشونت آمیز تلویزیونی می بیند محدود کنید.
ب. فیلم ها ، تصاویر و رومه ی کودک را به دقت انتخاب کنید.
پ. الگوهایی را در اختیار کودک بگذارید که پرخاشگرانه نباشند.
ت. همراه کودک برنامه های تلویزیونی را ببینید و صحنه ی پرخاشگرانه ی آن را تفسیر کنید.
3- همدلی را افزایش دهید. آگاهی کودک را نسبت به رنجی که بر اثر پرخاشگری او در افراد یا حیوانات به وجود می آید.
4- رفتارهایی را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است تقویت کنید.
5- به جای کودک پرخاشگر به کودکی که به وی پرخاش شده توجه کنید.
6- نحوه ی ارتباط کودک را با افرادی که با او زندگی میکند مورد بررسی قرار دهید.
7- اگر قرار است کودک به دلیل رفتار خشونت آمیزش تنبیه شود بهتر است به طریقی باشد که منجر به حمله ی انتقامی و تلافی جویانه از طرف کودک نشود.
8- فرصت تخلیه ی هیجانات را برای کودک فراهم کنید.
9- مباحث گروهی یا خانوادگی را که تاکید بر همکاری با دیگران دارد به کار گیرد.
10- همکاری ، مسئولیت و پیگیری مسائل مورد علاقه را با دادن مسئولیت به کودکان تشویق کنید.
11- برای مهار رفتار کودکان ، فنون محروم سازی ممکن است تا حدودی مفید واقع شود. بنابراین رفتارهای پسندیده را به وضوح تشریح کنید و پاداش ها و کیفرهای آنها را بیان نمایید.
12- فعالیت های ساعتی او را در مورد امکان با شرکت کودکی دیگر طراحی کنید.
13- از تنبیهات بدنی پرهیز کنید.
14- علت رفتار پرخاشگرانه وی را بیابید.
15- ثبت وقایع روزانه ، بازی درمانی ، بازی های جالب ، جمله سازی و گوش دادن فعال ممکن است به عنوان کمکی در جهت درک کودکان خشن به کار گرفته شود.
16- به کودک بفهمانید که با هر رفتار خشونت آمیز خود را از شما بیشتر دور میکند.
17- از کودک پرخاشگر بخواهید الگوی مطلوبی برای خود بیابد و فهرستی از رفتارهای الگو را در کوتاه مدت اجرا نماید.
18- با کودک قرارداد رفتاری ببندید تا برای رفتارهای مطلوبش جایزه دریافت کند و نتیجه ی اعمال نامطلوبش را ببیند.
از نظر روانشناسی بازی جنبههای آموزشی و سازندگی داشته و به کودک، فرصت رشد جنبههای؛ جسمی، ذهنی، روحی، روانی و عاطفی میدهد و فراتر از آن کودک اصول اخلاقی و اجتماعی را در این میان بخوبی فرا میگیرد.
آری بازی های کودکی حکمت داشت:
هفت سنگ: تمرین نشانه گرفتن و هماهنگی چشم و دست
آسیا بچرخ : حمایت از همدیگر و متحد شدن
وسطی: تمرین اجتماعی شدن
گل یا پوچ: دقت در انتخاب
قایم باشک: جسنجو و کاوشگری
و.
درباره فواید بازی و نقش آن در پرورش جسم و روح آنها ، پژوهش های زیادی انجام شده است و کارشناسان و پژوهشگران به این نتیجه روشن رسیده اند که بازی ، نیاز اولیه و ضروری کودکان است و هر چه امکان پرداختن آنها به بازیهای سالم و سازنده بیشتر باشد ،فکر و ذهن و جسم آنها بهتر پرورش می یابد و خصوصیت های اجتماعی آنها بهبود می یابد.
هیچ زمانی جز سالهای اولیه زندگی، بازی تأثیر خود را نشان نمی دهد. پس توجه به سالهای کودکی و تأثیر بازی، ضرورت بسیاری دارد. کودک هنگام بازی می تواند کشف کند چه کسی است و چه توانایی هایی دارد، دنیا چیست و چگونه خود را باید با محیط هماهنگ کند. بازی می تواند به کودک اعتماد به نفس دهد، بازی کردن بچه ها راهی است به سوی شکل گیــری شخصیتـی سالم و مفید. در نتیجه برای این که کودک در آینــده، زندگی خوب و بالنده ای داشته باشد، فرایند بازی بسیار ضروری است.
تعریف بازی
به هر گونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت گروهی یا فردی انجام پذیرد و موجب کسب لذت و اقناع نیازهای کودک شود بازی گویند.
نقش بازی در رشد اجتماعی کودک
1. موجب ارتباط کودک با محیط بیرون می شود و دنیای اجتماعی او را گسترس می دهد.
2. موجب شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت می شود.
3. همکاری،همیاری و مشارکت کودک توسعه می یابد.
4. با رعایت اصول و مقررات آشنا می شود.
5. همانند سازی با بزرگسالان را می آموزد.
6. با مفهوم سلسله مراتب آشنا شده و آن را رعایت می کند.
7. رقابت را می آموزد و شکست را بطور واقعی تجربه می کند.
8. قدرت ابراز وجود پیدا می کند و از ترس،کمرویی و خجالت بیهوده رها می شود.
9. حمایت از افراد ضعیف را می آموزد
نقش بازی در رشد عاطفی
1. نیاز به برتری جویی را می کند.
2. موجب ابراز احساسات،عواطف، ترس ها و تردیدها،مهر و محبت،خشم و کینه و نگرانی ها می شود.
3. تمایل به جنگجویی و ستیزه گری را کم می کند.
4. برون نگری کودک را افزایش می دهد.
نقش بازی در رشد جسمی کودک
1. موجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضای مختلف بدن می شود.
2. باعث تقویت حواس کودک می شود.
3. نیرو و انرژی بدن را به بهترین شکل مصرف می کند.
4. کودک به توانمندیهای فکری و و بدنی خود آگاهی پیدا می کند.
نقش بازی در رشد ذهنی کودک
1. در یادگیری زبان نقش بسزایی دارد.
2. در رشد هوشی بسیار مهم تأثیر دارد.
3. با مفاهیم ساخت،فضا،شکل آشنا می شود.
4. رفتارهای هوشمندانه کودک تقویت می شود.
5. موقعیت استفاده از قوه ی تخیل در کودک به وجود می آید.
6. زمینه ی بهتر برای تفکر فراهم می آورد.
انواع بازیها
کودکان روحیات متفاوتی دارند و با توجه به ویژگی های خود،بازی های مختلفی را تجربه می کنند. عواملی که در انتخاب نوع بازی کودکان دخالت
داردعبارتند از:
1) تفاوت های فردی
2) میزان سلامتی
3) سطح رشد جسمی و حرکتی
4)بهره ی هوشی
5) جنسیت
6) خلاقیت
7) فرهنگ خانواده
8) موقعیت جغرافیایی
بر همین اساس بازی به انواع گوناگون تقسیم می شود:
بازی های جسمی
از قدیمی ترین بازیهاست به ابزار مخصوص نیازمند است، هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی انجام می شود، برای مصرف انرژی اضافی بدن و نجات یافتن از خستگی و کسالت بسیار مفید است و رفتارهای نا آرام و پرخاشگری توأم با عصبانیت کودک را کاهش می دهد.
باز ی های تقلیدی
کودک به تقلید نقش هایی می پردازد که آن ها را باور کرده است معمولاً بهترین شخصیتها برای شروع ایفای نقش،والدین برادران و خواهران و دوستان هستند کودک از ایفای نقش آنان لذت برده و تجربه کسب می کند در دوره ی دبستان بیشتر نقش معلمان را تقلید می کند در حالی که در دوره ی نوجوانی از تقلید رفتار بزرگسالان دوری می کند و به تقلید رفتار همسالان می پردازد که این خود آغازی است برای هماهنگی و همسو شدن با گروههای اجتماعی و ایفای نقش های زندگی.
بازی نمایشی
کودک در تقلید از بزرگترها از لباس و عینک و وسایل مخصوص آن ها استفاده می کند مانند پسر کوچکی که کت پدر را به تن کرده و یا دختر بچه ای که کفش پاشنه دار مادر را پوشیده و به زحمت راه می رود.
بازی های نمادی
زمانی که کودک دستیابی به ابزار و وسایل مورد نیاز خود را غیر ممکن می بیند نیازها و آرزوهای خود را با استفاده از وسایل نمادی و از طریق بازی بیان می کند برای مثال بر تکه ای از چوب سوار شده این طرف و آن طرف می رود مانند این که سوار بر اسبی شده و آن را هدایت می کند .این نوع بازی یکی از بهترین شیوه های بازی درمانی محسوب می شود.
بازی های آموزشی
مهمترین وسیله آموزش کودک،استفاده از وسایل بازی مناسب است،مانند مکعب های چوبی که کودک با جور کردن و دسته بندی کردن آن ها می تواند با مسائل اساسی اما ساده و آسان ریاضی آشنا شود. از خانه های کوچک اسباب بازی برای آشنا کردن کودک با واقعیتهای موجود زندگی می توان استفاده کرد بازی های آموزشی موجب تقویت حواس و رشد قوای ذهنی و اجتماعی کودک می شوند به شرط آن که سعی کنیم کنترل اصلی بازی در اختیار کودک باشد و جهت و مسیر آن را تعیین کند.
بازی خلاقیتی
کودک از طریق به وجود آوردن چیزی،عقاید و احساساتش را اظهار می کند مانند نقاشی،موسیقی،خمیر بازی،شن بازی و یا استفاده از لغات که او را قادر می سازد تا در آینده داستان،شعر و نمایشنامه بنویسد.
بازیهای گروهی
این بازی ها هدف مشترکی دارند که افراد شرکت کننده برای نیل به آن ناگزیرند تلاشها و فعالیت های خود را با یکدیگر هماهنگ کنند. از این رو بازی ، عامل مهمی در ایجاد مراوده و ارتباط متقابل میان کودکان است ، چرا که وم همکاری برای رسیدن به هدفی واحد موجب اتحاد آنها می شود . بنابراین کودکان با انتخاب نوع بازی و تعیین شرایط بازی و مقید کردن خود به اطاعت از اصول و قوانین بازی ، در حقیقت نوع خاصی از زندگی اجتماعی را تجربه می کنند و در سازمان دادن به این زندگی اجتماعی ، این باور را در خود پرورش می دهند که به منظور پذیرش در گروه بازشناسی از سوی همبازی ها ، باید به توعی دیگر ، همبازی ها را در زندگی خود شرکت دهند . کودک بدون بازی و بویژه بازیهای گروهی ، خودخواه و فاقد توانایی لازم برای ایجاد ارتباط موفق و سالم با دیگران بار می آید ، حال آنکه از طریق بازی ،شیوه همکاری و نفوذ در گروه همسالان ، جلب توجه دیگران ، رعایت حقوق دیگران ، زندگی گروهی وبسیاری از امور اجتماعی دیگر را یاد می گیرد.
تقسیم دیگر بر انواع بازی.
بازی های طبیعی
آنچه مشهود است اینکه این بازیها نه تنها منجر به رشد کودک چه از نظر جسمانی و روانی می شود بلکه بلوغ و پختگی شخصیت را همراه دارند . مثلاً اکثراً بازیهای طبیعی توام با حرکات و تقلاهای سخت است و همین عاملی است که کودک بتواند شیوه های گوناگون موجهه با محدودیت های موجود در زندگی آتی خود و عالم هستی و پرش از این محدودیت ها را تمرین کند.
بازی های شهری
به دلیل زندگی محدود در آپارتمانها ، جلوگیری از مزاحمت برای همسایگان، عدم امنیت در خیابانها و کوچه ها به هنگام بازی و امثالهم ، کودکان شهر نشین نه تنها از انجام بازی های طبیعی محرومند بلکه مجال نفس کشیدن ، با صدای بلند آواز خواندن و …. را هم ندارند . ورزشهای دسته جمعی در خیابانها و پر شدن کوچه ها و معابر عمومی توسط کودکان ، نوجوانان و حتی جوانان در روزهای تعطیل یا ساعت بعد از تعطیل شدن مدارس نمونه بارزی از عطش درونی و طبیعی آنان به چنین فعالیت و اشتغالی است .
متأسفانه آنچه زندگی شهری با خود به ارمغان آورده است محدودیت های غیر طبیعی است. محدودیت هائی که منجر به هیچگونه حرکت فعالانه و طبیعی نمی شود. زندگی شهری به تبع ویژگیهایی خاصی که ما لحظه به لحظه با آن روبرو هستیم ناگزیر از استحکام و تثبیت چنین محدودیت هائی است و نتیجه آن اینست که فرزندان ما امکان بکار انداختن قوای گوناگون هستی خود را ندارند.
اگر پدران ما با همکلاسی های خود پیاده فاصله خانه تا مدرسه را طی می کردند و در این اثنا ، همدلی ، همراهی ، همکاری و را تجربه می کردند ، فرزندان ما عادت کرده اند که صبح با چشمان خسته از تماشای تلویزیون و برنامه های شب گذشته و برای صرفه جوئی در وقت با تاکسی ، سرویس یا وسیله شخصی خانواده به مدرسه برود . یعنی فقط چاردیواری چاردیواری خانه ، اطاق، ماشین ، مدرسه ، تلویزیون ، رادیو ، اسباب بازی و … ».
اسباب بازی
انتخاب بهترین اسباب بازی» برای کودک ، کاری تقریباً ناممکن است. بهترین اسباب بازی آن است که کودک را مجذوب خود می کند و او دوباره به سراغ آن می رود و تحریک و لذت بیشتری از آن کسب می کند.
این اسباب بازی ممکن است خیلی گران یا خیلی ارزان تمام شود ولی نهایتاً همان اسباب بازی است که کودک از آن لذت می برد و بیشترین امکانات یادگیری را برای وی فراهم می آورد. برخلاف آنچه والدین انتظار دارند، هر قدر اسباب بازی دارای شکل غیر اختصاصی تر و بنیادی تر باشد، قوه تخیل کودک را بیشتر تحریک می کند. مثلاً شاید یک تکه چوب که می توان از آن به عنوان شمشیر یا عصا استفاده کرد بیشتر از یک عروسک با لباس های گران قیمت که فقط می توان یک شخصیت داشته باشد به خلاقیت کودک شما کمک کند.
اما یکی از نکات بسیار مهم که والدین باید آن را مورد توجه قرار دهند انتخاب اسباب بازی برحسب سن کودک است . یعنی یک اسباب بازی که کودکی دو ماهه را سرگرم می کند نمی تواند یک کودک دو ساله را سرگرم کند و بالعکس. کودکان همگام با رشد خود به محرک های متفاوتی نیاز دارند و انتخاب اسباب بازی بایستی براساس نیازهای متغیر آنها باشد. تناسب داشتن اسباب بازی انتخاب شده با سن کودک بسیار مهم است. اگر اسباب بازی خیلی پیشرفته باشد کودک نمی داند چگونه با آن بازی کند و لذت زیادی از آن نمی برد ، اگر هم بسیار ابتدایی باشد حوصله کودک زود سر می رود. کودک خردسال به اسباب بازی هایی نیاز دارد که حواس پنجگانه او را تحریک کند.
زیر یک سال
اسباب بازی های مناسب آنهایی هستند که رنگ ها، حالات مختلف سطح ( نرمی ، زبری) مواد، شکل های جالب و متنوع را به کودک می نمایانند. اسباب بازی هایی که صدا در می آورند و نسبت به عملی که با آنها انجام می شود واکنش نشان می دهند مثل جغجغه که به کودک احساس تسلط و کنترل می دهند و رشد مهارت های دستی و هماهنگی او را تسریع می کنند.
کودکان نوپا
از بازی های داخل گذاشتن – بیرون آوردن» لذت می برند ؛ لذا مکعب هایی با اندازه ها و شکل های مختلف، فنجان های پلاستیکی، قاشق، اسباب بازی های داخل حمام، پیاله، هرم های اسباب بازی، همگی از اسباب بازی های مورد علاقه آنها هستند.
دو سالگی
کودکان در این سن مهارت چرخشی مچ را کسب می کنند که آنها را قادر می سازد چیزهای مختلف را بپیچانند و درها را باز کنند. اسباب بازی هایی که درپوش پیچی دارند، مکعب هایی که داخل هم چفت می شوند، مجموعه اشکال پیشرفته تر با قطعاتی به شکل های مختلف که هر یک فقط در داخل یک سوراخ جا می گیرد ، تابلو شکل و میز نجاری ، همگی اسباب بازی های مناسبی برای رشد کودکان در این مرحله سنی به شمار می روند.
دبستانی
همچنان از بازی با مکعب ها، وسایل نقاشی و رنگ آمیزی و هر چیزی که محرک بازی های تخیلی باشد لذت می برد. او می تواند شروع به انجام بازی های ساده با کارت های بازی یا دومینوهای تصویری کند.
تمام بچه ها بازی کردن را دوست دارند و این برای کودکان مفید است زیرا سبب دوراندیشی و توانایی پیش بینی عواقب یک کار می شود.به یاد داشته باشید که اگر شما هم در بازی ها شرکت کنید جنبه آموزشی بازی برای کودکانتان بیشتر می شود
چگونه می توان از وسایل خانه برای ساختن اسباب بازی استفاده کرد؟
با نگاهی به گوشه و کنار آشپزخانه منزل و کمی قوه تخیل از جانب خودتان و کودکتان می توانید ساعاتی سرشار از سرگرمی های جذاب برای کودک خود فراهم آورید. ظرف های پلاستیکی غذا، سطل ماست، ظرف بستنی، لیوان های پلاستیکی، بطری های پلاستیکی، قوطی های محکم، شاید ساده ترین و چند منظوره ترین اسباب بازی های خانگی باشند.
می توان از جعبه های پلاستیکی با اندازه های مختلف برای ساعت ها بازی داخل گذاشتن و بیرون آوردن ، برداشتن و ریختن آب در حمام ، پر و خالی کردن ماسه، یا بازی با گِل در باغچه استفاده کرد.
با ریختن چند تکه خمیر نان یا نخود فرنگی خشک شده در یک ظرف و محکم کردن در آن می توانید یک جغجغه یا ابزار موسیقی بسازید. می توانید عکس ها را ببرید و برای کودک خود در جعبه ای جدا بریزید و با کودکانتان بازی کنید بدین صورت که گاهی اوقات کارت ها (عکس های بریده شده) را بچینید و اسامی آنها را برای کودکتان با صدای بلند و رسا بگویید و از کودک خود بخواهید تکرار کند که این روش به صحیح صحبت کردن فرزندانتان کمک می کند و یا دفتری برای کودکتان در نظر بگیرید و این عکس ها و کارت های رنگی را به کمک فرزندتان در آن دفتر بچسبانید.
استفاده از رایانه
در اینجا صحبتی از بازی های رایانه ای نسیت چرا که یک موضوع مستقلی است و عوارض خاص خود را بهمراه دارد.
رایانه وسیله مفیدی است که محروم کردن کودکان از آن با هیچ معیار عقلانی جور در نمی آید. در واقع دانش آموزی که کار با رایانه را بلد باشد، چند قدم از همسن و سالانش جلوتر است. تنها چیزی که باید به آن توجه کرد این است که باید با برنامهریزی مشخص از کودکان خواست تا مدت استفاده از رایانه را محدود کنند تا از عوارض ناشی از آن مصون بمانند.
رایانه بهدلیل اینکه غالباً با تفکر و یا سرعت عمل کودک در ارتباط است، میتواند به عنوان روش خوبی برای استفاده از اوقات فراغت تلقی شود، در عین حال این وسیله نیز مثل بسیاری از دستاوردهای فناوری جدید در کنار منافع، عارضههایی نیز دارد.استفاده مداوم کودکان از رایانه از جنبه های مختلفی می تواند باعث نگرانی پدر و مادر شود.
و اما چند نمونه از عوارض منفی رایانه:
تشنج
یکی از عوارض استفاده بدون برنامه از رایانه این است که بعلت اینکه معمولاً باید کودک نگاه دقیق برتصاویری داشته باشد که دارای حرکات سریع توأم با پرش نور است، در بچههایی که دارای زمینه صرع هستند، می تواند منجر به حملات تشنجی شود.
کم خوابی
با توجه به اینکه کار با رایانه به علت جاذبه زیاد منجر به کم خوابی یا تأخیر زیاد در خواب شبانه کاربر میشود.
اضطراب
کار با رایانه به علت نیازمند بودن به دقت فراوان و یا عوامل دیگر، در صورت طولانی بودن معمولاً منجر به اضطراب، تنش عصبی و تحریک پذیری میشود. این پیامدها میتوانند خود سرمنشاء ناهنجاریهای دیگری شود، به عنوان مثال در بچههایی که زمینه تیکهای عصبی دارند، استفاده طولانی، معمولاً منجر به تشدید عارضه تیک در آنها میشود.
ساختار بدن
کار مداوم با رایانه علاوه بر عوارض عصبی، به طور غیرمستقیم بر ساختار کل بدن هم تاثیر میگذارد. استفاده طولانی از رایانه به جهت وضعیت معمولاً نامناسب نشستن ، زمینه را برای بروز آرتروز کمر و گردن در سنین بالاتر فراهم می کند.
البته مدت زمان استفاده از رایانه در افراد مختلف با استعداد به بیماریهای زمینهای گوناگون و در سنین مختلف و همچنین نوع کاربری، متفاوت است و نمیتوان یک قانون کلی برای همه افراد در نظر گرفت اما بهتر است از خود کودک خواست که با اندکی احساس خستگی در مثلاً عضلات اطراف چشم از ادامه بازی و استفاده از رایانه خودداری کند.
برای همه کودکان بهتر است در حین استفاده از رایانه مقاطعی از زمان را برای استراحت خود در نظر بگیرند. در مجموع به نظر نمیرسد استفاده از رایانه در بیشتر از 1 یا 2 بخش ۳۰ دقیقهای کار صحیحی باشد و استفاده طولانیتر میتواند منجر به عوارض مختلف از جمله در سیستم عصبی شود.
توصیه هایی برای والدین
1.به بازی کودکان اهمیت دهیم زیرا زندگی آن ها در بازی شکل واقعی به خود می گیرد.
2.تلاش کنیم تا بازی های کودکان متناسب با فرهنگ و ارزش های خانواده باشد.
3.با دقت در تفکرات خلاق و پویایی کودکان در حال بازی می توانیم با چگونگی شخصیت آن ها بیشتر آشنا شویم.
4.در بازی کودکان دخالت نکینم اما راهنما و کمک دهنده ی خوبی باشیم.
5.با همبازی شدن با کودکان راه دوستی ها را باز کنیم و راه پنهان کاری های دوره ی جوانی را ببندیم.
6.کاری کنیم که بازی به صورت تجربه ای لذت بخش در ذهن بچه باقی بماند.
7.برای متوقف کردن بازی از امر و نهی بپرهیزیم.
8.با توجه به روحیه ی کنجکاو کودک به گونه ای او را راهنمایی کنیم که به تفکر مثبت و اندیشه خلاق و سازنده دست یابد.
9.مراقب باشیم که محیط بازی موجب آسیب جسمی ،فکری و یا روانی نشود.
10.در انتخاب نوع بازی به سن و جنس و توانایی های فرزندمان توجه کنیم.
11.نوع و مدت زمان بازی فرزندمان را کنترل کنیم که از فشارهای هیجانی و روحی بیش از حد دور باشد.
12.برای انتخاب الگوهای صحیح زمینه ی مناسبی را برای بازی های تقلیدی کودکانمان فراهم کنیم.
13.از محدود کردن کودک در هنگام بازی بپرهیزیم.
14.وسایل بازی را مناسب سن و رشد جسمی و ذهنی کودک تهیه کنیم.
15.آداب اجتماعی و چگونگی رفتار با دیگران را ضمن همبازی شدن با کودکان می توانیم به صورت غیر مستقیم به آن ها بیاموزیم.
16.به مطالب و نحوه ی بیان کودکان در بازی به خوبی توجه کنیم زیرا احساسات و مشکلات زندگی واقعی آن ها در بازی منعکس می شود.
17.برای انتخاب همبازی ها ی خوب فرزندمان را غیر مستقیم راهنمایی کنیم. زیرا رفتاهای یک همبازی خوب تأثیر بسیار مثبتی در آینده ی او خواهد داشت.
18.اگر در حضور فرزندمان با وسایل موجود در خانه برای او اسباب بازی بسازیم ارتباط عاطفی میان ما و کودکمان تقویت خواهد داشت.
19.برای تقویت حس همکاری و مسئولیت پذیری فرزندمان با او توافق کنیم که پس از بازی اسباب بازی های خود را جمع کرده و گرنه دفعه بعد اجازه استفاده از آنها را نخواهد داشت.
20.از فرزندمان بخواهیم که اجازه دهد تا همبازی هایش از اسباب بازی های او استفاده کند.زیرا موجب تقویت حس نوع دوستی و تسهیل در ارتباط با دیگران می شود.
21.اسباب بازی های گران قیمت ممکن است وسیله بازی مفید نباشد هنگام خرید توجه داشته باشیم که اسباب بازی باید بتواند قدرت خلاقیت و سازندگی فرزندمان را رشد دهد.
22.وسایل بازی جورکردنی،پازل ها،خمیر بازی اسباب بازی های مناسبی به شمار می روند.
23.در محیط های بازی گروهی مثل زمین بازی کودکان در پارک ها اجازه دهیم بچه ها با هم دوست شوند و بازی کنند از وارد شدن به محیط بازی کودکان بپرهیزیم.
24.از همبازی شدن کودکان با افراد بزرگتر به ویژه نوجوانان و جوانان اکیداً جلوگیری کنیم.
25.کودکان همواره نیازمند بازی هستند پس اسباب بازی های مناسب هر مکان را همراه خود داشته باشیم.
کودکان لازم است به مجموعه ای از بازی های جسمی،اجتماعی ،عاطفی و ذهنی بپردازند. هنگامی که فقط یکی از بازی های را انجام می دهندبازی های ذهنی» ، از رشد اجتماعی،جسمی و عاطفی محروم شده و احتمال بروز عصبانیت و پرخاشگری در آن ها افزایش می یابد.
احسان افشارمنش
بازیهای رایانهای زمانی به اعتیاد برای افراد تبدیل میشوند که وقتی شخص شروع به بازی میکند، خود را در رابطه و در قالب شخصیتهای بازی حس کند. و شرکت های تولید کننده بازی هر چه در توان دارند برای ایجاد همین همزاد پنداری و در واقع اعتیاد آور کردن بازی به کار می گیرند و میلیون ها دلار هزینه را به جان می خرند که کاراکتر سازی مناسب داشته باشند.بی اهمیت نشان دادن زمان، استفاده نادرست از پول و احساسات چندگانه میتواند از عوامل اعتیاد به بازیهای آنلاین باشد.
فرد قصد دارد برای رسیدن به اهداف شخصیت بازی آن را ادامه دهد و یا اینکه در قالب یک عضو تیم ورزشی برای رسیدن به موفقیت آن تیم تلاش کند، بازیهای کامپیوتری به ویژه بازیهای آنلاین گسترده، به کاربران این اجازه را میدهند که رفتار بسیار متفاوتی از شخصیت عادی خود نشان دهند، مثلا یک نوجوان خجالتی میتواند یکباره تبدیل به یک شخص اجتماعی و یا یک فرد منفعل تبدیل به شخصیتی تهاجمی شود. اعتیاد به رایانه و بازیهای رایانهای در دستهبندیهای اختلالات روانی و ذهنی قرار نمیگیرند.
وقتی که افراد بازی میکنند، مغز آنها اندروفین تولید میکند، ادامه داد: این اتفاقی است که توسط قماربازان و یا افراد معتاد به مواد مخدر تجربه شده است. اگر یک نوجوان معتاد به بازیهای رایانهای برای انجام تکالیف و کارهای درسی خود نیاز به استفاده از رایانه را داشته باشد، دچار وسوسه خواهد شد.
یک نوع برنامه درمانی مختص نوجوانان است و با جدا کردن شخص از محیط زندگی فعلی آغاز میشود، اظهار کرد: اردوی تابستانی یا یک برنامه تفریحی در طبیعت و خارج از شهر میتواند نوجوان را از محیط عادی روزانه خود جدا کند و او را در وضعیتی قرار دهد که دنیای واقعی را تجربه کند.
عوارض فیزیکی اعتیاد به بازیهای رایانهای میتواند سندروم تونل کارپال (نوعی بیماری مچ دست که مربوط به عصبهای مچ دست میشود)، اختلالات خواب، کمردرد و گردن درد، سردرد، ضعیف شدن چشم، بی نظمی در خوردن وعدههای غذایی و بی توجهی و غفلت از بهداشت شخصی باشد.
اگر فردی دو یا سه مورد از این نشانهها را داشته باشد، میتواند در دسته بندی افراد معتاد به اینترنت و بازیهای رایانهای قرار گیرد.
تردید بعضی متخصصین در بیماری اعتیاد به بازی های دیجیتالی
برخی متخصصان در مورد اختلال بازیهای اینترنتی که در DSM-5 مطرح شده است تردید دارند، آن را سردرگم خواندهاند و انتقاد کردهاند که این رویکرد شبیه به اعتیاد به مواد مخدر است در حالی که نباید چنین باشد.
نسخه بعدی ICD قرار است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شود و باید دید که آیا اعتیاد به سرگرمی های دیجیتال به این دفترچه اضافه می شود یا خیر. اعتیاد به بازی های ویدیویی» در نسخه فعلی DSM یعنی DSM-5 به عنوان وضعیتی که نیاز به مطالعات و تحقیقات بیشتری دارد گنجانده شده.
اگر اعتیاد به بازی های ویدیویی» را جست و جو کنید، می بینید که کمپ ها بسیاری در ایالات متحده برای مبارزه با این اعتیاد بر پا شده. مردم هم فرزندان شان را به این کمپ ها می فرستند و خوش حال اند بابت این که اعتیاد فرزندشان قرار است درمان شود. اما آیا واقعا در این کمپ ها از علاقه فرزندان به بازی ها کاسته می شود؟
ایجاد اردوگاههایی برای ترک اعتیاد جوانان به اینترنت
البته لازم به ذکر است که کشور چین از سال ۲۰۰۸ اعتیاد به بازی های رایانهای را به عنوان یک بیماری به رسمیت شناخته است و از آن زمان نیز سعی کرده تا اردوگاههای بازپروی برای نوجوانان معتاد به اینترنت راهاندازی نماید.
در این اردوگاهها هدف این است که با سختگیریهای زیاد و فعالیتهای بدنی شدید، اعتیاد نوجوانان به اینترنت ترک شود. البته به روشهای این اردوگاهها برای ترک دادن جوانان نیز، هم از نظر انسانی و هم از نظر کارآمدی انتقاد شده است.
در کره جنوبی داشتن موبایل برای شاگردان ابتدایی عادی است و از سال ۲۰۱۵ نیز در این کشور اردوگاه ترک اعتیاد برای نوجوانان راهاندازی شد. همچنین از سال ۲۰۱۱ قانونی به نام قانون سیندرلا در این کشور پیاده شد که براساس آن افراد زیر ۱۶ سال اجازه نداشتند تا از ساعت ۱۲ شب تا شش صبح به انجام بازی اینترنتی بپردازند. البته مشتاقان همیشه راهی برای دور زدن آن مییابند.
تجارت میلیاردی به این راحتی ها تعطیل نخواهد شد!
مردم اصلا ایده ای ندارد که اعتیاد به بازی های ویدیویی» چیست. نمی دانند که همچین چیزی واقعا وجود ندارد. فقط به خاطر هراس عمومی، هراسی که از بازی های ویدیویی وجود دارد فرزندان خود را به این کمپ ها می فرستند. قطعا فرندان در این کمپ ها چیز های جدیدی خواهند آموخت، اما وقتی که به اجتماع بازگردند چه؟ چه چیزی جلوی دوباره بازی کردن شان را می گیرد؟
وقتی کتابی را از عاشق کتاب بگیرید، او دوباره آن کتاب را به هر نحوی که شده از سر می گیرد. طرفداران فوتبال هم به هر نحوی که شده نتایج بازی ها را چیگری می کنند. گیمر ها هم دوباره به سراغ سرگرمی محبوب شان می روند و هراس والدین شان از بازی های ویدیویی را تشدید می کنند. آن ها هیچ گاه این چرخه مالی پر سود را که بر بستر این ترس عمومی بنا شده ترک نمی کنند.
براساس گزارشات موجود مشخص شده است که سازمان بهداشت جهانی برای اینکه بیماری اعتیاد به بازی های کامپیوتری را به رسمیت بشناسد، تحت فشار بسیار شدید کشورهای آسیایی قرار گرفته است و مجبور بوده تا این نوع اعتیاد را به رسمیت بشناسد.
احسان افشارمنش
بهتر است مرگ کسی را از او پنهان نکنید و با توجه به سن و سال و میزان درک و فهم او این مسئله را برای او توضیح دهید.
توضیح مرگ یکی از سختترین کارها برای والدین و اطرافیان به کودکان است. به خصوص زمانی که بخواهیم مرگ عزیزی را که به کودک نزدیک بوده برای او توضیح دهیم. باید توجه داشت که فشار ناشی از مرگ نزدیکان از دشوارترین مسائلی است که ممکن است آدمی با آن روبه رو شود و این در کودکان بسیار بیشتر خواهد بود.
آنچه باید در آن دقت کرد کرد این است که نباید کودک را گمراه کرد، چون این باعث میشود او دیگر به اطرافیانش اعتماد نکند و آنها را دروغگو بداند؛ بنابراین بهتر است مرگ کسی را از او پنهان نکنید و با توجه به سن و سال و میزان درک و فهم او این مسئله را برای او توضیح دهید.
سن کودک و برداشت او از مفهوم مرگ
شاید تعجب کنید اگر بدانید که کودکان در نوزادی هم از مرگ آگاه میشوند. البته هیچ کدام از آنها مفهوم مرگ را نمیفهمند و آن را به عنوان یک اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر میگیرند
۰-۲ سالگی
نوزادان و کودکان نوپا مرگ را درک نمیکنند، اما متوجه میشوند که چه کسی مراقب آن هاست.
با توجه به نظریه جان بالبی" John Bowlby" کودکان در این سن نسبت به مرگ و نبود والدین ۳ واکنش نشان میدهند:
اعتراض: مرحلهای که با اضطراب جدایی از مادر همراه است. اگر کودک مادر خود را از دست بدهد معترض میشود، گریه میکند و میخواهد که مادرش بازگردد و به هر وسیلهای که شده دوست دارد به مادرش ملحق شود.
ناامیدی: این مرحله را مرحله سوگ یا داغ دیدگی هم میگویند، کودک مدام در فکر بازگشت مادر است و روز به روز ازآمدن دوباره او ناامید میشود و دائما در حال گریه است.
انزوا: کودکی که از مادر یکباره جدا میشود گوشه گیر میشود. گرچه او توانایی بیان کردن احساساتش را ندارد و لی نبود مادر را متوجه میشود و از بابت آن بسیار ناراحت و مضطرب است.
۳-۶ سالگی
کودکان در این سن تصور میکنند که مرگ واقعهای است موقتی و گذرا و انتظار دارند فردی که مرده پس از مدتی دوباره زنده شود. واین به دلیل القای این مفهوم در کارتونهایی است که میبینند. قهرمان داستان میمیرد، اما لحظاتی بعد دوباره زنده میشود. سعی کنید در این سن از تعاریف فانتزی مثل "او به خواب رفته است" استفاده نکنید؛ و یا اینکه "فلانی به سفر رفته است". همین توضیحات باعث میشود او حتی از خوابیدن و سفر بترسد.
۶-۹ سالگی
در این سن آنها میدانند که هر موجود زندهای بالاخره میمیرد، ولی تمایل دارند که این مرگ برای خودشان و اطرافیانشان نباشد. احساسات دیگران را در این زمینه درک میکنند و میتوانند حس همدردی و همدلی بیشتری در دلداری دادن بازماندگان داشته باشند.
در این سن آنها اگر کسی را از دست بدهند همیشه نگران خواهند بود که مبادا پدر و مادرشان را از دست بدهند. اگر عمه کودکی فوت کند تعجب نکنید که او از مادر خود خواهد پرسید:تو کی میمیری؟ در اینجا باید نکات زیر را به او یادآور شوید:
هرکس که مریض میشود وما نمیمیرد.
از سلامتی خود او را آگاه و مطمئن کنید.
به او نشان دهید که در زندگی چگونه دیگران مراقب او هستند.
آنها را حمایت و اضطرابشان را کم کنید تا راجع به شخصی که فوت شده کمتر فکر کنند.
مراقب خودتان باشید و به او اطمینان دهید که پشتیبان و محافظ او هستید.
در این حالت کودک به شما نزدیک میشود و وقتی میبیند که شما خوب هستید خیال راحتی پیدا میکند و استرسش کاهش مییابد.
۹ سال به بالا
مفهوم مرگ را به خوبی مانند بزرگسالان درک میکنند. در این سن، چون کودکان تفکر انتزاعی دارند تلاش میکنند تا معانی دیگری برای مرگ پیدا کنند و ممکن است راجع به سؤالات بزرگتی درباره هدف زندگی فکر کنند.
زمانی که او با مرگ یکی از نزدیکانش مواجه شد با رعایت موارد زیر به او فرصت دهید تا احساسات خودش را بیان کند و درنتیجه تنش در او کم شود:
او را با ورزش سرگرم کنید.
گوش دادن موسیقی آرام باعث آرامش میشود.
به او بگویید بنویسد و یا نقاشی کند و یا هر کار خلاقانه دیگری که دوست دارد انجام دهد، زیرا طی انجام این کارها به راحتی احساساتش را بیان میکند.
محیطی را فراهم کنید تا بتواند به راحتی با دوستان و یا خانواده صحبت کند.
درواقع باید متوجه باشیم که کودکان در هریک از این سنین ممکن است مرگ را اینگونه متوجه بشوند که برگشت ناپذیر است، پایان همه چیز است، اجتناب ناپذیر ودارای یک رابطه علت و معلولی است.
برگزاری همایش همیاران مشاور در سیرجان ( ارسالی از کارشناس محترم مشاوره شهرستان سیرجان سرکار خانم هاشمی)
***شما هم می توانید از طریق ارسال مستندات به کانال کارشناسان، ما را در خبررسانی هرچه بهتر در زمینه فعالیت های شهرستان ها و مناطق یاری رسانید***
بازدید جناب آقای حسین پابرجا از شهرستان برسیر در تاریخ 27 آذرماه 97 و شرکت در جلسه هم اندیشی با مشاوران با حضور معاونت محترم پرورشی
جلسه مشاوره با دانش آموزان رشته ادبیات پایه دوازدهم دبیرستان دخترانه حضرت فاطمه (س) شهرستان بردسیر
ابتدا کمرو بودن خود را بپذیرید و سپس با چند گام موثر به موفقیت در مقابله با آن برسید
بسیاری از ما برای مقابله با کمروییمان هیچ وقتی نمیگذاریم چون ترجیح میدهیم آن را دور بزنیم! همین امر باعث اتلاف انرژی ما میشود. لازم است ابتدا کمرو بودن خود را بپذیرید و سپس با چند گام موثر به موفقیت در مقابله با آن برسید.
کسی نیست که بشود گفت ذرهای کمرویی در وجودش یافت نمیشود!
همه ما در زمینههایی کمرو هستیم. اگرچه شدت این کمرویی به عوامل زیادی بستگی دارد.
براساس آماری جهانی، ۸۰% افراد در دوران کودکی و نوجوانی دورههایی از کمرویی را تجربه کردهاند و ۴۰% از بزرگسالان هم به طور جدی کمرو هستند. آیا تا به حال خواستهاید برای مقابله با کمروییتان قدمی بردارید؟ چه قدمهایی؟
مقابله با کمرویی
اینکه شما بخواهید خودتان را دیگر در موقعیتهایی که باعث بروز کمرویی شما میشود قرار ندهید، فقط پاک کردن صورت مساله است. تا آخر عمر که نمیتوانید خودتان و اطرافیانتان را گول بزنید. به علاوه این مشکل میتواند شما را از رفتن به مسیرهای بسیاری بازدارد. مسیرهایی که میتواند آینده درخشانی برای شما رغم بزند. اگر فکر میکنید وقت آن رسیده که برای مقابله با کمروییتان قدمی بردارید، شاید این پیشنهادات به شما کمک کنند.
۱- پذیرفتن کمرویی و ریشهیابی کردن آن
به جای فرار کردن از ابراز این حقیقت که من کمرو هستم.» اول از همه بپذیرید که واقعا کمرو هستید. شاید مقاله تست کمرویی؛ تا چه اندازه کمرو هستید؟ به شما کمک کند تا بفهمید واقعا کمرو هستید یا نه و اگر هستید دیگر با خودتان روراست باشید. بعد هم آن را ریشهیابی کنید. چه مواقعی کمرو میشوید؟ دقیقا از چه چیزی میترسید؟ چه چیزی برای شما ناراحتکننده است؟ تا متوجه صورت سوالهای زندگیتان نشوید نمیتوانید برای آنها دنبال پاسخ بگردید!
۲- تهیه لیست از نقاط ضعف
قدم بعدی برای مقابله با کمرویی، تهیه کردن لیستی از نقاط ضعفتان است. در این راستا دست بکار شوید و اقدام به ریشهیابی کمروییتان کنید و در کنار آن یک لیست تهیه کنید. مثلا لیستی از افرادی که جلوی آنها دستپاچه میشوید، موقعیتهایی که باعث کمرویی شما میشوند، یا مسائلی که شما را آزار میدهند. بعد این افراد یا موقعیتها را بر اساس اینکه کنار آمدن با آنها چقدر میتواند آسان یا سخت باشد از آسان به سخت طبقهبندی کنید.
همه ما در زمینههایی کمرو هستیم
۳- ایجاد چالش و تمرین
حالا به اولین گزینه لیستتان نگاه کنید. باید سعی کنید اول از اینجا شروع کنید. یعنی مثلا اگر در مقابل دخترخالهتان کمرو میشوید اول باید تلاش کنید این معضل را حل کنید. شما باید سعی کنید خودتان را در مقابل دخترخالهتان قرار دهید و در جهت رفع کمروییتان تلاش کنید.
ایجاد چالش برای خودتان در موقعیتهایی که احساس ضعف میکنید.
فراموش نکنید که این آسانترین گزینه شماست. اگر بتوانید از پس این اولین قدم بر بیایید سپری کردن مراحل دیگر برای شما مثل آب خوردن میشود. البته بسیاری از افراد در همین اولین قدم گیر میکنند و نمیدانند باید برای جنگیدن با این بچه غول لیستشان چه کار کنند.
ما به شما پیشنهاد میدهیم:
اگر فکر میکنید ایرادی دارید که به خاطر آن کمرو میشوید دو حالت پیش میآید، اگر ایرادتان قابل رفع شدن است پس از این فرصت استفاده کرده و برای رفع و مقابله با کم رویی، آن ایراد را رفع کنید. اما اگر غیر قابل رفع شدن است و جزئی از ذات و طبیعت شماست چرا باید بخواهید به خاطر دیگران خودتان را تا این حد اذیت کنید؟ پس اولین تلاشتان در این جهت باشد که خودتان را بپذیرید و دوست داشته باشید.
خیالبافی کردن و تصور وضعیتی که در آن دچار کمرویی میشویم
شاید بچه غول شما همیشه در دسترستان نباشد که بتوانید خودتان در مبارزه با آن بیازمایید. پس از قدرت تجسمتان بهره بگیرید و همان موقعیت یا فرد را تصور کنید. با خودتان خیالبافی کنید که چه کارهایی میکنید یا چه حرفهایی میزنید و در مقابل هر عمل شما چه عکسالعملی شکل میگیرد؟
متناسب با همان عکسالعملهایی که پیشبینی میکنید برنامهریزی کنید که چه چگونه رفتار کنید.
حتما شما هم در وجودتان نقاط مثبتی هست که به آن ببالید. حتی اگر هرگز به آنها فکر نکردهاید بیایید پیدایشان کنید و به آنها فکر کنید. همان نقاط قوت را تقویت کنید و به آنها ببالید تا اعتماد به نفس شما احیا شود. سعی کنید از همان نقاط قوت در چالشهایی که برای خودتان ایجاد میکنید بهره بگیرید.
۴- ثبت موفقیت
لیستتان را فراموش نکنید. هر موقعیتی که از پس آن بر میآیید، به عنوان یک موفقیت در لیست ثبت کنید. حتی میتوانید برای خودتان تجربیاتتان را هم ثبت کنید و بنویسید از چه ترفندی بهره گرفتید تا مشکلتان حل شود؟ چه تفکری به شما کمک کرد و از چه واکنشهایی بازخوردهای بهتری گرفتید؟
ثبت این تجربیات به شما در مقابله کردن با گزینههای بعدی لیستتان کمک میکند. به علاوه ثبت موفقیتتان باعث تقویت انگیزه و روحیه شما میشود و اعتماد به نفستان را احیا میکند.
سخن آخر
این نکته خیلی مهم است که بدانید شما تنها نیستید، انسانهای بسیاری هستند که مثل شما دچار کمرویی بودند. اینکه شما زیاد آنها را اطرافتان نمیبینید برای این است که آنها نیز برای مقابله با کمرویی شان تلاش کردهاند و موفق هم شدهاند! چون آمار حاکی از این است که ۴۰٪ بزرگسالان به طور جدی کمرو هستند اگرچه شاید خودشان ندانند و یا در پی انکار آن باشند.
وقتی عرصه برایتان تنگ میشود و انگار همهچیز برعلیه شماست، طوری که تصور میکنید حتی یک دقیقهی دیگر هم تابِ تحمل ندارید، هرکز تسلیم نشوید. چون دقیقاً آنجا همانجایی است که زندگی آن روی خوبش را نشانتان خواهد داد.» ــ هریِت بیچِر استو
سرنوشت ما در ستارهها نوشته نشده، بلکه در درون خودمان است.» ــ شکسپیر
زندگی همیشه هم فوقالعاده نیست.
بعضیوقتها ممکن است حالتان خوب نباشد.
وقتی چند بار پشت سر هم شکست میخورید یا بدشانسی میآورید یا اوضاع آنطور که میخواهید پیش نمیروند، بااینکه همه تلاشتان را کردهاید ممکن است این حس بهتان دست بدهد که: زندگی واقعاً مزخرفه!
مطمئنم همه روزها یا حتی دورههای طولانیتری از زندگی مثل هفتهها یا ماهها چنین تصوری از زندگی داشتهایم و احساس کردهایم که سایه شوم بدشانسی بر سرتان افتاده است. وقتی چنین اتفاقی میافتد چه میتوانید بکنید؟
اینجا میخواهیم به ۱۰ کاری اشاره کنیم که در این شرایط کمکتان میکند:
۱. خسته شدن هیچ اشکالی ندارد (ولی باید بدانید چطور با آن کنار بیایید که همیشگی نشود.)
وقتی اوضاع خوب پیش نمیرود ممکن است احساس خستگی و فرسودگی کنید. این کاملاً طبیعی است و هیچ اشکالی هم ندارد. بپس به جای اینکه سعی کنید این حسها را از خودتان دور کنید، بهتر است آنها را بپذیرید و پردازششان کنید. اما این را هم باید بدانید که چطور در آن گیر نیفتید چون اینطوری انرژی و زمان بسیار زیادی از شما خواهد گرفت.
یکی از روشهایی که به من کمک میکند در این وضعیت خستگی گیر نیفتم این است که افکاری که مربوط به گذشته یا آینده احتمالی میشود را از ذهنم دور کنم.
دو تا از روشهای موردعلاقهام برای این کار اینها هستند:
تمرکز روی تنفسم. مینشینم و چشمهایم را میبندم و سعی میکنم فقط روی هوایی که وارد بینیام میشود و از دهانم خارج میشود تمرکز کنم. ۱-۲ دقیقه این کار را ادامه میدهم و ضمن آن سعی میکنم نفسهای عمیقتری هم بکشم.
روش دوم این است که ۱-۲ دقیقه سعی میکنم روی اشیاء پیرامونم تمرکز کنم، یا آدمهایی که در خیابان رفتوآمد میکنند. یا روی گرمای رادیاتور، یا برفی که نرمنرم پشت پنجرهام میبارد، یا حتی لباسهایی که روی پوستم را پوشانده. این باعث میشود بتوانم حواسم را کاملاً روی زمان حال برگردانم.
با انجام یکی از این کارها آن هم به مدتی به آن کمی میتوانید خودتان را آرامتر کنید و بعد میبینید که چطور تمرکز کردن برایتان راحتتر میشود و میتوانید بهتر فکر کنید.
۲. برای چیزهای کوچک قدردان باشید.
من وقتی میخواهم از بار خستگیام کم کنم، این دومین قدمی است که برمیدارم. ولی وقتی احساس میکنید زندگی بر وفق مرادتان نیست این روش بهتنهایی هم عمل میکند.
در اینگونه مواقع خیلی راحت ممکن است این حس دلسوزی برای خودتان به حس طولانیتری تبدیل شود: اینکه احساس کنید قربانیِ زندگی هستید.
من فکر میکنم اگر در چنین شرایطی تصویر زندگی را کوچکنمایی کنید، برایتان مفید خواهد بود.
من در این شرایط از خودم میپرسم: ۳ چیز کوچکی که به خاطر داشتنشان خوشحالم چیست؟
خیلی از جوابهایی که به این سؤال میدهید شاید داشتنش برای خودتان خیلی عادی باشد ولی برای خیلیهای دیگر در جهان آرزو است. چیزهایی مثل:
سقفی برای خوابیدن و خانهای گرم
آب آشامیدنی
اینکه نیاز نیست گرسنه بمانید.
لذتهای کوچک زندگی مثل نور خورشید یا توانایی قدم زدن در جنگل.
خانواده و دوستانتان.
۳. بیشتر روی چطورها تمرکز کنید تا چراها.
پردازش اینکه چه اتفاقی افتاده و شما چه حسی دارید خیلی مهم است. ولی بهجای اینکه طبق معمول ۸۰٪ اوقات به چراهای این وضعیت منفی فکر کنید و فقط ۲۰٪ زمانتان را به پیدا کردن راهحل بگذرانید، جای این دو عدد را با هم عوض کنید.
بیشتر اوقاتتان را به پیدا کردن راهحلهای کوچک و عملی برای بهتر کردن اوضاع سپری کنید.
با این روش اعتمادبهنفستان بیشتر خواهد شد و چون حس میکنید دوباره در حال حرکت رو به جلو هستید، احساس خفگی و فلج شدن نمیکنید.
۴. یادآوری: این وضعیت موقتی است. فردا روز دیگری است.
فقط به این خاطر که امروز یا هفتهای که گذشت خوب پیش نرفت به این معنا نیست که فردا نمیتواند متفاوت با این باشد.
فردا روزی است که میتوانید دوباره از نو شروع کنید.
برای انجام کارهایی که دوست دارید دوباره وارد عمل شوید، شاید اینبار کمی بیشتر شانس بیاورید. فقط کافی است باور داشته باشید که این وضعیت بد کاملاً موقتی است و قرار نیست تا ابد ادامه داشته باشد (هرچند الان ممکن است چنین حسی داشته باشید).
۵. از خودتان سؤال کنید: با همهی اینها کجاهای زندگیام خوب پیش میروند؟
وقتی تصور میکنید امروز یا هفته پیش یا ماه پیشتان خوب پیش نرفته است، خیلی راحت ممکن است روی جنبه منفی مسائل متمرکز شوید.
ولی نباید یادتان برود که هنوز هم چیزهایی در زندگیتان هست که خوب پیش میرود. حتی اگر چیزهای کوچکی باشند.
وقتی سال گذشته چندین بار پشت سر هم شکست خوردم، این سؤال را از خودم پرسیدم. اینکار کمکم کرد ذهنم بازتر شود و خیلی روی چیزهایی که در زندگیام بد بوده تمرکز نکنم. وقتی ذهنم بازتر شد توانستم ببینم که خیلی چیزهای حیاتی مثل کارم، عادت ورزش کردنم، عادت رسیدگی و نظافت دندانهایم خیلی خوب پیش رفتهاند و حتا اخیراً چندین اتفاق جالب هم برایم افتاده است.
۶. اگر خودم بخواهم شکست میتواند برایم ارزشمند باشد.
میدانم این جمله ممکن است به نظر شما هم کلیشهای بیاید. وقتی اوضاع به کامم نیست به هیچوجه دوست ندارم این جمله را بشنوم. ولی باید این را هم اعتراف کنم که این جمله در اکثر موارد درست است.
یادآوری آن خیلی مهم است چون مقدار دردی که بهخاطر یک شکست حس میکنم را کمتر میکند چون اینطوری میدانم که این روزها میگذرد و من میتوانم درس خوبی از این شکستم بگیرم.
یک راه متداول برای نگاه کردن به شکستها، اشتباهات و موانع در مسیر راهتان این است که آنها را چیزی منفی ببینید که باید تا جایی که میتوانید از آن دوری کنید.
ولی اینکه بخواهید به هر قیمتی که شده از آن اجتناب کنید معمولاً موجب وسواس تجزیهوتحلیل کردن یا به هیچعنوان عمل نکردن شود.
باید باور کنید که شکستها و اشتباهات زندگی میتوانند فایدهبخش باشند. البته اگر خودتان بخواهید.
بنابراین قبل از اینکه از یکی از آنها به سادگی عبور کنید از خودتان بپرسید:
از این وضعیت چه درسی میتوانم بگیرم؟
چطور میتوانم کاری کنم که دیگر این وضعیت تکرار نشود یا دیگر این اشتباه را مرتکب نشوم و دفعهی بعد بهتر عمل کنم؟
این سؤالها به خودِ من خیلی کمک کردند که بفهمم چطور باید در زندگی عمل کنم و چطور بارها و بارها یک اشتباه را تکرار نکنم.
۷. یادآوری: اشکالی ندارد اگر یک روز بد داشته باشید.
بعضیوقتها یک روز بد همچنان یک روز بد میماند، حتی اگر نکات و استراتژیهایی که در بالا گفتیم هم به کار گرفته باشید.
دلیلش این است که هر کاری هم که بکنید زندگی قرار نیست همیشه کامل، فوقالعاده و پرآرامش باشد.
حتی اگر یک عالم عادت مثبت و خوب جدید پیدا کنید باز هم زندگی فراز و نشیبهایی خواهد داشت.
و این هیچ اشکالی ندارد.
اگر خیلی راحت بپذیرید که قرار است زندگی گاهی اینطوری باشد و به رویای زندگی ایدآل چنگ نزنید، آنوقت زندگیتان سادهتر و سبکتر خواهد شد، استرس کمتری خواهید داشت و خواهید توانست کارآمدتر با روزهای بد کنار بیایید.
۸. بیرون بریزید.
وقتی همهچیز را درون خودتان نگه میدارید احتمال اینکه از کاه کوه ساخته شود بیشتر است و تمام آنها برایتان تبدیل به کابوس میشود.
پس چیزی که سنگینتان کرده را بیرون بریزید.
اینکار را میتوانید از این طریق انجام دهید:
با یکی از نزدیکانتان درموردش حرف بزنید. شاید لازم دارید که وقتی او به حرفهایتان گوش میدهد خودتان هم کمی مسائل را برای خودتان سبک و سنگین کنید. یا شاید هم بتوانید با هم درمورد آن صحبت کنید و راههایی فکر کنید که از این وضعیت بیرون بیاوردتان.
میتوانید آنها را جایی بنویسید. بیرون ریختن افکار، نگرانیها و احساسات روی کاغذ یا حتا تایپ کردن آنها تسکینتان میدهد. اینکار همچنین کمکتان میکند مسائل را ساختاربندی کنید، آنها را بررسی کنید و به راهحلهای ممکن فکر کنید.
۹. ورزش کنید.
وقتی اوضاع بد است و نمیتوانید از شر فکرهای بد خلاص شوید، به جای استفاده کردن از فکرتان، از بدنتان استفاده کنید.
برای پیادهروی به طبیعت بروید.
با دوستانتان بدمینتون یا فوتبال بازی کنید.
بروید به باشگاه و کمی ورزش کنید.
احتمالاً میگویید، خُب بعد از ورزش وضعیت باز به همان بدی سابق خواهد بود. بله درست است، ولی شاید دیگر به آن بدیای که قبلاً فکر میکردید نباشد.
چرا؟ چون بعد از ورزش کمی از فشارهای درونیتان کم میشود و ذهنتان بازتر و انرژیتان دوباره شارژ میشود. برای خود من این کار روشی عالی برای تغییر وضعیت فکری بوده است.
۱۰. قبل از طلوع خورشید طبیعتا تاریک است!
وقتی چندین ماه پشت سر هم اوضاع برایم تیرهوتار شده بود و زندگی اجتماعی و ارتباطی ام افتضاح بود این فکر خیلی کمکم کرد.
حتی آن موقعی که کارم هیچ رونقی نداشت هم این جمله به کمکم آمد.
چرا؟ چون بهم ثابت شد که حقیقت دارد.
وقتی همهچیز بهنظر در بدترین حالت ممکن بود همیشه یک اتفاقی میافتاد. دلیلش هم شاید این است که آن وضعیت باعث میشد تغییری در روش کارم بدهم.
شاید هم دلیلش این بود که اگر من به راهم ادامه بدهم زندگی برای خودش تعادلی دارد. اگر به جای اینکه تسلیم شوم و دست از کار بکشم به کار ادامه دهم، همیشه اتفاق خوبی میافتد.
وقتی دیدم سال به سال پشت سر هم این اتفاق تکرار شد، اعتقادم به این جمله بیشتر شد و همین باعث شد که حاتا در سختترین روزها و هفتهها تسلیم نشوم.
وقتی همهچیز تیره و تار است، فکر کردن به این جمله کمی هم اعصابتان را آرام خواهد کرد.
بر خلاف تصورات غلط رایج، محققان به این نتیجه رسیده اند که انجام تمرینات غیر شدید (نرمش ها و .) قبل از خواب، موجب بهبود کیفیت خواب می شود.
محققان موسسه علوم حرکتی و ورزش دریافتند که ورزش نرم و متوسط در چهار ساعت قبل از خواب باعث کاهش کارایی خواب نمی شود. در واقع، متاآنالیز نشان می دهد که وقتی شرکت کننده ای تمرینات غیر شدید انجام داده بود، زمان بیشتری را در خواب عمیق گذراند. در مقایسه با شرکت کنندگان در گروه کنترل بدون فعالیت بدنی خاص، افرادی که در فعالیت بدنی آرام قبل و بعد از خواب شرکت کردند، باعث افزایش چشمگیر سرعت حرکات چشم و خواب آرام شد.
همانطور که در ناحیه قرمز بالا سمت راست نمودار نشان داده شده است، فعالیت بدنی شدید در عرض یک ساعت پس از خواب، تنها نوع تمرین شبانه است که به نظر می رسد تاثیر مخربی روی خواب دارد.
کریستینا اسپنگلر، سرپرست آزمایشگاه فیزیولوژی ورزش در ETH Zurich، در این زمینه گفت: " انجام تمرین در طول روز کیفیت خواب را بهبود می بخشد. اکنون ما نشان داده ایم که حداقل ورزش در شب عوارض منفی ندارد ! "
ترجمه: احسان افشارمنش
ادامه مطالعه در سایت:
سایکولوژی تودی
References
Jan Stutz, Remo Eiholzer, Christina M. Spengler. "Effects of Evening Exercise on Sleep in Healthy Participants: A Systematic Review and Meta-Analysis." Sports Medicine (First published online: October 29, 2018) DOI: 10.1007/s40279-018-1015-0
همه ما میدانیم که دیسیپلین و انضباط در پرورش بچههای سالم اهمیت زیادی دارد، اما کودکان حساس را که نسبت به سایر کودکان همه چیز را عمیقتر حس میکنند چگونه باید تربیت کنیم؟
تربیت بچههای حساس
حساس بودن هیچ ایرادی ندارد. در واقع یک کودک حساس میتواند یکی از مهربانترین و دلسوزترین بچههایی باشد که میبینید. اما بزرگ کردن یک بچه حساس برای شما به عنوان پدر و مادر چالشهایی دارد.
بچههایی که روحیهای حساس دارند به راحتی آشفته میشوند، زود به گریه میافتند، زود مضطرب میشوند و خلاصه اینکه نسبت به بچههای دیگر، خیلی بیشتر نیاز به اطمینان خاطر و حمایت دارند.
بعضی از بچههای حساس، از نظر هیجانی و عاطفی چندان حساس نیستند، اما نسبت به هر چیز فیزیکی که حسهایشان را برانگیحته کند، حساسند؛ صداهای بلند، نورهای شدید و درخشان و یا پارچههایی با بافت خاص میتوانند واکنش شدیدشان را دربرداشته باشند. این بچهها ممکن است از جمعیت و همچنین از هر گونه تغییری هراس داشته باشند.
خیلیها تصور میکنند تنها ویژگی بچههای حساس این است که خجالتی هستند اما واقعیت بیشتر از اینهاست! بچههای حساس هر حس و هیجانی را بسیار عمیق و شدید حس میکنند. یعنی بیشتر مواقع هیجان زده میشوند، بیش از حد خشمگین میشوند و خیلی بیشتر از دیگران دچار ترس و واهمه میشوند. به دلیل همین شرایط نیز این بچهها برای امتحان کردن چیزهای جدید، دچار تردید میشوند و خیلی زود هم ممکن است خسته و فرسوده شوند چون مدام با چالشهایی درگیرند. کودکان حساس در تعاملات خود با بچههای دیگر اغلب رنج میبرند زیرا توسط آنها لوس» خطاب میشوند چون زود اشکشان درمیآید.
سخت گیری و روشهای جدیتر ممکن است برای بعضی از بچهها خوب و مفید باشد و نتیجه بدهد اما در مورد بچههای حساس، این شیوهها موجب مشکلات بیشتر خواهد شد. بنابراین باید راههایی برای تربیت و هدایت کودک حساستان پیدا کنید که در دنیایی که به اندازهی او حساس نیست، حضور بهتر و راحتتری داشته باشد.
قبول کنید که کودک شما حساس است
اگر کودک شما حساس است سعی نکنید خلق و خوی او را تغییر دهید. به جای اینکه فرزندتان را ضعیف و بیدست و پا بدانید، روی نقاط قوت و استعدادهایش متمرکز شوید. بدانید چیزی که ممکن است برای یک بچهی دیگر راحت و عادی باشد، میتواند برای کودک حساس شما، سخت و دشوار باشد. بنابراین به جای اینکه او را از تجربیات حسیاش منع کنید، به او یاد بدهید به روشی مناسبتر و قابل قبولتر از نظر اجتماع، با هیجانات و احساساتش برخورد کند.
زمانی که خسته میشوید و آرزو میکنید کاش فرزندتان کمتر حساس بود یادتان باشد که همین حساسیت است که اغلب باعث میشود این گونه بچهها بسیار دلسوزتر و بامحبتتر و باملاحظهتر از سایرین باشند.
زمان استراحت و آرامش بیشتری برایش فراهم کنید
بچههای حساس در میان شلوغی، هیاهو و سر و صدا، نورهای زیاد و محیطهای بههم ریخته به راحتی پریشان و آزرده میشوند. بنابراین سعی کنید فرزندتان تا حد ممکن در چنین شرایطی قرار نگیرد. در خانه برای او گوشهای آرام و راحت در نظر بگیرید تا به فعالیتهای دوست داشتنی و ساکتش بپردازد، مثلا نقاشی و رنگ آمیزی، گوش دادن به موسیقی آرامشبخش و یا مطالعه. همچنین کودکتان را تشویق کنید و به او یاد بدهید هر وقت خسته یا پریشان شد به این فعالیتها مشغول شود. زمان استراحت و آرامش به فرزند حساس شما کمک میکند شارژ شود.
حد و مرز مشخص کنید
هر چند ممکن است وسوسه شوید قوانین را شُل بگیرید تا کودک حساستان ناراحت و آزرده نشود، اما مدام استثنا قائل شدن در مورد اصول و قوانین، در بلند مدت کمکی به شما نخواهد کرد و حتی عوارضی هم ممکن است داشته باشد. مثلا شاید در برابر رفتار نادرست فرزندتان به راحتی کوتاه بیایید و آن را نادیده بگیرید تا آرامش را حفظ کنید. اما در عین حال که انعطاف پذیر بودن لازمه تربیت بچههاست، فراموش نکنید که نظم و دیسیپلین کمک میکند به کودکتان یاد بدهید چگونه در آینده بزرگسالی بامسئولیت بشود.
اگر دیسیپلین شما خیلی ساده و سهل گیرانه باشد، فرزندتان برای مواجهه با چالشهای زندگیاش آماده و آزموده نخواهد شد. اگر از قوانین انضباطی که برای بچههای کمتر حساس استفاده میشود، در مورد کودک حساستان صرفنظر کنید، فرصت یاد گرفتن و رشد کردن توسط تجربه کردن عواقب کارها و رفتارهایش را از او خواهید گرفت.
تلاشهایش را تحسین کنید
بچههای حساس زیاد به تحسین و تشویق نیاز دارند، پس باید تلاشها و رفتارهای مثبت کودکتان را تحسین کنید، حتی اگر موفق نشده باشد. اما یک نکته ریز اینجا وجود دارد: بچههایی که زیاد و بابت هر کار کوچکی تشویق میشوند معمولا نسبت به بچههایی که هوشمندانهتر و کمتر تشویق میشوند، اعتماد بنفس پایینتری دارند. اگر کودک حساستان را بابت انجام کاری که انتظار میرود بچههای کمتر حساس به راحتی و به طور طبیعی انجام بدهند، تشویق و تحسین کنید، روی او تاثیری غیر از آنچه هدفتان است خواهد گذاشت. نکته اینجاست که باید تلاشهای فرزندتان را تحسین کنید، نه نتایج تلاشهایش را.
مثلا میتوانید بگویید: خیلی خوشم میآید میبینم تو داری برای فهم و حل مسائل ریاضیت اینهمه تلاش میکنی.» آشکارا نشان دهید که تلاش کردن و سخت کوشی، ارزش تشویق و تحسین شدن دارد، حتی اگر در پایان نتیجه کامل به دست نیاید.
همچنین خیلی مهم است که وقتی کودک شما حقیقت را میگوید تحسینش کنید. کودکان حساس معمولا تمایل دارند برای خلاص شدن از دردسر، دروغ بگویند. بنابراین کودکتان را بابت روراست بودن و گفتن حقیقت تشویق کنید و به او پاداش بدهید، مخصوصا اگر صداقتش به نفعش تمام نشده است.
همانطور که پیشتر گفتیم، بچههای حساس اغلب بسیار مهربان و باملاحظهاند. پس هر وقت نسبت به دیگران ابراز همدلی و محبت میکند نیز باید تشویقش کنید.
واکنش و بیانتان را تغییر دهید
بچههای حساس گاهی اگر دچار مشکل و دردسری شوند، احساس بدی پیدا میکنند، پس با تغییر بیان و کلماتتان میتوانید او را تشویق کنید به جای احساس بد و ناامید شدن، کارش را درست انجام بدهد. مثلا به جای اینکه بگویید: تا تمام غذاتو نخوری نمیتونی دسر بخوری!»، بگویید: اگر شامتو کامل بخوری میتونی دسر هم بخوری!».
یک سیستم پاداش دهی درست کنید تا به کودکتان کمک کنید با چالشهایش روبرو شود و رفتارش را تغییر دهد. فقط یادتان باشد که یک کودک حساس گاهی اگر پاداش و جایزه نگیرد، واقعا ممکن است احساس بدی پیدا کند. پس با جملاتی مثل میتونی فردا دوباره تلاشت را بکنی» او را کمک کنید.
اگر با کودکی حساس زندگی میکنید حتما وقت بگذارید و به شیوههای گوناگونی فکر کنید که میتوانید با تغییر بیانتان، شرایطی را که کودکتان در آن گرفتار شده تغییر دهید. اصلاح و تغییر تکنیکها یک راه بسیار خوب برای بزرگسالان است تا از استرس حاکم بر زندگی و خانواده بکاهند. در این تغییر و بازبینیها قرار نیست کودک شما یا موقعیتها تغییر کنند، بلکه این عکس العمل شماست که تغییر میکند. در مورد بچههای حساس، شیوهی انتخاب و بیان واژهها، میتواند متنوع و تاثیرگزار باشد.
به او یاد دهید چگونه احساسش را بیان کند
بچههای حساس باید یاد بگیرند چگونه احساساتشان را ابراز کنند و همچنین به فراگرفتن روشهای مناسبی برای کنترل این احساسات نیاز دارند. به کودک حساستان آموزش بدهید چطور احساسات ناخوشایندش را بشناسد و به شیوهای قابل قبولتر با آنها برخورد کند.
بچههای حساس معمولا به پدر و مادر خود نشان میدهند که نسبت به رفتارهای آنها چه احساسی دارند. به فرزندتان یاد بدهید چگونه از کلمات برای بیان احساساتش استفاده کند. هر چه ارتباط بیشتر و موثرتری با کودکتان برقرار کنید، فهم و درک احساسات او نیز برایتان سادهتر خواهد شد.
مهارتهای حل مسئله را به او بیاموزید
مهارتهای حل مسئله میتوانند زندگی روزمره یک کودک حساس را به شدت تحت تاثیر قرار دهند. به کودک خود یاد بدهید چگونه قدم به قدم برای حل مسائلش جلو برود و چگونه آرامش و تمرکز خود را حفظ کند. این کار کمکش میکند با اعتماد بنفس ار توانمندیهایش استفاده کرده و موقعیتهای پیش آمده را بهتر کنترل کند.
اجازه دهید با پیامدهای منطقی رفتارش مواجه شود
بچههای حساس هم درست مانند بچههای دیگر نیاز دارند که با عواقب منفی روبرو شوند. اینکه فرزند شما گریه میکند یا احساس بدی دارد دلیل نمیشود پیامدهای رفتارش را نبیند. اما باید از عواقب منطقی استفاده کنید تا کوکتان درسهای ارزشمندی از زندگی بگیرد. فقط توجه داشته باشید که پیامدهایی که ارائه میدهید، بر محور دیسیپلین و نظم و منظق باشند نه بر اساس تنبیه.
حرف آخر
اینکه بدانید کودک حساستان را چگونه تربیت کنید واقعا چالش برانگیز است. برخی از والدین ممکن است در تلاش برای کاستن از ناراحتی و احساس بد فرزندشان، از دیسیپلین پرهیز کنند. اما باید بدانید که قانون و دیسیپلین، اهمیتی غیرقابل انکار دارد و برای کمک به بچهها که بتوانند در دنیای بیرون دوام بیاورند، ضروریست. پس به جای اینکه خیالتان را راحت کنید و از اصول و قوانین مربوط به تربیت بچهها صرفنظر کنید، وقت بگذارید و سعی کنید اصول و روشهایتان را هوشمندانهتر و متناسبتر انتخاب و تصحیح کنید.
حضور جناب آقای سید منصور مرتضوی ریاست محترم اداره مشاوره و جناب آقای دکتر فلاحی کارشناس مسئول اداره مشاوره در جلسه شورای اداری منوجان
سخنرانی جناب آقای شریفی در جمع دانش آموزان با محوریت آموزش مهارت های کنکور در شهر قلعه گنج
بازدید ریاست محترم اداره مشاوره جناب آقای مرتضوی و کارشناس مسئول اداره مشاوره جناب آقای فلاحی و جناب آقای شریفی از مرکز مشاوره شادمان اداره آموزش و پرورش شهرستان قلعه گنج
حضور جناب آقای دکتر شیخ پور در مدارس دخترانه متوسط اول شهرستان کهنوج و جلسه آموزش والدین با محوریت آموزش مهارت های پیش از ازدواج
حضور جناب آقای دکتر افضلی با مبحث آموزش مهارتهای زندگی دانش آموزان متوسطه در شهرستان کهنوج
برگزاری جلسه آموزش مهارت های زندگی و آموزش شیوه های نوین مطالعه و یادداشت برداری و توضیح مختصری راجع به فرایند هدایت تحصیلی برای دانش آموزان مقطع متوسطه اول رودبار و عنبرآباد توسط آقای افشارمنش (کارشناس مشاوره)
همایش کنکور ویژه دانش آموزان پایه دوازدهم شهرستان فاریاب با حضور جناب آقای افضلی در محل سالن اجتماعات مدرسه بنت الهدی.
حضور جناب آقای افشارمنش و دکترشجاعی به عنوان مدرس درهمایش مهارتهای زندگی وهمایش کنکور در شهرستان رودبارجنوب
حضور دکتر شیخ پور در جلسه آموزش خانواده و مشاوره پیش از ازدواج در شهر کهنوج و فاریاب
حضور جناب آقای سید منصور مرتضوی ریاست محترم اداره مشاوره و جناب آقای دکتر فلاحی کارشناس مسئول اداره مشاوره در جمع مدیران و مشاوران قلعه گنج
حضور جناب آقای دکتر صمصامی روانپزشک مرکز مشاوره راه نو در محل مرکز مشاوره قلعه گنج و ویزیت مراجعین
سخنرانی سید منصور مرتضوی رئیس اداره ی مشاوره تربیتی و تحصیلی در جلسه رؤسای ادارت آموزش و پرورش استان کرمان.
در این جلسه ایشان بر طرح توانمندسازی مشاوران و دانش آموزان تأکید کردند و خاطرنشان ساختند که مدارس باید اهمیت ویژه برای اجرای طرح همیار مشاور قائل شوند تا به شعار هر کلاس یک همیار مشاور» جامه عمل پوشانده شود.ایشان به اهمیت مشاورین در طرح نماد(نظام مراقبت از دانش آموزان) اشاره کردند. سید منصور مرتضوی ادارات آموزش و پرورش را مم به تجهیز مرکز و یا هسته ی مشاوره برای اجرای طرح نماد دانست.
ایشان در خصوص منع ورود موسسات خصوصی کنکور در ساعت آموزشی تاکید داشتند و خاطر نشان کردند که متولی امر مشاوره کنکور، اداره مشاوره تربیتی تحصیلی» استان میباشد و حتما باید با اداره مشاوره ی اداره کل هماهنگی های لازم به عمل آید و عواقب ناشی از عدم رعایت این مسئله بر عهده ی مدیر مدرسه است و در این زمینه کارشناسان مشاوره ناظر بر اعمال بخشنامه خواهند بود.
در تحقیقی که از سوی موسسه لنست منتشر شده به این موضوع اشاره دارد که مصرف الکل هر چقدر هم کم برای سلامتی مفید نیست و بهترین توصیه پرهیز کامل از نوشیدن الکل است.
این تحقیق در نشریه لنست منتشر شده و نتیجه بررسی مصرف الکل در افراد ١٥ تا ٩٥ سال در ١٩٥ کشور دنیا بین سالهای ١٩٩٠ تا ٢٠١٦ است. برای این پژوهش، محققان کسانی را که اصلا الکل نمینوشند با کسانی مقایسه کردند که روزی یک نوشیدنی الکلی مینوشند. این بررسی به این نتیجه رسیده که در تمام سنین، در سال ٢٠١٦ الکل هفتمین عامل مرگ و روزهای کاری از دست رفته بود (٢.٢ درصد مرگ ن و ٦.٨ درصد مرگ مردان) اما در جمعیت ١٥ تا ٤٩ ساله، الکل مهمترین عامل مرگ است (٣.٨ درصد مرگ ن و ١٢.٢ مرگ مردان).
این تحقیق الکل را "مهمترین" عامل خطرساز در "بار جهانی بیماریها" (Global Burden of disease) میداند و میگوید مرگ به تمام علتها و به خصوص سرطان با افزایش مصرف الکل بیشتر میشود بنابراین هیچ میزانی از الکل نیست که مصرف آن برای سلامتی مضر نباشد.
این تحقیق پذیرفته که مجموع خطراتی که الکل به همراه میآورد مثل سرطان و بیماریهای دیگر فراتر از فواید آن است.
دکتر مکس گریزولد از دانشگاه واشنگتن که سرپرستی این تحقیق را بر عهده داشته میگوید: "مطالعات قبلی برای الکل یک خاصیت محافظت از بعضی بیماریها را یافته بودند، اما ما به این نتیجه رسیدیم که الکل به هر میزان که مصرف شود مجموع خطرات برای سلامتی را بالا میبرد."
به گفته دکتر گریزولد، رابطه نزدیک الکل و سرطان، صدمات ناشی از نوشیدن الکل مثل تصادف و بیماریهای عفونی چون سل خاصیت محافظتی الکل از بیماریهای قلبی را بیاثر میکند."
پژوهشگران این تحقیق میگویند از نظر معیارهایی که در نظر گرفتهاند این یکی از جامعترین تحقیقات در این زمینه است. آنها همچنین متوجه شدند که نوشیدن الکل در کشورهایی که ضریب اجتماعی-جمعیتشناختی (SDI) بالاتری دارند بیشتر از کشورهایی است که این ضریب کم یا متوسط است.
مصرف مرتب الکل عمر را 'کوتاه' میکند
براساس تحقیق مهمی که بتازگی انجام شده حتی یک نوشیدنی الکلی در روز میتواند باعث کوتاهتر شدن عمر شود. بررسی ۶۰۰ هزار نفری که هر روز نوشیدنی الکلی مینوشند، نشان داد که مصرف ۵ تا ۱۰ نوشیدنی الکلی در هفته احتمالا عمر شخص را تا شش ماه کوتاه میکند.
براساس این تحقیق، با افزایش مصرف، کاهش عمر بیشتر میشود و کسانی که ۱۸ نوشیدنی الکلی یا بیشتر در هفته مینوشند این کاهش عمر تا ۵ سال خواهد بود.
برای این تحقیق که در نشریه لنست منتشر شده، دانشمندان وضعیت سلامت و عادات مصرف کنندگان الکل در ۱۹ کشور را مقایسه و حساب کردند اگر کسی از چهل سالگی به بعد به همین ترتیب به مصرف الکل ادامه دهد چقدر از عمرش کاسته میشود. این بررسی نشان داد که مصرف هر ۱۲.۵ واحد الکل در هفته خطر سکته مغزی را تا ۱۴ درصد، نارسایی قلبی را تا ۹ درصد، بیماریهای مرگبار مرتبط با فشار خون بالا را تا ۲۴ درصد و آنوریسم آئورت کشنده را تا ۱۵ درصد افزایش میدهد. پیش از این تحقیقی که در دانمارک انجام شده نشان داده بود که مصرف سه یا چهار نوبت الکل در هفته می تواند با خطر بروز دیابت نوع دوم مرتبط باشد.
به گفته کارشناسان بررسیهای گسترده این ایده را که مصرف متعادل الکل میتواند برای سلامت ما مفید باشد را به چالش کشیده است. تحقیقات پیشین حاکی از این بود که شراب قرمز ممکن است برای قلب خوب باشد هر چند که برخی از دانشمندان بر این باورند که در فواید الکل بیش از حد اغراق شده است.
تیم چیکو، پروفسور و متخصص قلب در دانشگاه شفیلد که در این تحقیق همکاری نداشته معتقد است که این تحقیق کاملا مشخص کرده که مصرف الکل تاثیر مثبتی بر سلامتی ندارد.
نویسندگان این تحقیق گفتهاند که این بررسیها دستورالعملی را که بریتانیا در سال ۲۰۱۶ توصیه کرد، تایید میکنند. بر اساس این توصیه حد مجاز مصرف الکل قبل از این که باعث افزایش خطر مرگ شود حدود ۱۲.۵ واحد در هفته است که معادل حدود ۵ پاینت آبجو یا ۵ لیوان ۱۷۵ میلی شراب میشود.
بر این اساس توصیه شده هم ن هم مردان بیشتر از ۱۴ واحد الکل در هفته ننوشند که معادل شش نوشیدنی الکلی در هفته است. میزان محدودیت توصیه شده در مصرف الکل در کشورهای ایتالیا، پرتغال و اسپانیا تقریبا ۵۰ درصد بالاتر از این میزان است و در آمریکا حد مجاز مصرف الکل برای مردان تقریبا دوبرابر این میزان است.
دکتر آنجلا وود از دانشگاه کمبریج که مدیریت این تحقیق را برعهده داشته معتقد است: "پیام اصلی تحقیق این است که اگر الکل مینوشید، کم کردن مصرف احتمالا عمرتان را طولانی تر میکند و کمتر با خطر بیماریهای قلبی مواجه میشوید."
الکل 'به هر میزان میتواند باعث سرطان شود'
دانشمندان احتمال میدهند الکل با آسیب زدن به دیانای(DNA) باعث سرطان میشود محققان با بررسی شواهد و یافتههای علمی به این نتیجه رسیدهاند که بین نوشیدن الکل و ابتلا به سرطان رابطه علت و معلولی مستقیم وجود دارد.
آنها معتقدند دلایل محکمی وجود دارد که نوشیدن الکل احتمال حداقل هفت نوع سرطان را افزایش میدهد. در این میان سرطانهای دهان و گلو، حنجره، مری، کبد و روده کوچک و بزرگ و بیشترین ارتباط را با نوشیدن الکل دارند.
این تحقیق که در نشریه علمی اعتیاد منتشر شده حاکی از این است که حتی نوشیدن کم الکل هم افراد را در خطر ابتلا به سرطان قرار میدهد. آنها معتقدند که ارتباط الکل با سرطان صرفا یک رابطه آماری است، دلایل و شواهد موجود به قدری محکم هستند که میتوان نتیجه گرفت الکل باعث سرطان میشود هر چند که عموم مردم ارتباط بسیار نزدیک الکل با سرطان را نادیده میگیرند.
جنیکانر از دانشگاه اتاگو نیوزیلند میگوید از سال ۲۰۱۲ تا به حال الکل جان نیم میلیون نفر را به دلیل سرطان گرفته است، تقریبا شش درصد تمام موارد مرگ به علت سرطان در دنیا.
به گفته وی، "شواهد قوی نشان میدهند که الکل در هفت جای بدن، و حتی بیشتر، باعث سرطان میشود." با اینکه دانشمندان دقیقا نمیدانند الکل چرا باعث سرطان میشود.
دکتر کانر میگوید دلایل محکم و کافی آنقدر هست که بدون دانستن علت دقیق، نتیجه بگیریم الکل باعث سرطان میشود: "برای اینکه الکل را عامل سرطان بدانیم نیازی نیست که مکانیسم خاصی را که الکل هفت نوع سرطان را افزایش میدهد ثابت کنیم."
به گفته دکتر کانر از نظر خطر سرطان، هر مقدار مصرف الکل خطرناک است؛ البته این خطر در افرادی که نوشیدن الکل را کنار میگذارند، کاهش پیدا میکند.
در این تحقیق، پژوهشگران با مدلسازی نشان دادند نی که هر روز دو واحد الکل مصرف میکنند، ۱۶ درصد بیش از نی که الکل نمینوشند در خطر ابتلا و مرگ ناشی از سرطان هستند. در آنها که روزی پنج واحد الکل مینوشند این احتمال به چهل درصد افزایش پیدا میکند.
دستورالعمل تازه وزارت بهداشت بریتانیا که اوایل امسال (۲۰۱۶) منتشر شد هم حاکی از این بود که نوشیدن الکل 'به هر اندازهای خطر ابتلا به سرطان را افزایش میدهد' و مصرف روزانه الکل باید به مراتب کمتر از میزانی باشد که تاکنون توصیه شده است.
سوزانا براون از بنیاد جهانی تحقیقات سرطان میگوید بسیاری از مردم فکر میکنند الکل فقط به سرطان کبد ربط دارد اما این بررسی جدید نشان میدهد بین نوشیدن الکل و شماری از سرطانهای مختلف رابطه نزدیکی وجود دارد از جمله با دو سرطان شایع، روده کوچک و : "در میان شواهدی که میبینیم یکی این است که خطر سرطان با افزایش مصرف الکل افزایش مییابد بنابراین ما هم موافقیم که دلایل محکمی وجود دارد که مصرف الکل به طور مستقیم باعث سرطان میشود."
"برای پیشگیری از سرطان ما مدتها است که توصیه کردهایم مردم اصلا الکل ننوشند اما میدانیم که گفتن آن سادهتر از انجام دادنش است." بنیاد جهانی تحقیقات سرطان پیش از این گفته بود نوشیدن روزانه سه نوشیدنی الکلی، یا بیشتر، خطر سرطان معده را افزایش میدهد.
مصرف الکل در ایران
الکل؛ شایعترین ماده مصرفی در ایران تا به حال آماری رسمی درباره سوء مصرف الکل منتشر نشده است. اما بخصوص در طول دهه اخیر، طبق گزارشهای مرکز اورژانس و مسمومیت در استانهای ایران، آمار مسمومیت به الکل در حال افزایش بوده و در مقابل، سن مراجعان رو به کاهش بوده است.
در همین مدت، تحقیقاتی که بر روی جمعیتهای کوچک انجام شده، حکایت از افزایش مصرف به ویژه در بین جوانان و دانشجویان داشته است. برای مثال، تحقیقی که در ۵۷ دانشگاه در ایران روی بیش از پنج هزار دانشجو انجام شد نشان داد که مصرف الکل بیشتر از مواد دیگر (مخدر یا سکرآور) رایج بوده و از نظر تکرار مصرف نیز در رده اول قرار داشته است.
در سال ۱۳۹۱، وزارت بهداشت ایران به طور غیر مستقیم و با توزیع پرسشنامه، برنامهای کشوری را برای تخمین میزان مصرف الکل آغاز کرد. بر اساس این تحقیقات، "الکل بیشتر از هر ماده [مخدر یا سکرآور] دیگری در ایران مصرف میشود" و شمار کسانی که الکل می نوشند به "بیش از یک و نیم میلیون نفر" میرسد که "۳۰ درصد زن و ۷۰ درصد مرد هستند." علاوه بر این، ۲ درصد جمعیت حداقل یک بار در طول سال قبل از توزیع پرسشنامه الکل نوشیده بودند که این میزان، در جوانان ۱۸ تا ۳۰ سال بیشتر بود و به ۵ درصد میرسید.
تاثیرات اجتماعی مصرف الکل
از نظر روانشناسان یادگیری اجتماعی، تبلیغات رسانه های جمعی یکی از عوامل موثر در تشویق افراد به مصرف مشروبات الکلی می باشد، همچنین فرزندان این الگوهای رفتاری را از والدین الکلی خود با مشاهده رفتار آنها می آموزند، در واقع والدین در کنار هنرپیشه های معروف، تمداران بزرگ، ورزشکاران و . الگوهای بی بدیل فرزندان می باشند که رفتار آنها در ذهن فرزندان حک شده و بعدها آموخته و تکرار می گردد.
در این دیدگاه وقتی فرزندان با مشاهده پدران کم حوصله و بداخلاق خود و یا زمانی که از نظر خلقی دچار آشفتگی بوده و برای رهایی از ناراحتی مشروبات الکلی مصرف کرده و بعد از آن حالت سرخوشی و شنگولی به آنها دست می دهد می آموزند که برای رهایی از مشکلات خلقی باید الکل مصرف کنند. در صورتیکه این تاثیرات زودگذر و موقت اما مخرب است.
از دیدگاه رفتارگرایان،مصرف الکل برای دستیابی به یک مشوق مثبت،یعنی با هدف رسیدن به یک حالت سرخوشی می باشد،از سوی دیگر این دیدگاه معتقد است که بسیاری از افراد برای فرار از یک حالت تشویش روحی و نجات از مشکلات خلقی الکل مصرف می کنند.
از دیدگار روانشناسان زیستی نگر نیز افراد الکل مصرف می کنند تا شلیکهای عصبی بیشتری در ذهن آنها ایجاد شده تا آنها را به سرخوشی های بیشتری برساند.
پرخاشگری، درگیری های فردی و خانوادگی، کودک آزاری، همسر آزاریف مردم آزاری و قتل و جنایت، خودکشی و پایین آمدن قدرت حافظه همراه با از دست دادن قدرت اراده و تصمیم گیری و عدم آینده نگری را باید از تاثیرات مخرب مشروبات الکلی دانسته که سالانه در کنار از بین بردن کانون خانواده ها هزینه های بسیار زیادی را برای سازمانهای ذیربط برجا می گذارند.
برخی پدیدههای اجتماعی به محض ورود به زندگی ما چنان جایگاهی پیدا میکنند که دیگر تغییر آنها ممکن نیست. اینترنت نیز یکی از همین پدیدههاست که تمام زندگی ما را در هر جایگاه، هر مکان و هر سنی فرا گرفته است.
آیا زندگی نوجوان امروزی بدون اینترنت ممکن است؟
نزدیک به یک چهارم کاربران اینترنت در ایران اعتیاد به اینترنت دارند و این میزان بین سنین 15 تا 18 تا سال در مقایسه با سایرین بیشتر است و لذا با توجه به عواقبی که اینترنت برای فرد دارد، مثل تغییر دادن سبک زندگی به منظور صرف زمان بیشتردر اینترنت، کاهش عمومی فعالیت بدنی، بی توجهی به سلامت خود در نتیجه کار با آن، اجتناب از فعالیتهای مهم زندگی، کاهش روابط اجتماعی، نادیده گرفتن خانواده و دوستان، مشکلات مالی ناشی از هزینههای استفاده از اینترنت، مشکلات تحصیلی و غیره، به به نظر میرسد لازم است مسأله اعتماد به اینترنت و ابعاد آن مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
در حال حاضر بخش عظیمی از اوقات فراغت نوجوانان همچون تماشای فیلم و سریال آنلاین، گوش دادن به موسیقی، بازیهای آنلاین، وبگردی، حضور در شبکههای مجازی مانند اینستاگرام، فیس بوک و توییتر و . وابسته به اینترنت است. در کنار اینها باید به مواردی همچون دستیابی به اطلاعات درسی و ورزشی، کلاسهای آنلاین آموزشی را نیز اضافه کرد که وابستگی آنان به این فضا را دوچندان میسازد.
به عقیده اغلب روانشناسان نوجوانی مهمترین دوره زندگی هر فردی محسوب میشود زیرا نخستین تجارب زندگی در این دوران رخ میدهد، آینده نگری، استقلال، انقلابیگری و شورش، میل به خودابرازی، عشق، پذیرش خویش، رابطه جنسی، تلاش برای ورود به دنیای بزرگسالان و حضور در اجتماع، تحصیل و شغل آینده و شکلگیری و تثبیت هویت در این دوران اتفاق میافتد. در این میان اینترنت با تاثیرگذاری بر روی افکار عمومی، ترندسازیها و فراهم ساختن امکاناتی که پیش از این نیازمند حضور افراد در مکان و هزینه انرژی و وقت بود مهمترین عامل اثرگذار است. در چنین شرایطی آیا زندگی نوجوانان بدون اینترنت ممکن است؟
امروزه اینترنت در شکل دهی به فرهنگ، هویت و باورها و ارزشهای اجتماعی یک عنصر بسیار مهم و نقش آفرین است. به تعبیر گیدنز در گذشته هویت افراد و روابطشان با دیگران وابسته به فضای مادیای بود که در آن زندگی میکردند و مکان عنصری تعیین کننده بود. اما در حال حاضر بهواسطه ظهور تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی، محدودیتهای زمان و مکان از بین رفته و فرد دیگر به مکان محلی و بومی خود وابسته نیست از این رو اینترنت با ازجاکندگی زمان و مکان امکان تعامل را در هر فضا و هر زمانی برای افراد به وجود آورده است.
اینترنت لازمه زندگی دنیای امروز
از پیامدهای مثبت اینترنت میتوان به بهبود وضعیت تحصیلی و آموزشی آنان اشاره کرد. این روزها کلاسهای آموزشی آنلاین بسیاری برای نوجوانان تدارک دیده میشود که آنها میتوانند از این طریق عقب ماندگیهای درسی خود را جبران کنند به ویژه نوجوانانی که به دلایل مختلف همچون بیماری و . ممکن است چند روزی را از فضای درس دور بمانند. علاوه برآن با استفاده از اینترنت امکان همفکری و همکاریهای گروهی دانشآموزان نیز در خارج از مدرسه برای آنان فراهم میشود. آموزگاران با استفاده از فضای مجازی تکالیف و وظایف دانشآموزان را به اشتراک میگذارند و از این طریق زمینه مناسبی برای ارتباط والدین پرمشغله با مسئولین مدارس فراهم شده است.
همچنین نوجوانان میتوانند با استفاده از این فضا به راحتی از فستیوالها، جشنوارههای علمی، کارگاههای درسی، تربیتی، هنری و ورزشی با خبر شوند و در کنار همه اینها باید فضای بی نهایت جست و جو در اینترنت را نیز افزود که با استفاده از آن افراد میتوانند در کمترین مدت پاسخ سؤالات خویش را بیابند.
روی دیگر سکه اینترنت
نوجوانان امروز خواه در مدرسه، خواه در خانه و یا در مسیر حرکت در محاصره رسـانه هـای دیجیتـالی چون کامپیوتر، اینترنت، بازیهای ویـدئویی، تلفـن همـراه و دیگـر وسـایل ارتبـاطی هسـتند. مـارک برنسکی نویسنده و طراح بازیهای رایانهای، کودکان و نوجوانان امروز را فرزندان رسانه دیجیتال مینامد. آنها در دنیای دیجیتال متولد شده و کل زندگیشان را احاطه کرده است. در مقایسه با والدین آنها، که از کودکی با دنیای دیجیتال آشنا نبوده اند، این فرزندان دیجیتال از اوائل زندگی، خـود را با تکنولوژی انطباق داده، نیازی به راهنمـای آموزشـی جهـت اسـتفاده از تلفـن همـراه یـا دوربـین دیجیتال ندارند و بدون گوگل و ویکی پدیا هیچ مفهومی از زندگی ندارند.
مهمترین آسیب وابستگی نوجوانان به اینترنت به خطر افتادن سلامت روانی کودکان و نوجوانان است؛ وابستگی نوجوانان به ایننترنت کم تحرکی و کم کاری آنان را به همراه دارد. امروزه بسیاری از والدین مجبورند برای جلوگیری از چاقی فرزندان و در پی آن مبتلا شدن به انواع بیماریها همچون مشکلات قلبی و عروقی در بزرگسالی، پوکی استخوان، مشکلات تنفسی و کلیوی و . برای آنان کلاسهای ورزشی مختلفی را تدارک ببینند این در حالی است که تا همین 10 سال پیش به ندرت نوجوانی مشاهده میشود که از اضافه وزن رنج ببرد.
وابستگی به فضای مجازی کودکان و نوجوانان را از جمعهای دوستانه، بازیهای گروهی و فعالیتهای جمعی مناسب سن آنان جدا کرده و کم کم سر و کله افسردگی، انزوا، ترس از صحبت کردن و حضور در جمع، ناتوانی در برقرای ارتباط با همسالات، اضطراب، پرخاشگری و عدم عزت نفس در آنها پیدا میشود. ارتباطات اجتماعی از طریق اینترنت ضعیفتر از ارتباطهای واقعی است و در دراز مدت به انزوای اجتماعی، افسردگی و به مخاطره افتادن سلامت روان افراد میانجامد. نوجوانان وابسته به اینترنت هرگز نمیتواننددر فضای واقعی، همانند فضای مجازی خود را ابراز کنند از این رو در بزرگسالی دچار مشکل در برقراری ارتباطات شغلی، اجتماعی و عاطفی میشوند.
کسی که در روابط واقعی بین فردی توفیق چندانی نداشته، اکنون از طریق وب ها قادر میشود بدون آنکه چهره خود را بر ملأ کند و هویت خود را بگوید روابط گستردهای را برقرار و احساساتی ازخویش بروز دهد که این امر منجر به ایجاد توهم صمیمیت میشود و وقتی واقعیت خارج در دنیای واقعی و نه مجازی اینترنت محدودیتهای خود را نشان میدهد، واکنشهای ناامیدانه ای را در فرد ایجاد میکند.
از سوی دیگر این افراد با والدین و خانواده خویش کمتر وقت میگذرانند که برای آنان کاهش اهمیت خانواده و گسسته شدن پیوندهای خویشاوندی را به همراه دارد. از این رو افراد با کاهش احساس تعلق جمعی و احساس پذیرش اجتماعی و افزایش احساس انزوا و تنهایی مواجه می شوند.
در کنار موارد یاد شده باید نامحدود بودن فضای وب و امکان دستیابی به انواع صفحات غیر قانونی و مبتذل اشاره کرد که میتوان گفت مخربترین تأثیر اینترنت محسوب میشود. اعتیاد نوجوانان به وگرافی که برای آنان به سرعت اتفاق میافتد افتادن در دام ابتذال، سوء استفادههای جنسی، ابتلا به انواع انحرافات و . را نیز به همراه دارد.
پرخاشگری نیز یکی دیگر از تلعات دامنگیر اینترنت است که به وفور در میان نوجوانان مشاهده میشود. نوجوانی که در یک بازی رایانهای دائم در حال کشتن افراد است، با روحیه پرخاشگر بزرگ میشود. بسیاری از این بازیها به رفتار خشونت آمیز، افزایش ترس و افزایش رفتار ضد اجتماعی و پرخاشگری آنها میانجامند.
محدود کردن دسترسی نوجوانان به وب راهکار نیست
این نکته را نیز نباید از یاد برد که فضای مجازی، فضایی است که در عین داشـتن تهدیـدهـا و محدودیتها، میتواند فرصتها و قابلیتهای زیادی را نیز همراه داشته باشد. تگذاران باید در درجه اول نیازهای جوانان را به خوبی شناسایی و در درجه دوم این فضا را به درسـتی مـدیریت کنند و به سمت تولید محتوای مناسب و سالم در قالبهای جذاب و متناسب با ذائقه جوانان بروند. تا زمانی که به لحاظ فرهنگی، اقدامی عملی صورت نگرفته و برنامه ریـزی مـدونی بـرای اوقـات فراغـت جوانان وجود ندارد، نباید انتظار داشت که جوانان از تهدیدهای مربوط به استفاده از تکنولـوژیهـای جدید مصون بمانند. در نتیجه در این بین سه امر ضروری است: شناخت نیازهـای جوانـان، آگـاه سازی آنان، تدبیر و برنامه ریزی صحیح برای اوقات فراغت آنها.
با توجه به آنچه که در خصوص مزایا و معایب اینترنت برای نوجوانان برشمرده شد، مدارس و مراکز آموزشی باید فضاهایی را فراهم سازند تا فارغ از فضای مجازی و به دور از دنیای اینترنت، تفریحات و اوقات فراغت سالم و سازندهتری را در اختیار نوجوانان قرار دهد. نوجوانان میتوانند فضای خالی خود را در کتابخانهها، کانونهای پرورش فکری، محلهای فرهنگی همچون فرهنگسراها، آموزشگاههای فرهنگی و هنری و . سپری کنند و همه اینها در حالی است که هزینه حضور در این مکانها کاهش یابد و سهولت شرکت در آنها برای همگان فراهم شود در غیر این صورت فضای وب با کمترین هزینهای و دسترسی آسان همچنان بیشترین جذابیت را برای نوجوانان خواهد داشت.
لازم است همچنین باشگاههای فرهنگی ورزشی محلی، خانههای کودک و نوجوان، گروهها و تشکلهای دانشآموزی و فعالیتهای فوقبرنامه مدارس نیز موردتوجه خانوادهها و مسئولین قرارگرفته و ضمن فراهم ساختن فضایی امن برای آنان محیطی خلاق، پویا و شاد را ایجاد سازد.
مقوله کاهش وزن و رسیدن به وزن ایده آل مبحثی است که بیشتر افراد، به خصوص خانمها درگیر آن هستند اما کسی توجه ندارد که رژیم غذایی تنها راه لاغری نیست.
همانطور که میدانید و یا شنیدهاید، افکار منفی این توانایی را دارد که شما را از انجام هر فعالیت و رسیدن به هدف منصرف کند، حتی از زندگی کردن ساده!
اما مقوله کاهش وزن و رسیدن به وزن ایده آل مبحثی است که بیشتر افراد، به خصوص خانمها درگیر آن هستند و تاجایی که ممکن است سعی میکنند شرایطی را فراهم آورند تا به وزن مناسب خود دست پیدا کنند اما، امان از روزی که افکار و امواج منفی بر آنها غالب شود و یا اعتماد به نفسشان به صفر برسد!
آیا اضافه وزن برای بدن مضر است؟
با انتشار نتایج یک تحقیق در مجله انجمن پزشکی آمریکا، مشخص شد که وزن مورد علاقه افراد چندان هم با عددی که میتواند سلامتی آنها را تضمین کند، شباهتی ندارد.
در واقع برکسی پوشیده نیست که چاقی و اضافه وزن، احتمال ابتلا به بیماریهای مختلفی مانند دیابت و فشار خون تا انواع سرطان را افزایش میدهد.
مشکلات ناشی از چاقی برای مدت زمان طولانی فرد را گرفتار میکنند و هزینههای مالی و روانی گزافی را روی دوش خانوادهها میگذارند.
برای این که طرز تفکر صحیحی نسبت به وزن سالم و درست خود پیدا کنید، باید به سه نکته اساسی توجه داشته باشید.
آگاهی از سایز کمر و شاخص توده بدنی (BMI)
شاخص توده بدنیتان بر اساس قد و وزن شما محاسبه میشود و برای سنجیدن میزان چربی بدن و محاسبه اضافه وزن معیار خوبی به شمار میرود. البته گاهی ممکن است شاخص BMI چندان هم اطلاعات دقیقی در اختیار شما قرار ندهد. به عنوان مثال یک شخص با اندام عضلهای، چربی بدنش در شاخص بیش از مقدار واقعی نشان داده میشود، به گفته یکی از کارشناسان تغذیه، شاخص توده بدنی تنها و تنها یک تخیمن برای برقراری ارتباط میان وزن و قد افراد است.
اندازه گیری دورهای سایز کمر شما، تصویر بهتری از سلامتتان را در اختیار شما میگذارد. سایز کمرتان را اندازه بگیرید و در صورت ثبت عددی بیش از ۳۵ اینچ برای بانوان و ۴۰ اینچ برای آقایان، وقتش رسیده تا به سلامتی خود بیشتر اهمیت دهید.
برداشتن تمرکز از روی وزن ایده آل
به بعضی از دکترها که مراجعه کنید، در مییابید که حتی اجازه نمیدهند در مورد وزن ایده آل صحبت کنید، زیرا دست یابی به چنین وزنی کاری به شدت سخت و گاهاً مضر برای سلامتی است.
در واقع همین که شروع به کاهش وزن، هر چند اندک کنید، روند مثبتی در سلامت خود مشاهده خواهید کرد، اهداف کوتاه مدت تری برای کاهش وزن خود مشخص کنید. به این ترتیب انگیزه خواهید داشت تا مسیر تناسب اندام خود را با اراده بیشتری طی کنید.
هرگز دیر نیست!
شکی نیست که وقتی سن یک فرد بالا میرود، حجم عضلات بدنش کاهش مییابد و از قدرت آنها تحلیل میرود. این جزئی از طبیعت بدن ماست، اما هرگز دلیلی بر عدم تلاش نخواهد بود. با یک برنامهی تمرینی اصولی در کنار تغذیه مناسب، میتوانید در سنین بالا هم چربیهایتان را کاهش دهید و تعادل بیشتری در اندام خود به وجود بیاورید.
رابطه تناسب اندام و اعتماد به نفس چیست؟
افراد برای رسیدن به تناسب اندام و اعتماد به نفس مطلوب، باید به دنبال روشهایی مناسب باشند از آنجایی که رابطه تناسب اندام و اعتماد به نفس، دو طرفه است بالا بودن هر کدام، موجب تقویت دیگری میشود. اگر فرد اعتماد به نفس بالایی داشته باشد رسیدن به تناسب اندام راحتتر خواهد بود و با انجام روشهای مناسب به بدنی متناسب و سالم خواهد رسید، ولی در صورت نداشتن اعتماد به نفس، مسیر رسیدن به تناسب اندام دشوار خواهد بود.
افراد با رژیمهای غذایی مناسب که توسط متخصصین تغذیه ارائه میشود، میتوانند نیازهای غذایی و عدم دریافت مناسب ویتامینها و املاح معدنی لازم را بر طرف کنند. رژیم غذایی مناسب همراه با چکاپهای منطبق با زمانبندی میتواند روش مناسبی برای رسیدن به تناسب اندام باشد.
روش دیگر برای رسیدن به تناسب اندام انجام ورزش است. اما ورزش میبایست کاملا منطقی و علمی باشد. باید به صورت مرتب ورزش کنید و انتخاب ورزش مناسب با علایق و روحیات شما بیشتر به شما بستگی دارد، لذا بهترین و سادهترین ورزش برای این موضوع، انجام پیاده روی است.
امروزه پزشکان از روشهای دیگری نیز برای تناسب اندام استفاده میکنند و با انجام جراحیهای زیبایی در چاقیهای مفرط، فرد را به تناسب اندام میرسانند، اما این روش برای افرادی توصیه میشود که روشهایی مانند ورزش و رژیم درمانی برای آنها جواب نمیدهد. پزشکان از روشهایی مانند لیپولیز، برداشت چربی و استفاده میکنند.
اعتماد به نفس چگونه باعث تناسب اندام میشود؟
اعتماد به نفس بالا به بهبود روند لاغری و کاهش وزن کمک بسیاری میکند و همچنین کاهش وزن بیش از حد و یا چاقی مفرط منجر به کاهش اعتماد به نفس میشود در نتیجه رابطه بین تناسب اندام و اعتماد به نفس مستقیم است و تغییر هر یک موجب تغییر در دیگری میشود.
در صورتی که از چاقی مفرط رنج میبرید با کاهش وزن اعتماد به نفس شما افزایش خواهد یافت و از طرفی شادی، تمجید از خود، عدم تنبلی و بیانگیزگی و . اعتماد به نفستان را بیشتر کرده و منجر به کمک در سیر لاغریتان خواهد شد.
افراد با انگیزههای مختلفی وزن خود را کاهش میدهند. برخی برای کمک به سلامتی بدن وزن خود را کم میکنند و برخی دیگر برای رسیدن به تناسب و زیبایی اندام، سعی در لاغر کردن خود دارند. با توجه به اینکه افراد چاق عموما احساس خوبی نسبت به خود ندارند و در مقابل افراد دارای تناسب اندام، ظاهری خوش تیپتر و جذاب دارند و بیشتر از طرف دوستان، نزدیکان، ارتباطات خانوادگی و . مورد تشویق قرار میگیرند که این عوامل خود باعث میشود اعتماد به نفس بیشتری در فرد ایجاد شود.
در جوامع امروزی با توجه به شرایط زندگی، چاقی از معضلات بزرگی است که علاوه بر تهدید سلامتی افراد، اعتماد به نفس آنها را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
همچنان که افراد دارای تناسب اندام مورد تشویق قرار میگیرند افراد چاق نیز همیشه در معرض انتقاد قرار دارند و سرکوبها و جملات آزار دهنده موجب تخریب اعتماد به نفس در آنها میشود.
تحقیقات در این زمینه همچنین نشان میدهد که کسانی که اعتماد به نفس پایین دارند به شکلی ناخودآگاه بیشتر غذا میخورند، همچنین اراده ورزش و کاهش وزن جدی ندارند و همچنین مکانیسیم دفاعی ضعیفی دارند. بنابرین برای کاهش وزن و رسیدن به تناسب اندام ابتدا باید ذهن ناخودآگاه را به درستی برنامه ریزی کنید و با اعتماد به نفس و افکار مثبت اقدام به کاهش وزن و لاغری کنید.
مبارزه با افکار منفی برای رسیدن به تناسب اندام و اعتماد به نفس
افکار منفی شما را از انجام هر فعالیت و رسیدن به هدف منصرف میکند و بزرگترین مانع برای رسیدن به تناسب اندام نیز هست بنابرین برای رسیدن به موفقیت در هر کاری ابتدا باید افکار منفی را از بین ببرید تا بتوانید بهترین عملکرد خودتان را ارائه بدهید برای این کار اتفاقات مربوط به گذشته را رها کنید و مثبت و سازنده برای آینده برنامه ریزی کنید.
افسردگی، واژهای سیاه رنگ که در عصر ما بیشتر افراد به آن مبتلا هستند، این بیماری روحی بر اثر اتفاقات گوناگونی پدید میآید که یا از تنهایی و طرد شدگی نشات گرفته است و یا از بی هدفی و یکنواختی زندگی، به گونهای که شادابی و طراوت را از فرد میگیردت و او را به سیاهی و تنهایی سوق میدهد. اما واقعا افسردگی چیست؟
افسردگی بیماری بسیار شایع عصر ماست و در تمامی جهان روندی فزاینده دارد. این در حالی است که حدود نیمی از مبتلایان به افسردگی یا از بیماری خود بی خبرند یا بیماری آنها چیزی دیگر تشخیص داده شده است.
افسردگی یک بیماری اختصاصی نیست بلکه در تمام سنین و همه نژادها، هم در ن و هم در مردان ظاهر میشود. افسردگی بیماری سادهای نیست بلکه انواع گوناگون دارد به طوری که در بعضی افراد به صورتهایی ظاهر میشود که ما عموماً آنها را افسردگی نمیشناسیم. افسردگی پس از آنکه درمان شد غالباً باز میگردد.
افسردگی مسائل گوناگونی به همراه دارد. غیر از مسائل پزشکی و اندوه که بسیار شایع است، فرد مبتلا به افسردگی خود را در کارها مورد تبعیض و از نظر اجتماعی مطرود و حتی منفور خانواده خودش میبیند. گاهی انزوای همراه افسردگی، بیمارانی را که وضعی درمان پذیر دارند به دوری از مردم یا به سوی مرگ سوق میدهد. درباره افسردگی خبرهای خوشی نیز وجود دارد:بیشتر انواع افسردگی قابل درمان اند.
Depression که غالباً افسردگی بالینی، اختلالات خلق و خوی یا اختلالات عاطفی نامیده میشود، بیمار را دچار آشفتگی اندیشه، آشفتگی عاطفی، تغییر رفتار و بیماریهای جسمانی میکند.
افسردگی بالینی، از دیدگاه عملکردهای اجتماعی بیش از دیگر بیماریهای مزمن، بیمار را ناتوان میکند. افسردگی کبیر بیش از بیماریهای مزمن ششی، التهاب مفصل و دیابت، ناتوان کننده است.
افسردگی یک نشانگان (Syndrom) یعنی مجموعهای از علامات مرضی (Symptoms) مختلف است.
ملاکهای تشخیص افسردگی عبارت اند از:
افسرده بودن خلق و خوی در بیشتر روزها، تقریباً هر روز.
کاهش آشکار علاقه یا میل به هر نوع فعالیت در زندگی.
کاهش یا افزایش قابل توجه وزن بر اثر کاهش یا افزایش اشتهای غذا خوردن.
بی خوابی یا پرخوابی در غالب شب ها.
افزایش یا کاهش اعمال روانی حرکتی یا فعالیتهای ذهنی.
خستگی یا کاهش انرژی.
احساس بی ارزشی یا گناهکار بودن.
کاهش توان اندیشیدن یا تمرکز ذهن و تصمیم گیری.
اندیشیدن به مرگ (نه ترسیدن از آن) و به خودکشی، بدون داشتن طرحی برای آن، یا اقدام به خودکشی با طرحی از پیش ریخته.
داشتن حداقل پنج علامت یاد شده برای ابتلا به افسردگی کبیر کافی است. ولی علامات مرضی یک و دو باید جزء آن علامت باشند. افسردگی نمیتواند واکنش معمولی مرگ یک عزیز باشد. همه افراد مبتلا به افسردگی تمام علامات مرضی این بیماری را ندارند و شدت علامات مرضی در افراد مختلف متفاوت است.
معرفی انواع افسردگی
افسردگی اقسام گوناگون دارد، شایعترین آن افسردگی بزرگ است که فرد مبتلا به آن گاهی شاد و خوشدل و موقتاً فعال میشود. نوعی از افسردگی کبیر به افسردگی مالیخولیایی موسوم است که بیمار هیچ گاه از چیزی دلخوش نمیشود در حدود ۱۵ درصد مبتلایان به افسردگی کبیر دچار افسردگی اوهام اند که معمولاً با خلق و خوی اندوهگین همراه است. مثلاً خود را گناهکار و غیر قابل بخشش تصور میکنند. در حدود ۱۵ در صد مبتلایان به افسردگی کبیر نیز دچار روان پریشی میشوند.
نوع دیگری از افسردگی وجود دارد به نام "افسردگی غیرمعمول" که بر خلاف اسمش شایع است. علامات مرضی آن عکس علامات مرضی افسردگی معمولی است که مبتلایان کم میخوابند و کم میخورند. مبتلایان به افسردگی غیر معمول زیاد میخوابند و زیاد میخورند و به سرعت اضافه وزن پیدا میکنند. به قول یکی از متخصصان برجسته بیماری افسردگی (دونالد کلاین)، افسردگی غیر معمول، "مزمن" است نه" دوره ای"؛ از بلوغ آغاز میشود و بیماران نسبت به همه امور کم توجهاند.
نوع دیگر افسردگی، روان رنجوری است که عموماً حدود دو سال طول میکشد و علامات مرضی آن خفیفتر از افسردگی کبیر است، ولی همواره احساس ناراحتی میکنند.
شیوع افسردگی در قرن بیستم به خصوص بعد از دو جنگ جهانی بیشتر شده است، علت آن را مصرف دارو و الکل، افزایش استرس و کاهش اشتغال گفتهاند؛ علت دیگر افزایش افسردگی تغییرات اساسی اجتماعی است. گروهی از روان شناسان بر این باورند که جامعه کنونی، کانونی ناسالم در درون افراد به وجود آورده و آنها را بیش از اندازه به رضایت خاطر و شکستهای شخصی وابسته کرده است.
آنچه گفته شد جنبه نظری دارد، ولی بعضی از پژوهشگران درباره جنبه علمی علتها اظهار نظر کرده اند. بر اساس پژوهشهای آنها، تلویزیون " منشاء عمده افسردگی است"Paul Kottl روان پزشک مرکز پزشکی پنسیلوانیا کشف کرده است که " ارتباط تنگانگی بین دسترسی مداوم کودکان به تلویزیون و افسردگی کبیر در ۲۴ سالگی وجود دارد. "Kottl مینویسد:
" اثرات اجتماعی برنامههای چند ساعته تلویزیونی، باید از دلایل شروع زودرس افسردگی کبیر در نوجوانان به حساب آید، هزاران ساعت تماشای تلویزیون، کودکان ما را در معرض خشونتهای ابلهانه مکرر قرار میدهد و آنها را هر چه بیشتر از تماسهای اجتماعی با همسالان و خانواده دور میکند. "
افسردگی کبیر بیشتر در دهههای سوم و چهارم زندگی ظاهر میگردد و در غالب افراد بین شش ماه تا یک سال، حتی بدون درمان رفع میشود؛ ولی اگر درمان شود بعد از چند هفته از بین میرود. بازگشت افسردگی در بیش از نیمی از افراد ظرف دو سال بعد از رویداد نخستین رخ میدهد. خطر افسردگی با تعداد بازگشتها افزایش مییابد. بدین معنی که بعد از دو بازگشت، هفتاد در صد و بعد از سه بازگشت به نود درصد میرسد.
عوامل زیر خطر بازگشت افسردگی را افزایش میدهند
اگر نخستین افسردگی پیش از بیست سالگی رخ داده باشد و سابقه خانوادگی موجود باشد.
اگرنخستین افسردگی شدید باشد و دیر به درمان اقدام شده باشد؛
اگر بیماری روانی دیگری نیز وجود داشته باشد.
اگر فرد نسبت به استرسها یا دیگر عوامل اجتماعی آسیب پذیرتر باشد.
اگر فرد از افسردگی قبلی کاملاً بهبود نیافته باشد؛
گر افسردگی در اواخر عمر رخ داده باشد
علائم جسمی و فیزیکی افسردگی و اضطراب
افسردگی میتواند باعث بروز علایم جسمی (فیزیکی) نیز شود.
افراد افسرده اغلب به این نتیجه میرسند که آنها دارای یک بیماری جسمی هستند، زیرا احساس خستگی زیاد و درد دارند.
افسردگی چه مشکلات جسمی ایجاد میکند
افسردگی بیماری است که ممکن است در هر سنی برای یک فرد ایجاد شود. افسردگی علائم روحی و جسمی خاصی دارد که بروز هریک از این علائم بر کیفیت زندگی او تاثیر میگذارد.
این که گه گاه احساس ناراحتی کنیم، طبیعی است، اما افسرده بودن یک چیز کاملا متفاوت است. افسردگی میتواند علائم گوناگونی داشته باشد که هم روحی است و هم جسمی. این علائم و عوارض، زندگی روزمرهی فرد را تحت تاثیر قرار میدهند.
آنهایی که افسردگی دارند، احساس اندوه، ناامیدی و تنهایی کرده و معمولا علاقه و تمایل خود را به چیزهایی که زمانی برای شان لذت بخش بوده از دست میدهند. تمام این احساسات میتوانند در توانایی فرد برای عملکرد مناسب مداخله کرده و اثری وحشتناک بر کیفیت زندگی او بگذارند.
هر چند خیلی از افراد نسبت به علائم روحی افسردگی آگاهی دارند، اما علائم جسمی مربوط به افسردگی اغلب نادیده گرفته میشود، چون ظاهرا ارتباطی دیده نمیشود. برای فهم و درک افسردگی باید از علائم جسمی آن نیز مطلع باشید تا به موقع آن را تشخیص داده و به دنبال درمان بروید.
۸ نشانه جسمی افسردگی
۱. افزایش یا کاهش وزن
افسردگی، روی هورمونهای تنظیم کنندهی اشتها اثر گذاشته و باعث میشود میل داشته باشید بیشتر یا کمتر از حد معمول غذا بخورید. همچنین مشکلات خواب ِ. مربوط به افسردگی هم میتواند مشکل اشتها را تشدید کند، چون کمبود خواب هم هورمونهای گرسنگی و سیری را مختل میکند.
مطالعهای که در سال ۲۰۰۸ در نشریه روانشناسی سلامت منتشر شد گزارش میدهد که افراد افسرده، به میزان زیادی در معرض ابتلا به چاقی هستند. این یافته ها، نتیجهی مرور و بررسی اطلاعات جمع آوری شده از ۱۶ مطالعه هستند. اگر شما یا کسی که میشناسید، تغییرات نسبتا ناگهانی در وزن داشته است، لازم است به پزشک مراجعه کرده تا احتمال افسردگی بررسی شود.
۲. احساس درد
گاهی درد عضله یا مفصل میتواند نشاندهندهی افسردگی باشد. وقتی شما احساسات خود را درون تان نگه میدارید، این احساسات نهایتا به شکل دردهای جسمی بروز خواهند کرد. فرقی نمیکند سردرد باشد یا کمردرد، هیجانات و احساسات سرکوب شده میتوانند دردهای جسمی را تشدید کنند.
مطالعهای که در سال ۲۰۱۴ انجام شده و در PLOS ONE منتشر شد دریافت بیمارانی که افسردگی دارند یا افسردگی شان درمان شده یا دچار اختلال اضطراب هستند و همچنین آنهایی که علائم شدیدتری دارند، در مقایسه با آنهایی که افسردگی یا اضطراب ندارند، دردهای طاقت فرسای بیشتری از نظر قلبی و تنفسی دارند. همچنین کمردرد در میان افراد دچار اختلالات خلقی یا اضطرابی شایع است. دلیلش هم این است که افراد افسرده، عادت به پایین انداختن شانهها دارند که منجر به کمردرد میشود.
۳. مشکلات معده
بین مشکلات گوارشی- نفخ و یبوست و سندرم رودهی تخریک پذیر و . - و افسردگی نیز ارتباط وجود دارد. روده نسبت به وضعیت روحی واکنش نشان میدهد. همچنین سلولهای عصبی موجود در رودهی شما، ۸۰ تا ۹۰ درصد سروتونین بدن تان را تولید میکنند. سروتونین، یک فرارسان ِ. عصبی ِ. بهبود دهندهی خلق و خوست.
ضمنا افراد افسرده بیشتر به غذاهای بسیار شیرین تمایل دارند که موجب التهاب مغز شده و تعادل باکتریهای خوب و بد را در روده بهم میزند. مطالعهای که در سال ۲۰۱۱ توسط دانشکدهی پزشکی دانشگاه استنفورد انجام شد اینطور اعلام میکند که برخی از بیماریهای روانشناسی مانند افسردگی بیشتر میتوانند نتیجهی اختلالات معدی و رودهای مانند سندرم رودهی تحریک پذیر باشند تا علت آن.
مطالعه دیگری هم که در سال ۲۰۱۴ صورت گرفته و نتایج آن در سالنامهی روده شناسی منتشر شد گزارش میدهد، اضطراب و افسردگی هر دو به سندرم رودهی تحریک پذیر و کولیت زخمی مربوط هستند. یک ارتباط دیگری که بین این اختلالات روانشناسی و ناهنجاریهای گوارشی وجود دارد این است که بیماریهای رودهای و معدهای مزمن میتوانند روی رفتارهای روانی – اجتماعی اثر بگذارند. در مطالعهی جدیدتری که در سال ۲۰۱۶ انجام شده و در PLOS ONE منتشر شد، محققان اطلاعات مربوط به ۶۴۸۳ نوجوان آمریکایی را تجزیه و تحلیل کرده و دریافتند کودکان و نوجوانانی که سابقا از ناهنجاریهای روحی خاصی رنج میبرده اند، به دفعات بیشتری دچار بیماریهای جسمی میشوند.
۴. مشکلات پوستی
هورمونهای استرس به پوست آسیب میزنند. افسردگی باعث افزایش سطح هورمون کورتیزول میشود بنابراین مشاهدهی مشکلات پوستی در میان افراد مبتلا به افسردگی، شایع است. حتی افسردگی میتواند بیماری های، چون اگزما، پسوریازیس و آکنه را تشدید کند.
بنا به گزارشی از Dermatologic Clinics، تقریبا ۳۰ درصد از بیماران پوستی، دچار اختلالات روانپزشکی هستند. مطالعهای در سال ۲۰۱۵ نشان داد افسردگی و اضطراب در میان بیماران مبتلا به پسوریازیس، درماتیت آتوپیک، اگزمای دست و زخمهای پا شایع است. ارتباط بین افسردگی و مشکلات پوستی ممکن است به دلیل خودنادیده انگاری باشد که از پیامدهای معمول در افسردگیست.
۵. میگرن
سردردها و میگرن هم مانند دردهای مزمن، با افسردگی مرتبط هستند. هر چند افسردگی میتواند منجر به میگرن شود، اما خود ِ. افسردگی یک علامت شایع در افراد مبتلا به سردردهای میگرنی است. میگرن میتواند دلیل ِ. پنهان ابتلا به اختلالات خلق و خو مانند افسردگی باشد و یا برعکس. این ارتباط مخصوصا در افرادی که تجربهی میگرن همراه با هشداردهندهی حسی (آئورا) هستند، قویتر است؛ آئورا، دیدن جرقههای نور، نقاط کور و یا سوزن سوزن شدن دستها و پاها حین یک حملهی میگرن است.
مطالعهای که در سال ۲۰۱۱ در نشریهی سردرد و درد منتشر شد گزارش میدهد آنهایی که دچار میگرن همراه با آئورا هستند، بیشتر از کسانی که میگرن بدون آئورا را تجربه میکنند، در معرض افسردگی هستند.
۶. مشکلات خواب
افسردگی میتواند طیف وسیعی از مشکلات مربوط به خواب را به بار بیاورد، شامل مشکل در به خواب رفتن، مشکل در خواب مستمر و خواب آلودگی در طول روز. افسردگی اغلب همراه با کمبود انرژی و احساس گیج کنندهی خستگی است که میتواند جزو ناتوان کنندهترین علامتهای افسردگی باشد. نکتهی عجیبی که وجود دارد این است که با وجود اینکه ممکن است خیلی احساس خستگی و خواب آلودگی کنید، اما خواب تان کیفیت خوبی نداشته باشد.
نداشتن خواب با کیفیت و آرامشبخش میتواند موجب اضطراب شده و بیماری تان را بدتر کند. مطالعهای که در سال ۲۰۰۸ انجام شد گزارش میدهد، ناآرامیها و شوریدگیهای ذهنی و عینی در افسردگی بسیار شایع هستند که آزاردهنده، فرسوده کننده و معمولا درمان نشده باقی میمانند. اختلالات خواب بیانگر تغییراتی در عملکرد فرارسانهای عصبی در مغز هستند که آسیبهای چشمگیری به کیفیت زندگی وارد میکنند.
۷. درد قفسه سینه
درد قفسه سینه، علامتی معروف در بیماریهای قلبی است. اما چیزی که خیلی از افراد نمیدانند این است که درد قفسه سینه، با افسردگی ارتباط دارد و برعکس. افسردگی میتواند روی ریتم قلب اثر بگذارد، فشار خون را بالا ببرد و انسولین را افزایش بدهد، کلسترول و هورمون استرس را هم افزایش بدهد.
مطالعهای در سال ۱۹۹۸ انجام شد نشان داد افسردگی بالینی میتواند یک ریسک فاکتور غیروابسته برای بیماری عروق کرونری، دهها سال بعد از شروع افسردگی بالینی باشد. افراد افسرده، یک سیستم استرس بیولوژیکی اختلال گر دارند که توصیه میشود افراد دچار افسردگی شدید، آزمایشات مربوط به بیماریهای قلبی و عروقی را حتما انجام بدهند. همچنین مطالعهای در سال ۲۰۱۳ نشان دریافت، آنهایی که دچار نارساییهای قلبی هستند و افسردگی متوسط یا شدید دارند، در مقایسه با آنهایی که افسردگی ندارند، چهار برابر بیشتر در معرض مرگ زودرس اند.
۸. مشکلات دهان و دندان
افسردگی میتواند روی سلامت دهان و دندانها نیز اثر بگذارد که عموما به دلیل عدم رعایت کافی بهداشت و مراقبتهای فردی است که از پیامدهای افسردگی میتواند باشد. محققان دریافتند افسردگی و اضطراب موجب از دست دادن دندان میشود.
مطالعهای که در سال ۲۰۱۶ انجام شد توصیه کرده است امروزه روانشناسان باید از عواقب رژیم غذایی نامناسب و داروهای روانپزشکی که بیماران دچار افسردگی مصرف میکنند آگاه باشند و اقدامات لازم برای بررسی وضعیت بهداشت دهان و دندان را انجام دهند.
قابل توجه کارشناسان محترم مشاوره شهرستان ها و مناطق
با سلام
ضمن آرزوى توفیق و بهروزى، نظر به مستقر شدن دبیرخانه طرح نماد( نظام مراقبت از دانش آموزان) در اداره مشاوره تربیتى و تحصیلى استان و با توجه به اینکه مسوول اداره مشاوره با ابلاغ وزارت به عنوان مسئول اجرایی- فنى طرح و همچنین دبیر طرح نماد در اداره کل تعریف شده، ضرورت دارد متناظر با آن همه کارشناسان محترم مشاوره مناطق به عنوان دبیر طرح نماد در آموزش و پرورش شهرستان در سامانه همگام تعریف شوند، شایسته است همه کارشناسان گرامى مستقل و ترکیبی شهرستان ها و مناطق در اسرع وقت جهت دریافت نام کاربرى و گذرواژه با نقش "دبیر طرح نماد" به اداره فناورى آموزش و پرورش خود مراجعه و یوزر و پسورد دریافت نمایند.
در ضمن متعاقباً مدیران محترم مدارس متوسطه اول و دوم هم مى بایست براى همه مشاوران ، دبیران، دانش آموزان و اولیاء در سامانه همگام در راستاى اجراى طرح نماد براى همه دانش آموزان (از تشکیل پرونده ، مراحل خدمات ارجاعى ، اورژانسی، مداخله اى و .) نام کاربرى و رمز عبور تعریف کنند.
دستورالعمل طرح متعاقباً حضورتان ارسال خواهد شد.
اداره مشاوره تربیتى و تحصیلى استان کرمان
تحقیقات اخیر نشان میدهند سلولهای حساس به نوری که در چشم وجود دارند با قرار گرفتن در معرض نور، ساعت بدن را تغییر میدهند.
بلایی که موبایل سر انسان میآورد
قرار گرفتن طولانی مدت در مقابل نور، بخصوص اگر خارج از ریتم شبانهروزی فعالتهای شخص باشد، در برنامه خواب اختلال ایجاد کرده و سلامت انسان را به خطر میاندازد. یکی از شایعترین علتهای قرار گرفتن در معرض نور در شب، استفاده از تلفن همراه قبل از خواب است.
محققان مؤسسه سالک (Salk)، در راستای یافتن درمانی برای بیخوابی شبانه، پاهای بیقرار، میگرن و اختلال در نظم برنامهخواب، به این نتیجه رسیدهاند که از بین رفتن نظم شبانهروزی ساعت بدن، در نهایت مشکلات متعددی برای سلامتی انسان به وجود میآورد که بعضی از آنها مانند سندرم متابولیک، مقاومت به انسولین، چاقی مفرط، اختلالهای شناختی و در برخی موارد حاد، سرطان، نیازمند درمانهای طولانی مدت هستند.
از آنجا که امروزه اکثر منابع نوری که استفاده میکنیم، مصنوعی هستند، چرخه خواب و بیداری دیگر وابسته به الگوی شب و روز نیست. از آن گذشته، با ورود تلفنهای هوشمند به زندگی انسان، مدت زمان استفاده از تکنولوژی و خیره شدن به نور صفحه آنها از هر زمان دیگری بیشتر شده است.
ساعت خواب و نظم شبانهروزی بدن
همانطور که میدانید، ساعت بدن از الگوی بیست و چهار ساعته شبانهروز پیروی میکند که چرخه خواب و بیداری نیز تحت تأثیر این زمانبندی قرار میگیرد. در حقیقت تمام سلولها، بافتها و اعضای بدن وابسته به این الگو هستند.
تحقیقات اخیر بر گروهی از سلولها در شبکیه و حساس به نور متمرکز شده است. همانطور که گفته شد، این سلولها به نور حساسند، اما تصویری به مغز ارسال نمیکنند، بلکه سطح نور محیط را بررسی میکنند تا سیگنالهای مرتبط با عملکرد بیولوژیکی را به مغز ارسال کنند.
پروتئینی به نام ملانوپسین در این سلولها، به پردازش نور محیط کمک میکند و اگر مدت طولانی مقابل نور قرار بگیرد، مجدد درون سلولها احیا میشود. ادامه یافتن این فرایند، به مغز سیگنالهایی مرتبط با قرار گرفتن مقابل نور پایدار ارسال میشود و در نتیجه مغز الگوی خواب و زمان استراحت را تغییر میدهد و به این صورت است که در نظم خواب اختلال ایجاد میشود.
پس از بررسی این فرایند، محققان با بررسی ملانوپسین در سلولهای چشم، پی بردهاند که اگرچه بعضی از سلولها حساسیت خود را در طولانی مدت نسبت به نور پایدار از دست میدهند، اما بعضی دیگر، همچنان این حساسیت را حفظ میکنند. زیرا سلولهای دسته دوم دارای ملانوپسینی هستند که حاوی ارستین (Arrestin) است.
نگاه کردن بیش از حد به صفحه تلفنهای هوشمند، بخصوص شبها و زمان خواب، به علت تغییر دادن نظم نور دریافتی چشم و همانطور که گفته شد، ارسال سیگنالهای دریافت نور به مغز میتواند باعث اختلال در ساعت بدن شده و برای مدت طولانی احساس نیاز به خواب را از بین ببرد. پس بهتر است سعی کنید استفاده از تلفن همراه را به زمانی غیر از زمان خواب موکول کنید.
حل تعت شویی یکی از آرزوهای مشاوران خانواده است. اگر بپذیریم که هیچ زندگی مشترکی بدون تعت قابل تصور نیست، آن گاه می توانیم خود را از فشار چرایی به وجود آمدن مشکل برهانیم و در عوض به حل آن فکر کنیم.
شناسایی تعت همسران در زندگی مشترک متاسفانه برخی افراد سر هر موضوع و یا اتفاقی که از طرف فرد مقابلشان صورت می گیرد، پیشداوری و یا قضاوت زود هنگام میکنند که در زندگی آنها تاثیر منفی میگذارد. حل تعت شویی یکی از آرزوهای مشاوران خانواده است. اگر بپذیریم که هیچ زندگی مشترکی بدون تعت قابل تصور نیست، آن گاه می توانیم خود را از فشار چرایی به وجود آمدن مشکل برهانیم و در عوض به حل آن فکر کنیم. همه ما در زندگی کم و بیش شاهد مشاجره بین پدر و مادر بوده ایم و یا خود به عنوان والدین گاهی با همسرمان مشاجره کرده ایم.
حتما شنیده اید که قدیمی ها می گفتند دعوا، نمک زندگی است. شاید منظور آن ها این بوده است که هیچ زندگی بدون دعوا نمی شود. اما موضوع این است که اگر این دعواها یا تعت در زندگی مشترک حل نشود، دیگر نه نمک زندگی بلکه سمی مهلک خواهد بود که اساس آن را به خطر خواهد انداخت. از این رو حل این تعت که مایه اصلی اختلاف در زندگی مشترک است، هم و غم مشاوران و کارشناسان خانواده می باشد و هرچه در این زمینه تلاش شود باز کم است.
خوشبختانه با پیشرفت علم مشاوره و آشنایی نسبی مردم با مشاوره ها، استفاده از تکنیک های مختلف برای حل مشکلات شویی رواج پیدا کرده است. کتاب های زیادی در این زمینه چاپ می شود و الگوهای مختلفی برای کمک به زوج ها ارائه می شود. صفحه خانواده و سلامت که همواره تلاش کرده است در عرصه اطلاع رسانی و بالا بردن فرهنگ عمومی جامعه و معرفی بهترین ها به عموم مردم پیشتاز باشد، قصد دارد مشکلات خانوادگی، تعت شویی و مسائلی از این دست را که جزو بدیهی ترین مشکلات در یک خانواده است، به شیوه های گوناگون بازشکافی کند و نظر کارشناسان مختلف را در این باره جویا شود. حل تعت شویی با استفاده از شیوه واقعیت درمانی که زیرمجموعه نظریه انتخاب است، امکان پذیر است. برای دانستن چگونگی حل و بازشکافی تعت شویی، پای صحبت های دکتر علی پژوهنده مشاور و روان شناس نشستیم.
● تعت خانوادگی، چرا؟
وی به اهمیت ۵ نیاز اساسی انسان که با او زاده می شود و مبنا و سرچشمه رفتارهای اوست، اشاره می کند و می گوید: نیاز به آزادی، قدرت، بقا، سرگرمی، عشق و نحوه تامین آن و شدت و ضعف آن ها در ذهن هر یک از ما تصاویری را به وجود می آورد. به عنوان مثال درباره نیاز به عشق، تصویری از همسر ایده آل در ذهن خود داریم از او توقع برآورده شدن این نیاز را داریم. این تصویر و تصاویری از این دست در دنیای کیفی یا آرمانی ما جا می گیرد. دنیایی که با دنیای واقعی تفاوت دارد. در دنیای آرمانی تصاویر خودمان و چیزهایی را که دوست داریم، می گذاریم اما در دنیای واقعی زندگی می کنیم. یک زوج که عاشق همدیگر می شوند و با هم ازدواج می کنند، در واقع مشابه همسر ایده آل خود در دنیای آرمانی را پیدا کرده اند. اما نباید رفع نیاز به عشق تنها دلیل ازدواج ۲ نفر باشد زیرا زوج ها در زندگی مشترک ممکن است ازجانب دیگر نیازهای اساسی خود با همسرشان دچار تعارض شوند. مثلا اگر در نیاز به آزادی و دیگری در نیاز به قدرت هم خوانی نداشته باشند، هر یک برای رفع نیاز خود به طرف مقابل فشار می آورند و از این جا تعت شروع می شود. آن ها کم کم از تصویری که در دنیای آرمانی خود از همسرشان داشته اند، فاصله می گیرند و به همین دلیل است که زوج ها گاه به یکدیگر می گویند: تو با آن چیزی که من فکر می کردم، خیلی فاصله داری.»
البته نباید شدت و ضعف نیازهای مختلف را در انسان ها فراموش کرد. زوج ها باید در علاقه به نیازهای مختلف با یکدیگر هم خوانی داشته باشند. زوج ایده آل، زوجی است که نیاز به قدرت و آزادی اش پایین باشد، نیاز به بقا و سرگرمی درحد متوسط و هر دو به عشق و تعلق خاطر نیاز بیشتری داشته باشند. انتظار می رود چنین زوجی با هم کمترین تعارض را داشته باشند.
دکتر پژوهنده با پیوند این موضوع به مشاوره پیش از ازدواج تاکید می کند: اگر طی مشاوره پیش از ازدواج زوج ها با نیازها و دنیای آرمانی یکدیگر آشنا شوند، بهتر سعی می کنند به ایده آل هایی که همسرشان می خواهد، نزدیک شوند. آن ها این شانس را پیدا می کنند که به ایده آل های همسرشان فکر کنند و در مسیر یک زندگی شاد و موفق گام بردارند.
توجه به تصاویر دنیای آرمانی و تعتی که با دنیای واقعی در زندگی یک فرد دارد، می تواند زمینه ساز یک سری مشکلات کوچک و بزرگ برای او شود. به عبارتی تعارض یعنی فاصله گرفتن دنیای کیفی از دنیای واقعی. زوج ها درچنین شرایطی در واقع از برآورده نشدن یکی از پنج نیاز اساسی خود و فاصله گرفتن همسر از تصویری که در دنیای آرمانی داشتند، گلایه مند می شوند
تعت شویی وقتی کلمه تعارض را می شنویم هزاران سوال در ذهنمان شکل می گیرد از جمله :
1- تعارض چیست؟ و چگونه در زندگی انسان رخ می دهد ؟
2- تعارض برای زندگی انسان مفید است یا مضر؟
3- چه روشهایی برای حل یا کنار آمدن با آن وجود دارد؟
مفهوم تعارض: در واقع تعارض عبارت است از: عدم توافق و مخالفت دو فرد با یکدیگر، ناسازگاری و نظرات و اهداف و رفتاری که درجهت مخالفت با دیگری صورت میگیرد و همچنین ستیزهای بین افراد دراثر منافع ناهمسو و اختلاف اهداف و ادراکات مختلف.
تعارض به طور طبیعی درتمام زمینههای شغلی،تحصیلی،خانوادگی،ازدواج و درسطح فردی وجمعی روی میدهد. روابط خانوادگی فشردهترین موقعیت برای تعت بین فردی است. روابط عاطفی وعاشقانه زمینه رابرای محک زدن جدی مهارتهای آموخته شده برای زندگی مهیا میکنند. در ارتباط بین افراد تعارض وقتی بروز میکند که فرد بین اهداف،نیازها،یا امیال شخصی خودش و اهداف،نیازها و امیال شخصی طرف مقابلش ناهمسازی و ناهمخوانی میبیند بروز اختلاف و عدم تفاهم درخانواده امری شایع است و هیچ خانوادهای از این امر مستثنی نیست، اما گاهی این اتفاقات به تعارضهای شدید منجر میشود. کافی است نگاهی به صفحات رومه یا گذری به دادگاه خانواده بزنید. امروزه خانوادهها درگیرانواع مختلفی ازتعت واختلافات شدید هستند که این اختلافات باعث عدم کارکرد خوب و سالم خانواده به عنوان اولین و قدیمیترین نهاد اجتماعی (Family Institution) میشود. نهادی که وظیفه اصلی آن ایجاد روحیه وشخصیت سالم است خود به عاملی برای اختلالات عاطفی،رفتاری وشخصیتی تبدیل شده است
تعاریف متعدد برای واژه تعارض شویی ارائه شده است. درمانگران سیستمی تعارض شویی را تنازع برسر تصاحب پایگاهها و منابع قدرت و حذف امتیازات دیگری میدانند (براتی،۱۳۷۵).
تعارض شویی از نظروایل:
کنش و واکنش دوفردکه قادر نیستندمنظورخودراتفهیم نمایند،تعارض یا تنازع نامیده میشود.
دیدگاه های تعارض :
آنچه که تعارض را ایجاد می کند ، وجود نظرات مختلف و بدنبال آن سازگاری یا ضد و نقیض بودن آن نظریات است .درک نظریات مختلف کمک می کند تا شیوه های مناسبی را برای حل تعارض انتخاب کنیم. در طول سالهای اخیر ، سه نظریه متفاوت در مورد تعارض مطرح شده است.
دیدگاه سنتی :
ازتعارض باید گریخت چراکه کارکردهای زیانباری در درون سازمان بجای خواهدگذاشت . دراین دیدگاه تعارض با واژه هایی چون ویران سازی،تعدی،تخریب،بی نظمی مترادف است لذا باید ازآنها دوری جست .
دیدگاه روابط انسانی : تعارض پدیده ای غیرقابل اجتناب وطبیعی است ونمی توان آنرا حذف کرد .بایدباتعارض را فراگرفت ودرصورت امکان آنراحل وفصل کرد .
دیدگاه تعاملی : تعارض نه تنها می تواند نیروی مثبتی درسازمان ایجادکندبلکه یک ضرورت بدیهی برای فعالیت های سازمانی بشمارمیرود. ابتدابایدریشه تعارض که بنیادی است شناخت سپس درجهت نظم دادن به آن کوشید .(دکترعلیرضارزقی رستمی–سیروس آقایار،1389)
هشت کارکرد مثبت تعارض از نظر ترنر
1-بهره گیری از انرژی به جای سرکوب آن
۲-استفاده خلاقانه ازتعارض درجهت رشد پرسش ها و آرای جدید
۳-برملاشدن احساسات و افکاری که تاکنون مخفی ماندهاند
۴-خلق شیوه هایی نوین برای مدیریت تعارض توسط زوجین
۵-ارزیابی مجدد قدرت در رابطه
۶-خلق یک فضای همکاری و مشارکت
۷-یادگیری دیدی منطقی نسبت به مسائل
۸-مذاکره دوباره درمورد قراردادهای دیرین وتغییرانتظارات در رابطه
عوامل تعارض
رفتارفردی: خصوصیات رفتاری، اخلاقی و نظام های ارزشی افراد. عواملی ازقبیل تحصیلات،سابقه کار،تجربه وآموزش، هر فرد را به صورت یک شخصیت یا مجموعه ای خاص ازدیگران جدا میکند . عدم درک این خصوصیات ازسوی دیگران میتواند موجب کشمکش و بروزتعارض شود .
ساختاری:عدم توافق برروی ساختارها، اهداف، معیارهای عملکرد،شیوه های تصمیم گیری،قوانین ومقررات و
ارتباطی:عدم درک پیام،پیچیدگی معانی پیامها، اختلاف درمجاری ارتباطی و
زمینه های تعت شویی
دربررسی تحقیقات به عمل آمده عوامل گوناگونی به عنوان عامل زمینه ساز بروز مشکلات شویی به چشم می خورند که به طور اجمال عبارتنداز: (دهقان، 1380)
1- تعداد زیاد فرزندان ویا نداشتن فرزند
2-ازدواج درسنین پایین
3- عدم تمکین زن وندادن نفقه توسط شوهر
4-تفاوت سنی زیاد زن وشوهر
5- اختلاف طبقاتی وتحرک طبقاتی (مثبت ومنفی)
6-زندانی شدن شوهر
7-فقرومشکلات اقتصادی
8-فرزندان ازدواج قبلی
9-ناآشنایی یاکوتاه بودن مدت آشنایی با همسر قبل ازازدواج
10-ازدواج اجباری
11-عدم تفاهم درگذراندن اوقات فراغت
12-رابطه نامشروع
13-بدبینی به همسرو عدم صداقت قبل وبعد از ازدواج
14-اعتیاد شوهر
15-بدرفتاری زن یا شوهر
16-بیماری یکی از زوجین
تجزیه و تحلیل تعارض:
برای حل هر تعارض نیاز داریم به سه سوال اساسی پاسخ بدهیم .
-چه کسی درگیرتعست؟
-منبع تعارض چیست؟
-سطح تعارض چه میزان است؟
روش های حل تعارض پس از تجزیه و تحلیل تعارض باید به حل آن پرداخت.برخی از روشهای حل تعارض بشرح ذیل می باشند.
مذاکره: در این روش طرفین راه حلهای مختلف را جهت حل تعارض بررسی می کنند تا به راه حلی که برای هر قابل قبول است دست یابند به طور کلی دو نوع مذاکره وجود دارد :
یکی رویکرد برد-باخت است که یکی از طرفین می برد و دیگری می بازد . راهبرد های غالب در این روش ، زور ، تقلب و امتناع از اطلاع رسانی ضعیف است.
رویکرد دوم برد –برد است که بدنبال به حداکثر رساندن نقاط مشترک است و راهبرد حاکم آن مشارکت است.
میانجگری: د راین روش ، شخص ثالث بی عنوان میانجی سعی می کند که به طرفین در یافتن راه حلی برای رفع تعارض کمک کند.
داوری: اگر در فرایند میانجگری طرفین قادر نباشند که از طریق میانجگری به راه حلی برسند ،آنگاه میانجگری تبدیل به داوری می شود و شخص ثالث بی طرف راه حل ارائه می دهد و طرفین باید آن را بکار گیرند.
سبک ها واستراتژی های حل تعارض :
پس از تشخیص تعارض و علل آن، نکته کلیدی در مدیریت تعارض ،انتخاب استراتژی و سبک مناسب است. پنج سبک اصلی برای مدیریت تعارض بکار می رود .ارائه تمثیل از حیوانات کمک می کند تا تفاوت سبکها را بهتر به یاد داشته باشید.
مشارکتی یا تشریک مساعی( سبک جغد): انتخاب این سبک به افراد کمک می کند تا به گونه ای کنار هم کار کنند که همه برنده باشند . یعنی هم روابط با دیگران هم منافع خود مهم می باشد و حل تعارض به سود طرفین است ،علی رغم مزایای این روش ، تلف شدن زمان و تضعیف توان و انرژی افراد از معایب آن است.جغد بخاطر دانایی و هوشیاری که دارند این روش را انتخاب می کنند .
رقابتجویی و زور (سبک ه): انتخاب این سبک بدین معناست که فرد به طور یکطرفه علایق و خواسته های خود مقدم بر خواسته های دیگران می داند . این روش ممکن است تعارض را به طور موقت حل کند اما در استفاده از آن باید محتاط بود چرا که ممکن است تعارض را افزایش دهد و بازنده را به اقدامات تلافی جویانه وادار سازد.
اجتناب یا بی تفاوتی (سبک لاک پشت): وقتی افراد احساس می کنند هم هدفهای خودشان هم ارتباط با دیگران برای آنها اهمیتی ندارد ممکن است به راحتی از تعارض کنار بکشند . از این شیوه معمولا زمانی استفاده می شود که موضوع پیش پا افتاده و جزئی باشد و درگیر شدن در تعارض به صدمات زیادی منجر شود. البته همانطور که لاک پشت تا ابد نمی تواند در لاک خود پنهان بشود اجتناب در تعارض نیز همیشگی باشد.
گذشت یا تطبیق (سبک خرس کوچولو) : افرادی که این سبک را انتخاب می کنند از علایق و خواسته های خود می گذرند و به دیگران اجازه می دهند به خواسته هایشان دست یابند . در واقع تمرکز این سبک بر حفظ روابط شخصی با دیگران است.البته ممکن است با این روش ما اعتبار و نفوذ آنی خود را از دست بدهد.
مصالحه یا توافق (سبک روباه): زمانی از این روش استفاده می شود که بدنبال بدست آوردن تمام خواسته ها و علایق خود نیستند ، یعنی ی برخی نیازها برایشان کافی است. در این روش ، انعطاف پذیری ،مبادله و مذاکره جایگاه ویژه ای دارند.
انتخاب استراتژی و سبک مدیریت تعارض ، بستگی به اعتماد به نفس فرد، میزان شناخت او از خواسته ها و اهداف طرف مقابل ، میزان اطلاعات موجود و قابل افشا درباره طرفین و حس همکاری و مشارکت آنها دارد.(دکترعلیرضارزقی رستمی–سیروس آقایار،1389)
طبق نظریه انتخاب،تلاش درمانگراین است که مشکل را ریشه یابی کند، هدف زوج ها را ازآمدن به مشاوره دریابد وتوانایی آنها رابرای برطرف کردن مشکل ا زبان خودشان بشنود. این سوال وجواب کوتاه و مختصر مسیر حل مشکل را بسیار ساده میکند و تا حدود زیادی راه را برای درمانگر راحت می کند.
● ۴ اشتباه مهلک
اولین نشانه های شادمان نبودن در زندگی مشترک زمانی بروز پیدا می کند که زوج ها، چهار اشتباه مهلک را انجام دهند:
اول این که: همسرم را مجبور به انجام کاری که دوست ندارد، می کنم
دوم این که: همسرم من را مجبور به کاری که دوست ندارم، می کند؛
سوم این که: خودم مجبورم کاری را که دوست ندارم، انجام دهم و
چهارم این که: هر دو در حال مجبور کردن همدیگر به کاری که دوست نداریم، هستیم.
آقایی را در نظر آورید که بدون م با همسر اما در حضور او با خانواده خودش قرار مسافرت می گذارد. همسر آقا که از عادات منفی مثل غر زدن، انتقاد کردن و غیره استفاده می کند، شروع به اعتراض می کند و همین قضیه به یک معضل جدی در زندگی آن ها تبدیل می شود. در واقع آقا می خواهد همسرش را به انجام کاری که دوست ندارد، مجبور کند. پس از مشاوره مشخص می شود که خود آقا هم در واقع مجبور به پذیرش قرار مسافرت شده است. در واقع خودش را به انجام مسافرت مجبور کرده است و سپس همسرش را. می بینید که مجبور شدن به انجام کاری چطور می تواند شادمانی را از زندگی مشترک بگیرد و یک اجبار ساده به یک مشکل بزرگ تبدیل شود.
● ۵ سوال اساسی
طبق نظریه انتخاب، تلاش درمانگر این است که مشکل را ریشه یابی کند، هدف زوج ها را از آمدن به مشاوره دریابد و توانایی آن ها را برای برطرف کردن مشکل از زبان خودشان بشنود. این سوال و جواب کوتاه و مختصر مسیر حل مشکل را بسیار ساده می کند و تا حدود زیادی راه را برای درمانگر راحت می کند. اولین سوال این است که آیا می خواهید به بهبود روابطتان کمک کنید. پاسخ آن ها باعث می شود، درمانگر یک قدم دیگر به جلو بردارد. اکثر زوج ها می گویند، می خواهیم روابطمان بهبود پیدا کند.
سوال دوم این است که هر کدام از ما چه کسی را می توانیم کنترل کنیم؟ حتی زوج ها به شدت کنترل گر پاسخ می دهند خودمان؛ اما وقتی می پرسیم پس چرا برای همسرتان محدودیت ایجاد می کنید، نمی دانند. زیرا فقط به احساسات خود واقف هستند و از نیازهای اساسی خود بی خبرند.
ممکن است برخی تصور کنند کنترل خوبی روی همسر و فرزندانشان دارند اما بی گمان دچار سوء تفاهم شده اند زیرا همسر و فرزندان یک فرد کنترل گر خودشان تصمیم گرفته اند برای برآورده شدن یکی از نیازها چنین رفتار کنند.بنابراین ما مشکل زوج ها را به هم نسبت نمی دهیم. آن ها متوجه می شوند که خودشان مسئولیت رفتارهایشان را به عهده دارند. سپس آن ها باید مشکل شان را در چند جمله و بدون اشاره به گذشته و مشکلاتی که داشته اند، بگویند.
دکتر پژوهنده تاکید می کند: در نظریه انتخاب حل مشکل به گذشته ربط ندارد، بنابراین گذشته و اتفاقاتی که رخ داده است، اهمیتی ندارد و حال حاضر مهم است. پاسخ به این سوال برای زوج هایی که اختلافات زیادی با هم دارند و خود را آماده کرده اند تا از اختلاف نظرهای دیرینه خود سخن بگویند، بسیار سخت است. آن ها گذشته را پیش چشم می آورند و حال را نمی بینند، اکثر آن ها شوکه می شوند و می گویند، نمی توانیم در چند جمله بگوییم. بیان مختصر مشکل به آن ها کمک می کند، حس خوبی داشته باشند و احساس کنند مشکل بزرگی ندارند زیرا در چند جمله خلاصه شده است.
شوک بعدی با سوال چهارم زوج ها وارد می شود. وقتی از آن ها پرسیده می شود آیا می توانید یک یا ۲ ویژگی مثبت رابطه تان را بگویید. این سوال باعث می شود حس بد ناشی از طرح مشکل از بین برود و آن ها تلاش کنند مثبت فکر کنند. گاهی زوج ها برای پاسخ مکث زیادی می کنند و بعضی که دچار تحریف شناختی موسوم به تعمیم بیش از حد هستند، بلافاصله می گویند: زندگی ما هیچ نکته مثبتی ندارد» یا هیچ چیز این زندگی من را راضی نمی کند» در حالی که این طرز تفکر فقط به ناامیدی و یاس و دلمردگی در زندگی مشترک می انجامد. اما به هر حال به اصرار درمانگر به وجوه مثبت زندگی فکر می کنند.
به عنوان آخرین سوال درمانگر می پرسد، هر کدام از شما اگر بخواهید کاری را در هفته آینده انجام دهید که زندگی تان را ۵ درصد بهتر کند، آن کار چیست؟
پاسخ به این سوال بسیار مهم است زوج ها باید ۲ کاری که حتما انجام می دهند و برای آن ها امکان پذیر است، ذکر کنند و فارغ از واکنش همسر فقط به انجام آن فکر کنند. وقتی زوج ها تصمیم می گیرند کاری بکنند یعنی می خواهند خودشان را کنترل کنند.
ذکر این سوالات و طرح این شیوه درمانگری به این مفهوم نیست که تمام مشکلات ارتباطی زن و شوهر در یک جلسه مشاوره قابل حل است. نباید انتظار داشت حتی با یک تا ۲ جلسه مشاوره، تمام تعت شویی را حل کرد بلکه زوج ها نیاز به تمرین و تکرار دارند. آموزش درباره نیازها، دیدگاه های همسر و شرح عادت های منفی و مثبت موثر در رابطه، از دیگر اقدامات درمانگر طبق نظریه انتخاب است.
● کمک به زوج ها به چه قیمتی
پاسخ های غیرقابل پیش بینی همیشه وجود دارد؛ اما شیوه برخورد درمانگر با آن ها این است که درمانگر از سوال اول شروع می کند و با پاسخ آن ها ادامه می دهد. اگر فردی در پاسخ به این سوال که آیا می خواهید به بهبود روابط تان کمک کنید، بگوید به شرطی که همسرم دست از فلان رفتار بردارد یا تغییر رفتار بدهد درمانگر از آن ها قول می گیرد فقط با کنترل خودشان، می توانند شاهد حل شدن مشکلاتشان باشند. اگر زوجی متقاعد نشدند باید به مشاوره حقوقی مراجعه کنند.
وقتی زوجی از نداشتن عشق و محبت بین یکدیگر و یا از وجود نفرت و کینه در روابطشان صحبت می کنند، مشاور کاری نمی تواند بکند. به عبارت دیگر طبق این نظریه، ادامه زندگی به هر قیمتی مثل دیگر نظریه ها مردود است. گاهی زوج ها برای حفظ سلامت روانی خود و فرزندان باید طلاق بگیرند.
زوج درمانگر مشهوری مثل آرنولد لازاروس که سابقه ۵۰ سال زوج درمانی داشت، توصیه می کرد اگر می بینید زوجی نمی توانند با هم زندگی کنند و هیچ علاقه ای به ادامه زندگی ندارند و تنها برای بچه ها دارند ادامه زندگی می دهند، باید به آن ها گفت به خاطر بچه ها از هم جدا شوید زیرا فرزندان این خانواده ها دچار مشکلات ارتباطی و روانی شدیدی می شوند. طبق تحقیقات بچه هایی که در خانواده های پرتنش زندگی می کنند، از نظر سلامت جسمی و روانی از دیگر همسالان خود عقب تر هستند.
نتیجه گیری:
وجود اختلافات عقیده و رفتار بین زن و مرد امری طبیعی است. ولی خانوادههایی وجود دارند که در آن زن و مرد زندگی مشترکشان تبدیل به یک میدان جنگ کردهاند.
تعارضهای شویی تاثیر عمیق منفی بر روابط آنها و پیرو آن بربافت و روابط خانوادگی میگذارد. تعت در خانواده اغلب منجر به استرس میشود، میتواند پیش بینی کننده شروع افسردگی، اضطراب و بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی باشد. البته عدم توافق موجود بین زوج ها نه تنها غیر عادی نیست بلکه اگر ساختارمند حل شود باعث تحکیم رابطه میشود. غم، تنش و بروز خشم بین زوج ها گریز ناپذیر است. اگر بپذیریم که هیچ زندگی مشترکی بدون تعت قابل تصور نیست، آن گاه می توانیم خود را از فشار چرایی به وجود آمدن مشکل برهانیم و در عوض به حل آن فکر کنیم.میگنا دات آی آر.درجامعه کنونی مشکلات خانواده وروابط حاکم بر اعضای خانواده تا آن اندازه اهمیت دارد که حل تعت شویی یکی از آرزوهای مشاوران خانواده است.
حل تعت شویی با استفاده از شیوه واقعیت درمانی که زیرمجموعه نظریه انتخاب است، امکان پذیر گردیده است . منبع این اختلافها می تواند تقاضاهای غیر واقع بینانه و غیرمعقولانه، انتظارات کشف نشده و موضوعات حل نشده یکی از زوج ها باشد. در نتیجه طبق نظریه انتخاب،تلاش درمانگر این است که مشکل راریشه یابی کند، هدف زوجها را ازآمدن به مشاوره دریابد وتوانایی آنهارا برای برطرف کردن مشکل از زبان خودشان بشنوند.
منایع:
پاوول،لیندزی،جی،ائی (1379). تشخیص درمان اختلالهای روانی بزرگسالان در روانشناسی بالینی»،ترجمه نیکوخو،محمدرضا،تهران: انتشارات سخن،چاپاول.
دهقان،فاطمه (1380). مقایسه تعت شویی ن متقاضی طلاق با ن مراجعه کننده برای مشاوره شویی»،پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره،دانشگاه تربیت معلم.
دکترعلیرضا رزقی رستمی–سیروس آقایار،1389(تعارض و حل آن با رویکرد هوش هیجانی)، اصفهان: نشر سپاهان،چاپ اول.
براتی،طاهره.(۱۳۷۵).(تأثیرتعت شویی برروابط متقابل زن وشوهر)، پایاننامه کارشناسی ارشدمشاوره (چاپ نشده).دانشگاه آزاداسلامی رودهن
بچه های بیش فعال پراسترس و بی قرار هستند و از دیوار راست بالا می رود که در مواردی فعالیت های ورزشی مثل شنا، و تنیس روی میز بدون نیاز به تجویز دارو انرژی درون آنها را تخلیه و می کند و تا حدی می تواند مشکلات این کودکان را کم کند.
بچه های بیش فعال سه دسته هستند کودکانی که از حرکات و انرژی بسیار بالایی برخوردارند و مدام در حال تکان خوردن هستند، دسته دوم بچه هایی که ضعف در توجه و تمرکز دارند. این گروه بچه هایی هستند که نمی توان بر روی حرکات شان تمرکز کرد و دسته سوم کودکانی هستند که هردو نوع اول و دوم را با هم دارند، یعنی اینکه هم از تحرک بالایی برخورداراند و هم اینکه نمی توان بر روی فعالیت های آنان تمرکز کافی کرد.
از طرف دیگر بچه های بیش فعال با توجه به اینکه مدام در حال جنب و جوش هستند از سوی والدین شان نیز مرتب در حال دعوا شدن و پرخاشگری قرار دارند. این گونه رفتار با بچه ها، رفته رفته باعث سرخورده شدن آنان می شود و نیاز است با واسپاری کارهای منزل و کمک گرفتن از این دسته بچه ها در نظافت و شست و شوی وسایل خود، خرید، آشپزی و به طور مثال بازکردن پسته، کندن دم کشمش و پاک کردن حبوبات و دیگر اموری که مناسب سن آنان باشد، ت از بروز فعالت های غیرعادی این دسته بچه کاست.
بیشتر مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره افراد مبتلا به بیش فعالی هستند. بسیاری از مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره، درک صحیحی از نوع اختلال رفتاری فرزند خود ندارند و متاسفانه هرگونه پر انرژی بودن بچه ها را به حساب بیش فعالی آنان نسبت می دهند که این موضع اصلا صحیح نیست چرا که طبق آمار مراکز مشاوره از هر 100 مراجعه کننده برای موضوع بیش فعالی کودک فقط دو نفر به اختلال بیش فعالی درگیرهستند.
به طور کلی والدین برای برقراری ارتباط با کودکان و پاسخگویی به نیازهای آنان باید به طور متوسط روزانه از 20 دقیقه تا 2 ساعت از اوقات خود را به بچه ها اختصاص دهند.
* روزی 2 ساعت با کودکان همکلام شوید
والدین باید این ارتباط را تا سن شش سالگی بچه ها استمرار دهند و با استفاده از وسایل بازی برای کاهش استرس و اضطراب با کودک خود ارتباط برقرار کنند و هم کلام شوند.
این رویه برای مادران تا چهار ساعت و برای پدران نیز به دلیل مشغله کاری حداقل 2 وعده نیم ساعته برای بروز احساسات و پاسخگویی به نیازهای بچه ها، مورد تاکید است.
میزان سطح سواد و تحصیلات پدرو مادر در برقراری ارتباط رفتاری و کلامی با کودکان اصلا ملاک نیست. برخی والدین بعد از گذشت مدتی و فهمیدن اختلالات رفتاری فرزند خود به ویژه مشکل بیش فعالی، از رفتار گذشته خود حتی دوران بارداری احساس گناه و پشیمانی می کنند و با حضور در کلاس های مشاوره و رفتار صحیح با فرزندان را آموزش می بینند و بر اساس آن اقدام می کنند که باید توجه داشت موثرترین راهکار برای جلوگیری ادامه رشد اختلال روانی در فرزندان آموزش والدین است.
والدین با حضور در کلاس های مشاوره راههای مواجه با کودکان را مانند انتقال احساسات، ایجاد امنیت روانی در محیط خانه و توجه به امنیت فرزند در محیط مدرسه آموزش می بینند و البته این دوره ها تا کسب بهبودی و رضایت ادامه خواهد داشت.
ایجاد امنیت روانی اعم از رفتاری و گفتاری برای فرزندان از خطرات بعدی برای آنان، حتی در داخل خانواده ها جلوگیری خواهد کرد،.متاسفانه والدینی که احساس می کنند از سطح آگاهی بالایی برخوردار هستند با مراجعه به برخی سایت های ماهواره ای و اینترنتی به خیال خود می خواهند بدین طریق از مسائل و مشکلات به وجود آمده برای فرزندشان مطلع و آن را مرتفع کنند.
والدین فقط بخشی از مسائل به وجود آمده برای کودک را به صورت صحیح یا ناصحیح آگاه خواهند شد و حتما لازم است با مراجعه به مشاور و تشخیص طبی از سوی روانپزشک، نسبت به رفع مشکل به وجود آمده اقدام کنند.
باسلام و احترام
کارشناسان محترم مشاوره استان
آزمونها در پورتال همگام بارگذاری گردیده است میتوانید به مدارس و دانش آموزان اعلام نمایید.
همچنین کارشناسان محترم
به واحد فن آوری مراجعه و یوزر و پسورد بعنوان دبیر طرح نماد در منطقه دریافت نمایند.
تمام مشاوران مدارس نیز چنین رمزی را بایستی جهت ارجاع دانش آموز به هسته ها و مراکز و ارجاع موارد اورژانسی دریافت نمایند.
باتشکر
مرتضوی رئیس اداره مشاوره تربیتی و تحصیلی
آدمها فکر میکنند زندگیشان در این دنیا بامعناست، البته تا پیش از اینکه کسی نامشان را فراموش کند!
پل بیشیلیو در آتلانتیک نوشت:
یکی از دوستان نزدیکِ یکی از دوستان نزدیکم هرازگاه من را میبیند، اما هیچ وقت من را به یاد نمیآورد. در چند سال گذشته چهار بار با هم گشتوگذار کردهایم و هر بار لبخندی بر لب داشته و دستش را خیلی رسمی دراز کرده تا دست بدهیم. میگوید: سلام، جرکفیس هستم» (البته این نام برای حفظ آبروی او تغییر کرده است).
پاسخ میدهم: سلام، بله. قبلاً همدیگر را توی کافه دیدهایم و قبل از آن هم توی آپارتمان دوستمان».
واضح است که یادش نمیآید اما میگوید: آه، بله».
هیچچیز به اندازۀ اینکه کسی بداند چندان بین دور و اطرافیانش تأثیرگذار نیست او را کوچک نمیکند. بااینهمه آدمها همیشه یکدیگر را فراموش میکنند. این اتفاقی است که بین جدیدترین آشناها و قدیمیترین رفقا هم میافتد: نامها، چهرهها، شغلها، روزهای تولد، مهمانیها، و قولوقرارها آنقدر زود از یاد میروند که تمام تعاملات بزرگسالی میتواند حول این باشد که از بیگانگیِ نگاههای خشکوخالی دوری کنیم.
خود من بسیاری از اوقات مانند جرکفیس بودهام. تابستان گذشته در یک مراسم عروسی، با خانمی مشغول صحبت شدم و متوجه نبودم که از قبل او را میشناختم. دِوین رِی هم یکی مثل جرکفیس بوده. ری روانشناسی است که به تأیید خودش معمولاً سربههواست. میگوید: من بعضی اسامی عجیب و غریب را جای اسم افراد میگویم». اخیراً، ری دربارۀ اثرات پایدار چنین خطاهایی کنجکاو شد و تحقیقات بیسابقهای را در این باره انجام داد که فراموششدن چه بر سر افراد میآورد. هشدار: یافتههای او سبب میشوند افسوس بخورید که حافظۀ خوبی ندارید.
ری به همراه همکارانش در دانشگاه آبردین اسکاتلند چهار آزمایش انجام دادند تا دریابند انسانها فراموششدن را چطور تفسیر میکنند. در یکی از این آزمایشها، در آغاز سال تحصیلی از ۵۶ دانشجو خواسته شد دفتر خاطراتی آنلاین داشته باشند و هر بار که کسی آنها را فراموش میکند، جزئیات ماجرا را یادداشت کنند. یادداشتهای آنها طی دو هفته، تمامِ شکلهای فراموششدن را در بر میگرفت. مهمترین بخش یادداشتها به تازهآشنایانی برمیگشت که اطلاعات اولیه -نام، سال تحصیلی و رشته- یا تجربیات مشترکی مانند شرکت در یک مهمانی را فراموش میکردند. اما در میان آنها بدعهدی هم بود (دوستم قرار بود امروز برای دیدنم به کتابخانه بیاید»)، فراموشکردنهای ازیادنرفتنی (دوستانم قرار گذاشتند که با هم بیرون بروند و یادشان رفت به من بگویند»)، و اشتباهگرفتن آدمها با هم.
ری و گروهش تعجب میکردند که این فراموشیها تا چه حد آزاردهنده هستند. تحلیل آماری گزارشهای دانشجویان و مطالعۀ کنترلی بعدی نشان میداد که افرادی که فراموش شده بودند با کسانی که آنها را فراموش کرده بودند احساس نزدیکی کمتری داشتند، فارغ از اینکه آن فرد یکی از اعضای خانواده باشد یا کسی که تازه با او آشنا شدهاند. خوشبختانه، افراد فراموششده تقریباً همیشه خودشان مشتاق بودند که این فراموشیها را توجیه کنند: مثلاً دانشجویان این خطاها را با چنین حرفهایی توضیح میدادند: در چند روز گذشته، با افراد جدید زیادی روبهرو شده است». اما این دلیلتراشیها تنها تحمل شرایط را آسانتر میکرد. ری میگوید: خبر خوب اینکه این اتفاق زیاد رخ میدهد و آدمها تمام تلاششان را میکنند که باگذشت باشند. خبر بد اینکه بهطور میانگین افراد نمیتوانند کاملاً از سر تقصیر فرد بگذرند».
این نتایج که در مجلۀ پرسونالیتی اند سوشال سایکالوژی منتشر شد نشان میدهد که فراموشکردنِ یک فرد همان پیامی را منتقل میکند که همه از آن هراس دارند: اینکه شما آنقدر برای آن فرد جذاب و تأثیرگذار نبودهاید که مسائل مربوط به شما را در خاطر نگه دارد. این تأثیر شاید ناگزیر باشد. لورا کینگ، روانشناسی در دانشگاه میسوری که بهصورت مستقل به مطالعۀ عواقب اجتماعی فراموشکردن پرداخته، میگوید: تأیید اینکه کسی را به یاد نمیآورید مسئلۀ مهمی است و موجب آزردگی میشود، با اینکه کاملاً ناخودآگاه است و اصلاً دلتان نمیخواهد احساسات او را خدشهدار کنید. اما درعمل گفتهاید او را به هیچ گرفتهاید».
شاید این رفتار بیش از همه به افرادی آسیب بزند که در فراموشکردنِ یک فرد همان پیامی را منتقل میکند که همه از آن هراس دارند: اینکه شما آنقدر برای آن فرد جذاب و تأثیرگذار نبودهاید که مسائل مربوط به شما را در خاطر نگه دارد.
مهمترین روابطشان فراموش شدهاند. گروه ری از افراد حاضر در تحقیق خواستند در حین انجام آزمایش کمی در روحیات خود دقیق شوند و به آنها آموزش دادند پس از اینکه دیگران آنها را فراموش میکردند یا به یاد میآوردند، احساسات عمومی تعلقخاطر، اعتمادبهنفس، وجود معنادار و دیگر احساسات انتزاعی را در خود رتبهبندی کنند. تأثیرات جزئی، اما قابل اعتنا بودند: افرادی که فراموش میشدند گزارش میکردند که حس تعلقداشتن و معناداشتن آنها در جهان کاهش یافته است. گویی دچار حادثهای با اثرات مبهم اگزیستانسیالیستی شده بودند.
امثال جرکفیس امید را در خود زنده نگه میدارند، چون میدانند اگر آهنگ موردعلاقۀ کسی را به یاد نیاورند یا فراموش کنند نهار چه خوردهاند، زندگی کسی ویران نمیشود. فراموششدن تقریباً اثر چندانی روی عزت نفس و دیگر معیارهای رفتار فردی ندارد و حتی شدیدترین تغییرات نیز بسیار محدود و در حد کسر و اعشار بودند. بهعلاوه، همانطور که کینگ اشاره کرده است، انسانها معمولاً زندگی خود را پیشاپیش تااندازهای معنادار تلقی میکنند.
اما یافتههای دقیق ری امکان تأثیر فزاینده را رد نمیکنند. مانند دیگر منابع کوچک استرس، فراموششدن هم میتواند موجب آزردگی افرادی شود که زیاد با آن مواجه میشوند، بهخصوص اگر با دیگر عناصر تبعیض همراه شود. ری میگوید اولینبار انگیزۀ بررسی فراموشکاری از مشاهدۀ استادی در او شکل گرفت که مدام نام دو تن از دانشجویان غیرسفیدپوست» خود را جابجا میگفت. (ری در این مورد جزئیات را مطرح نکرد تا این استاد شناخته نشود).
ری میگوید: ارتباط شما با مدیرتان بسیار مهم است. شما سالیان طولانی با او کار میکنید. فراموششدن تجربهای مهم و چندلایه است. شاید به گفتنِ واقعاً مسخره است، هاهاها، توی مهمانی اسمت را یادم رفت» بینجامد. اما شاید لحظههایی شکننده و جدی را به دنبال داشته باشد، مثل وای خدای من، اصلاً باورم نمیشود که تو این کار را کرده باشی».
محققان هنوز راه نرفتۀ زیادی دارند. چار استون، روانشناسی در نیویورک که متخصص حافظه است، فهرست بلندبالایی از تفاوتهای ظریف و متغیرهای گوناگون را بررسی کرد تا نشان دهد فراموششدن چه تصوری در ذهن فرد ایجاد میکند، از اینکه مسئلۀ فراموشکردن چه جایگاهی در رابطۀ میان فراموشکننده و فراموششده دارد تا پویایی قدرت میان آن دو. استون میگوید آن چیزی که آسیبزاست، تضاد میان بهیادآوردن و فراموشکردن است و نه خودِ فراموشکردن: اگر دو نفر متوجه شوند که هر دو نام دیگری را فراموش کردهاند، احساس بدی نخواهند داشت یا احتمالاً حتی احساس نزدیکی بیشتری میکنند.
کار ری دربارۀ اهداف یا احساسات واقعی فراموشکنندهها چیزی فاش نمیکند، بلکه تنها به این میپردازد که کارشان چطور تفسیر میشود. آنچه موجب دلگرمی است این است که شرکتکنندگان میکوشیدند مزیت شک را برای فراموشکنندهها قائل باشند. استون میگوید: فراموشکردن رویه است، نه استثنا. ما بیشترِ گذشتۀ خود را فراموش میکنیم. به روزهای بسیار، ماههای بسیار و دقایق بسیاری بیندیشید که هر فرد در این سیاره داشته است». او میگوید مسئلۀ اصلی دانشمندان این نیست که چرا افراد فراموش میکنند، بلکه این است که چرا آنها چیزهای خاصی را به یاد میآورند.
فراموشکردن میتواند حتی کسالتبارترین تعاملات اجتماعی را دردناکتر کند. در زندگی هر دو انسان در تمام این روزها، ساعتها و دقیقهها، ممکن است وجه مشترکی جادویی یافته شود، شاید در دانشگاه با هم برخورد داشته باشند، یا شاید جایی با هم قهوه نوشیده باشند. داشتن دقیقهای مشترک با کسی دیگر، یادآور این حقیقت است که همه اینجاییم، اینکه ارتباط ممکن است. دستکم، تا زمانی که جرکفیس آن را فراموش نکرده باشد.
پینوشت:
• این مطلب را پل بیشیلیو نوشته است و در تاریخ ۱۰ اکتبر ۲۰۱۸ با عنوان Bad News for People Who Can’t Remember Names» در وبسایت آتلانتیک منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ ۲۰ آبان ۱۳۹۷ با عنوان خبری بد برای آنهایی که اسم اطرافیان را فراموش میکنند» و ترجمۀ نجمه رمضانی منتشر کرده است.
•• پل بیشیلیو (Paul Bisceglio) نویسندهای است که در حوزۀ علم، سلامتی و تکنولوژی در آتلانتیک مینویسد.
اطلاعیه سازمان سنجش آموزش کشور درباره تاریخ ثبت نام آزمون ورودی دوره دکتری (نیمهمتمرکز Ph.D) سال 1398
بدین وسیله به اطلاع کلیه متقاضیان ثبتنام و شرکت در آزمون ورودی دوره دکتری (نیمه متمرکز Ph.D) سال 1398 میرساند که ثبتنام برای شرکت در آزمون مذکور منحصراً بصورت اینترنتی از روز سهشنبه مورخ 97/09/06 آغاز و در روز دوشنبه مورخ 97/09/12 پایان میپذیرد. لذا کلیه متقاضیان، ضرورت دارد که در مهلت در نظر گرفته شده و پس از مطالعه دقیق دفترچه راهنما و فراهم نمودن مدارک و اطلاعات مورد نیاز ثبتنام به پایگاه اطلاع رسانی سازمان سنجش آموزش کشور به نشانی www.sanjesh.org مراجعه و نسبت به ثبتنام و شرکت در آزمون مذکور اقدام نمایند. آزمون مذکور در روز جمعه مورخ 97/12/03 برگزار خواهد شد.
لازم به توضیح است اطلاعیه تکمیلی این سازمان درخصوص ثبتنام این آزمون در روز شنبه مورخ 97/09/03 از طریق پایگاه اطلاعرسانی این سازمان منتشر خواهد شد.
برخی شواهد علمی حاکی از آن است که مصرف الکل خطر ابتلا به دِمانس را افزایش میدهد.
مصرف الکل سبب آسیب به مغز میشود و خطر ابتلا به دِمانس (اختلال شناختی و حافظه) را افزایش میدهد. در افرادی که از الکل به مدت طولانی استفاده میکنند، حجم ماده سفید مغز که ارتباط بین بخشهای مغز را برقرار میکند، کاهش مییابد. این آسیب میتواند بر عملکرد مغز تأثیر گذارد و یا موجب کمبود ویتامین B۱ (تیامین) میشود. کمبود ویتامین b۱ یا تیامین باعث سردرگمی، عدم تعادل و حرکات غیر ارادی و غیر عادی چشم میشود.
همچنین ویتامین B۱ به سلولهای مغز کمک میکند تا قند را به انرژی تبدیل کنند. زمانی که سطح انرژی کاهش یابد، سلولهای مغز قادر به تولید انرژی لازم جهت عملکرد طبیعی مغز نخواهند بود و نهایتا منجر به دمانس کورساکف میشود.
دمانس کورساکف موجب اختلال در حافظه میشود و حافظه کوتاه مدت را مورد حمله قرار میدهد. انجمن جهانی آایمر و انستیتو ملی سلامت و مراقبت عالی انگلستان، تعداد زیادی تحقیقات در مورد مصرف الکل و دمانس با استفاده از رویکرد منظم انجام دادهاند. این نتایج نشان میدهد که احتمال دارد افرادی که بیرویه الکل مصرف میکنند و یا در هر بار مصرف حجم زیادی از الکل را وارد بدن خود میکنند به اختلال شناخت حافظ مبتلا شوند.
این تحقیقات شامل هزاران نفر بین سنین ۴٠-۶۴ سال و پیگیری آنها در مدت پنج سال بوده است. بعضی از آنها را حتی تا دوران سالمندی زیر نظر داشته تا بتوانند تاثیر الگوی رفتارهای جمعیت مذکور را در طولانی مدت و احتمال ابتلای آنان به دمانس را بررسی کنند.
در حال حاضر آخرین تحقیقات در زمینه تاثیر مصرف الکل بر عملکرد مغز میگوید، مصرف بیرویه الکل بر حافظه دور و نزدیک اثر میگذارد و به مغز آسیب میزند و در نهایت منجر به بیماری آایمر یعنی یکی دیگر از انواع دمانس میشود.
تحقیقات توصیه میکنند از مصرف الکل به ویژه در میانسالی اجتناب شود تا عوامل خطر بیماریهای دیگر سالمندی مانند ضعف جسمانی کاهش یابد. انتخاب سبک زندگی سالم میتواند از ابتلا به دمانس و دیگر مشکلات سلامتی که در سالمندی بروز میکند، پیشگیری کند که شامل ترک سیگار، ورزش مستمر و تغذیه سالم نیز میشود.
توصیه انجمن آایمر ایران این است چنانچه الکل مصرف میکنید به یکی از مراکز ترک الکل مراجعه کنید تا با ترک آن از تخریب مغز خود پیشگیری کنید. ترک الکل و انتخاب یک سبک زندگی سالم میتواند شما را در مسیر سالمندی پرنشاطی قرار دهد.
مرجع : ایسنا
داستان "پینوکیو" دروغ از آب درآمد! پژوهشگران اسپانیایی دریافتند که دروغ گفتن سبب کاهش دمای نوک بینی و کوچک شدن آن میشود.
دروغ گفتن بینی را کوچک میکند.
به گزارش دیلیمیل، داستان "پینوکیو" یکی از داستانهایی است که همه ما راجع به آن شنیدهایم. در این قصه زمانیکه پینوکیو دروغ میگفت، بینی آن رشد میکرد.
ولی در دنیای واقعی عکس این ماجرا صحت دارد.
محققان نشان دادند، زمانیکه فردی دروغ میگوید، بینی وی به علت کاهش درجه کوچک میشود.
این محققان یک دروغ سنج طراحی کردند که دمای بینی افراد را اندازهگیری میکند.
دقت این دستگاه نیز ۸۰ درصد است.
محققان دانشگاه "گراندا"( Granada) این دستگاه که "اثر پینوکیو" نام دارد را توسعه دادهاند.
زمانیکه ما دروغ میگوییم، دمای نوک بینی تا ۱.۲ درجه سانتیگراد کاهش مییابد. این در حالی است که دمای پیشانی ۱.۵ درجه سانتیگراد افزایش مییابد.
هرچه قدرکه تفاوت دمایی پیشانی و نوک بینی بیشتر باشد، آن فرد با احتمال زیادتری دروغ میگوید.
این عکسالعمل عجیب و غریب به وسیله نیروی مغزی است که ما به هنگام دروغ گفتن از خود نشان میدهیم. البته به هنگام دروغ گفتن اضطراب هم پیدا میکنیم.
این اضطراب سبب کاهش دمای بینی میشود.
گرچه که کوچک شدن بینی به هنگام دروغ گفتن با چشم دیده نمیشود.
در این آزمایش ۶۰ دانشجو مورد آزمایش قرار گرفتند که در ۸۰ درصد آنها این تغییرات دمایی در پیشانی و نوک بینی قابل مشاهده بود.
صحت دستگاه دروغسنج ساخت این محققان نیز نسبت به دستگاههای مشابه بیشتر بود.
یکی از کابردهای این روش این است که پلیسها میتوانند به هنگام بازجویی از مجرمان از دوربینهای حرارتی استفاده کنند تا متوجه شوند که آیا مجرمان دروغ میگویند یا خیر.
سیدمنصور مرتضوی رئیس اداره مشاوره تربیتی و تحصیلی آموزش و پرورش استان کرمان مهمان و کارشناس برنامهی زندهی تلویزیونی شبکه استانی کرمان بودند.
ایشان در این برنامه که تحت عنوان ارتباط موثر در خانواده بود عنوان کردند : ارتباط موثر و توان برقراری ارتباط با دیگران دانش و مهارتی آموختنی است و طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی WHO کسی که این دانش را نداشته باشد تنها خواهند ماند حتی اگر دو برادر در خانه یا دو همکار در یک اتاق اداره یا زوجین در خانواده باشند.
اگر مثلث احترام و اعتماد و همدلی باشد ارتباط موثر در خانواده برقرار میگردد
در احترام ابتدا بایست شنونده ی خوبی باشند و انعکاس احساس و انعکاس محتو ی را رعایت نمایند
مرتضوی خاطر نشان کرد ؛ ارتباط موثر همانند چسبی است که اعضای خانواده را در کنار هم نگه میدارد و رمز ماندگاری والدین در قلب افراد خانواده است.
در دوران کودکی رابطه ی والدین عمودی است بالا به پایین که بچه ها می پذیرند ولی در دوره ی نوجوانی ارتباط بایستی افقی باشد و پدر و مادر خود را کنار نوجوان قرار دهند تا نوجوان آنها را در رو برو احساس نکند و احساس خود کم بینی نکند و مکانیزمهای دفاعی جهت تمرد و سرپیچی فعال نشوند چون تذکرات تکراری در این مقطع رشد روانی اجتماعی ، سوهان روح نوجوان خواهد بود و ارتباط موثر را مختل خواهد نمود.
قابل توجه کارشناسان محترم تکمیل نمون برگ اطلاعات هسته ها و مراکز فقط بصورت word تکمیل و ارسال گردد.
+زمان قانونی ارسال تا 15 بهمن ماه و زمان ایمیل کردن این بخشنامه 29 دیماه بوده است!
دریافت
حجم: 42.1 کیلوبایت
توضیحات: اطلاعات هسته ها و مراکز
همایش کنکور مورخ ۹۷/۱۲/۱ ساعت ۸ صبح الی 5 بعدازظهر با همکاری مرکز مشاوره راه نو و کارشناسی مشاوره ناحیه 1
گروه هدف: مشاوران و دانش آموزان پایه دوازدهم
مدرس: دکتر علیرضا افشار تبار
محل برگزاری: اداره آموزش و پرورش ناحیه 1 (چهاراه نیمه شعبان خیابان شهیدان اعتباری سالن امام حسین (ع) )
عرض سلام و ادب
حضور همکاران بزرگوار
احتراما به استحضار میرساند به درخواست اداره کل مشاوره و امور تربیتی وزارت آمار کل دانش اموزان همیار مشاور شهر و منطقه خود را را به تفکیک دختر و پسر تا ساعت ١٢ پنج شنبه 97/12/03به دفتر اداره مشاوره ( سرکار خانم خانی زاده ) ارسال نمایید.(برای تسریع ترجیحا تلفنی صورت گیرد)
قبلا از همکاری شما کمال تشکر و قدردانی را دارم.
پیرو اطلاعیه مورخ 97/11/24 بدین وسیله به اطلاع کلیه داوطلبان متقاضی ثبتنام و شرکت در آزمون سراسری سال 1398 برای پذیرش در رشتههای با آزمون در دورههای روزانه، نوبت دوم شبانه»، نیمهحضوری، مجازی، پردیس خودگردان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، دانشگاه پیام نور، مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی و همچنین متقاضیان تحصیل در رشتههای با آزمون دانشگاه آزاد اسلامی میرساند که به منظور فراهم نمودن تسهیلات بیشتر برای آن دسته از داوطلبانی که تا این تاریخ (97/12/02) برای ثبتنام اقدام ننمودهاند، ترتیبی اتخاذ گردیده است که تا روز دوشنبه مورخ 97/12/06 نیز بتوانند نسبت به ثبتنام در این آزمون اقدام نمایند.
لذا متقاضیان، ضرورت دارد که در مهلت در نظر گرفته شده و پس از مطالعه دقیق دفترچه راهنما (دفترچه راهنما از طریق سایت سازمان قابل دسترسی است) و فراهم نمودن مدارک و اطلاعات مورد نیاز ثبتنام به پایگاه اطلاع رسانی سازمان سنجش آموزش کشور به نشانی www.sanjesh.org مراجعه و نسبت به ثبت نام در آزمون مذکور اقدام نمایند.
ضمناً آن دسته از داوطلبانی که قبلاً نسبت به ثبت نام اقدام نمودهاند، میتوانند در صورت تمایل تا تاریخ فوق، نسبت به مشاهده و ویرایش اطلاعات ثبت نامی خود اقدام نمایند.
لازم به توضیح است دانش آموزان شاخه نظری نظام آموزشی جدید 3-3-6 (علوم ریاضی، علوم تجربی، علوم انسانی و هنر) که مدرک دیپلم خود را تا تاریخ 98/05/31 دریافت مینمایند مشمول تأثیر سوابق تحصیلی در آزمون سراسری سال 1398 طبق ضوابط خواهند شد.لاکن آن دسته از دانش آموزان شاخه نظری نظام آموزشی جدید 3-3-6 که مدرک دیپلم خود را تا تاریخ 97/05/31دریافت نکنند، چنانچه موفق به دریافت مدرک دیپلم خود تاتاریخ 98/06/31 شوند منعی برای ثبتنام و شرکت در آزمون مذکور ندارند ولی سوابق تحصیلی برای آنان اعمال نخواهد شد.
تبصره: دانشآموزان فنیوحرفهای یا کارودانش نظام آموزشی جدید 3-3-6 که تا تاریخ 98/06/31 موفق به اخذ مدرک دیپلم شوند نیز میتوانند براساس مصوبه دوازدهمین و پانزدهمین جلسه شورای سنجش و پذیرش دانشجو مورخ 97/04/17 و 97/10/08 در آزمون سراسری سال 1398 ثبتنام نمایند. این داوطلبان لازم است از جدول گروهبندی عناوین دیپلمها (جدول شماره 10 مندرج در صفحه 63 دفترچه راهنمای ثبتنام) کدهای دیپلم 21 (برای دانش آموزان فنی و حرفهای) و 22 (برای دانش آموزان کارودانش) را در تقاضانامه ثبتنامی خود درج نمایند. لازم به توضیح است این داوطلبان مشمول اعمال سوابق تحصیلی نخواهند بود.
www.moshaverinekerman.ir ©
همایش همیاران مشاور
سخنران: سرکار خانم اکبرپور (مشاور)، پرسش و پاسخ و گزارش همیاران از اقدامات انجام شده جهت تبادل تجربه.
چهارشنبه ۹۷/۱۱/۱ ساعت ۸ تا ۱۰
دختران ۷۵ نفر شرکت کننده،
سالن آمفی تئاتر اهراء
ساعت ۱۰ تا ۱۲ پسران ۶۲ نفر، نمازخانه دبیرستان بعثت
ایشان در این برنامه عنوان کردند :
در اصلاح و تغییر رفتار از عواملی همچون حذف عامل ناخوشایند و ارائه ی محرک و یا عامل خوشایند میتوان استفاده کرد
تقویت مثبت رفتار از طریق مناسب ؛ از نظر فیزیولوژی تاثیر بر کرتکس مغز میگذارد و ترشح هورمون دوپامین از طریق هیپوتالاموس بر رفتار اثر خواهد گذاشت و باعث احساس رضایتمندی و آرامش و احساس خوشایند در انسانها میشود
خیلی از والدین ابراز میکنند علی رغم در اختیار قرار دادن همه ی امکاناتی که در اختیار فرزندانمان قرار میدهیم حرف شنوی مورد انتظار از فرزندان ، رضایتمندی خاطر آنها را فراهم نمیکند ؛ رفتار فرزندان را میتوان از طریق عواملی تقویت و ابقا کرد و رفتار مطلوب را ماندگار نمود همچنین رفتار های نامطلوب را کاهش داد .
در ادامه عنوان کردند ؛ رفتاری را که قصد تقویت آن را داریم را بعنوان رفتار آماج در نظر گرفته و تقویت مثبت را با رعایت اصول ارائه ی تقویت که همان آگاه نمودن ، تناسب با رفتار ، زمان مناسب و نوع تقویت را رعایت کنند .
در این بحث به اصل پریماک اشاره گردید که ابتدا رفتار مورد انتظار والدین و در پی آن رفتار مورد علاقه ی فرزند صورت پذیرد .
تقویت همیشه خریدن لباس و جایزه نیست بلکه با تقویت کلامی ، تقویت فعالیتی و تقویت اجتماعی و تقویت های ژتونی میتوان رفتار مورد انتظار را ماندگار نمود.
با حضور حجت الاسلام محمدزاده امام جمعه شهر ماهان، مدیر کل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش جناب آقای شکوهی، معاونت محترم پرورشی سرکار خانم مرادی و مدیر کل امور بانوان استانداری کرمان سرکار خانم موسی پور از محتوای آموزش قبل ازدواج رونمایی گردید
ایشان در این برنامه عنوان کردند :
در اصلاح و تغییر رفتار از عواملی همچون حذف عامل ناخوشایند و ارائه ی محرک و یا عامل خوشایند میتوان استفاده کرد
تقویت مثبت رفتار از طریق مناسب ؛ از نظر فیزیولوژی تاثیر بر کرتکس مغز میگذارد و ترشح هورمون دوپامین از طریق هیپوتالاموس بر رفتار اثر خواهد گذاشت و باعث احساس رضایتمندی و آرامش و احساس خوشایند در انسانها میشود
خیلی از والدین ابراز میکنند علی رغم در اختیار قرار دادن همه ی امکاناتی که در اختیار فرزندانمان قرار میدهیم حرف شنوی مورد انتظار از فرزندان ، رضایتمندی خاطر آنها را فراهم نمیکند ؛ رفتار فرزندان را میتوان از طریق عواملی تقویت و ابقا کرد و رفتار مطلوب را ماندگار نمود همچنین رفتار های نامطلوب را کاهش داد .
در ادامه عنوان کردند ؛ رفتاری را که قصد تقویت آن را داریم را بعنوان رفتار آماج در نظر گرفته و تقویت مثبت را با رعایت اصول ارائه ی تقویت که همان آگاه نمودن ، تناسب با رفتار ، زمان مناسب و نوع تقویت را رعایت کنند .
در این بحث به اصل پریماک اشاره گردید که ابتدا رفتار مورد انتظار والدین و در پی آن رفتار مورد علاقه ی فرزند صورت پذیرد .
تقویت همیشه خریدن لباس و جایزه نیست بلکه با تقویت کلامی ، تقویت فعالیتی و تقویت اجتماعی و تقویت های ژتونی میتوان رفتار مورد انتظار را ماندگار نمود.
ارائه خدمات روان شناختی و مشاوره ای بدون اخذ پروانه از سازمان نظام روان شناسی ممنوع است!
عضو کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی گفت: از این پس هیچ فرد، سازمان یا نهادی نمیتوانند بدون اخذ مجوز پروانه از نظام روانشناسی و مشاوره مجاز خدمات روانشناختی و مشاوره نماید.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خانه ملت؛ در تاریخ 1398/02/23، نشست کمیته موارد خاص کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی پیرامون تفاهم بین سازمان نظام روانشناسی و مشاوره و مسئولین سازمان بهزیستی کشور به منظور توافق همکاری دو نهاد برگزار شد که اکنون در دومین نشست این موضوع، مقرر شد بر اساس مفاد مواد 2 و 3 قانون تشکیل سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران مصوب 1382/01/27، هر فرد در سازمان بهزیستی یا نهاد دیگر در سراسر کشور اگر قصد فعالیت روانشناسی و مشاوره دارد باید ابتدا به عضویت سازمان نظام نائل آید.
در این خصوص رضا شیران خراسانی، رئیس کارگروه موارد خاص و عضو کمیسیون اصل نود قانون اساسی ضمن تایید این خبر اظهار داشت: مستند به مواد 5، 4 و 3 قانون نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران که در سال 82 تصویب و به تایید شورای نگهبان رسیده است، هر فردی در هر مکانی که مشغول ارائه خدمات روانشناسی و مشاوره است، باید پروانه اشتغال از سازمان نظام روانشناسی را دریافت کند.
اخذ مجوز از وزارت ورزش و جوانان و سازمان بهزیستی مغایر با قانون تشخیص داده شد!
وی تصریح کرد: مستند به رأی هیأت انطباق بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین، در سال 92 اخذ مجوز از نهادهایی همچون وزارت ورزش و جوانان، سازمان بهزیستی و سایر دستگاههایی که موضوع ماده 222 قانون برنامه پنجم بودهاند، مغایر با قوانین تشخیص داده شدند.
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: بنابراین با تصریح قانون، از این پس هر فردی که قصد فعالیت خدمات روانشناسی و مشاوره اعم از مراکز ی که سازمان بهزیستی مجوز میدهد یا نهادها یا سازمانهای دیگر، باید ابتدا از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، پروانه اشتغال کسب سپس بعد از طی تشریفات لازم، پروانه اشتغال حرفهای دریافت کند. سازمان بهزیستی میتواند صلاحیت حرفهای مدیر فنی، روانشناس و مشاوران مرکز خود را استعلام کند.
شیران خراسانی در پایان گفت: همچنین سازمان بهزیستی میتواند مراکز مشاوره اجتماعی و روانشناختی ویژه جمعیت هدف خود را راهاندازی و صلاحیت حرفهای مدیر فنی، روانشناسان و مشاوران مرکز را از سازمان نظام استعلام کند.
برگزاری همایش انگیزشی کنکور به منظور تعیین هدف برای کنکور 99 ویژه دانش آموزان پایه یازدهم در شهرستان زرند با حضور معاونت محترم آموزشی زرند و ریاست محترم اداره مشاوره جناب آقای مرتضوی با سخنرانی پیمان پاریاد در تداوم همایشهایی در کرج، سمنان، آنکارا و استانبول این بار در زرند برگزار گردید .
برگزاری همایش انگیزشی کنکور ویژه دانش آموزان پایه یازدهم و دوازدهم در شهداد مورخ ۹۸/۲/۲۴با حضور ریاست محترم اداره آموزش وپرورش شهداد جناب آقای باقری، ریاست محترم اداره مشاوره تربیتی تحصیلی جناب آقای مرتضوی، جناب مهندس صلواتی زاده، کارشناس محترم مشاوره آقای پابرجا، معاونت پرورشی، معاونت پشتیبانی و کارشناسان اداره آموزش وپرورش شهداد در سالن معلم بر گزار گردید .
انتخابات انجمن علمی مشاوران در تاریخ 30 خردادماه 98 به همراه دوره بررسی تغییرات DSM با مدرسی دکتر باران در محل سالن اجتماعات پژوهشکده برگزار گردید. در این انتخابات آقایان سیدمنصور مرتضوی، دکتر شیخ پور، دکتر باران، اسلامی، افشارمنش و یزدانپناه به عنوان اعضای شورا و بازرسی انتخاب شدند.
رئیس سازمان نظام روان شناسی و مشاوره گفت: با وجود مقبره دانشمند بزرگی به مانند ابوعلیسینا در همدان و مطالب روانشناسی که در کتابهای این عالم مشرق زمین مطرح شده است همدان به واقع پدر روانشنایی ایران است.
دکتر محمد حاتمی در نشست بررسی جایگاه روانشناسان و مشاوران در فرآیند تصمیمسازی و طرح مسایل و مشکلات صنفی و حرفهای اولیه و راهکار تسهیل فرآیند آن در سالن اجتماعات چمران دانشگاه بوعلیسینای همدان اظهار کرد: بزرگترین افتخار تاریخ کشور بوعلیسینا و کتابهای ارزشمند این حکیم بزرگ در اروپا تدریس میشود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود در تلاش برا تمرکززدایی از نحوه خدمات سازمان و اگذاری بخشی از به دفاتر نظام در مراکزاستانها افزود: اکنون بیش از 200 هزار نفر دانشجو در رشتههای 16 گانه روان شناسی مغول به تحصیل هستند.
حاتمی افزود:در ایران به ازای هر ۱۸ هزارخانوار یک روان شناس وجود دارد در حالی که استاندارد جهانی هر ۵۰ خانوار یک روان شناس است.
رئیس سازمان نظام روانشناسی گفت: اکنون 22 میلیون خانوار در کشور داریم و بر اساس استانداردها باید به ازای هر 50 خانوار نفر یک روان شناس داشته باشیم اکنون سازمان 30 هزار عضو دارد که از این تعداد 6 هزار نفر پروانه فعالیت صلاحیت حرفهای دریافت کردند. با این وصف کشور ما به یک میلیون نفر روان شناس نیاز دارد.
وی اظهار کرد: یکی از فعالیتهای اصلی بعد از آغاز کار در این سمت در سازمان روان شناسی ایران تمرکززدای بوده و هست تا بخشی از وظایف صدور پروانه صلاحیت حرفهای به استان ها واگذار شود که بر این اساس استان همدان یکی از این استانها که از امروز اجازه دارد تا کمیسیونهای لازم را برای صدور پروانه تکشیل دهد که البته برای استاندارد تشکیل شدن این کمیسیون کاستیهای را از استادان دیگر تامین خواهیم کرد.
رئیس سازمان نظام روان شناسی و مشاوره گفت: سازمان در تهران باید مسئولیت ها را به استان ها واگذار کند و در قبال واگذاری مسئولیت هم ازدفاتر استانی بخواهد که به امور مرتبط رسیدگی کنند و برای این امور را هم بایدزیرساخت ها را به لحاظ سخت افزاری فراهم کنیم که گامهای آن به بروز رسانی سایت و باز مهندسی ساختار آغاز کردیم هر چند مخالفتهای هم در شورای مرکزی برای اصلاح این ساختار وجود دارد.
وی از برخورد جدی سازمان با افراد غیر متخصص که به عنوان روان شناس در کشور فعالیت دارند خبر داد و افزود: بسیاری از احکام این افراد متخلف با همکاری دستگاه قضایی اجرایی شده است چرا که روان شناسی و مشاوره تخصص است و به مانند سایر تخصص همه افرادی که می خواهند در این حوزه فعالیت کنند باید مجوز و صلاحیت فعالیت خود را از سازمان نظام روان شناسی و مشاوره دریافت کنند.
وی درباره صدور مجوز فعالیت برای امر تخصصی روان شناسی و مشاوره توسط سایر نهادها هم گفت: در این حوزه طبق قانون فقط سازمان مجاز به صدور مجوز است و برای کاهش مواردی مانند این با نهادهای که در این حوزه مجوز صادر میکردند هم رایزنی شده است که آنها هم پذیرفتند فقط مجوز را سازمان صادر کند.
وی افزود : این رشته در همدان سطح کیفی و علمی بالایی دارد البته با ارائه رشته های کاربردی تر توسعه روان شناسی در دانشگاه بوعلی سینا را مدنظر داریم. هم اکنون در استان همدان، ۶۰ روان شناس و مشاور دارای پروانه تخصصی فعالیت می کنند.
در پایان این نشست پرسش و پاسخ درباره راهکار بین روان شناسان و اعضای هیات مدیره سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور در همدان برگزار شد که رئیس سازمان و معاون پژوهشی سازمان نظام روان شناسی کشور به سئوالهای حاضران پاسخ دادند.
هیچ نهادی اجازه صدور پروانه صلاحیت حرفهای روان شناسی ندارد
معاون پژوهشی سازمان نظام روان شناسی و مشاوره گفت: بر اساس قانون فقط سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور متولی و مجاز به صدور پروانه صلاحیت حرفهای برای روان شناسان و مشاوران در کشور است.
در ادامه مراسم دکتر فریبرز درتاج ظهر طی سخنانی اظهار کرد: رشته روان شناسی جزو ۱۰ رشته نخست انتخاب رشته دانشجویان است با وجود این تقاضا برخی تصور میکنند فقط به صرف مدرک تحصیلی غیر مرتبط یا در سطح کارشناسی اجازه دارند مشاوره روان شناسی بدهند در حالیکه این طور نیست و باید مجوز بگیرند.
وی افزود: روان شناسی به مانند همه رشتههای علمی دیگر یک دانش تخصصی است و کسی اجازه ندارد بدون داشتن مجوز صلاحیت حرفه ای به این حوزه تخصصی وارد شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی درباره افراد با مدرک تحصیلی غیر مرتبط هم گفت: به مانند همه سازمانهای نظام فعال در کشور ضوابطی برای صدور پروانه فعالیت صلاحیت حرفه ای وجود دارد که همه باید مطابق آن فعالیت کنند همچنین همه دانشجویان ورودی قبل از سال ۹۳ که مدرک تحصیلی آنها در ۲ مقطع یکسان نیست بعد از فارغ التحصیلی باید در آزمون جامع مرتبط پذیرفته شوند و بعد برای دریافت پروانه فعالیت ثبت نام کنند.
درتاج گفت: برای دریافت پروانه فعالیت حرفهای هم باید یک سال از فارغ التحصیلی همه فارغالتحصیلات تکمیلی بگذرد برای دریافت مجوز فعالیت کلنیک هم بازهزمانی خاص دیگر باید رعایت شود.
وی درباره طولانی شدن زمان صدور پروانه صلاحیت حرفهای اظهار کرد: فقط در رشته عمومی انباشت تقاضا داریم که به این تقاضا هم تا سال ۹۴ پاسخ داده شده است و برای بروز شدن این حوزه هم تعداد کمیسیونها از یک کمیسیون به ۴ کمیسیون در هفته رسیده است.
درتاج یکی از مشکلات حوزه روان شناسی را فعالیت افراد بدون تخصص در فضای مجازی عنوان و افزود: باید مردم مطلع باشند که به هر فردی در فضای مجازی اطمینان نکنند و حتما صلاحیت آن فرد را از طریق سازمان جویا شوند یا تخلفهای مرتبط را به سایت سازمان اطلاع رسانی کنند تا به صورت قانون با این افراد برخورد شود.
مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اداره کل آموزش و پرورش در دو آدرس آماده خدمات رسانی در زمینه انتخاب رشته کنکور میباشد.
خدمات قابل ارائه در 3 جلسه مشاوره ای:
+ترسیم مسیرهای مختلف تحصیلی
+معرفی رشتههای دانشگاهی
+معرفی دانشگاهها
+بررسی بازار کار رشته های مختلف
+پرینت کارنامه
+کنترل نهایی لیست انتخاب رشته
+مشاوره حضوری و انفرادی
آدرس پایگاه شماره 1:
خیابان معلم-رو به روی درب اداره کل آموزش و پرورش
آدرس پایگاه شماره 2:
خیابان پاسداران-جنب اداره آموزش و پرورش ناحیه2- دبیرستان مدرس
تلفن جهت رزرو وقت:
034-32226307
09136621848
نادر رستمی
کارشناس امور تربیتی جوانان و مدیر بازنشسته باشگاههای اوقات فراغت در دانمارک
خودکشی در شادترین کشور جهان پدیدهای است که صرفا نمیتوان آن را با اعداد و ارقام اقتصادی و ریاضی یا شاخص رفاه و . تعبیر و تفسیر کرد.
من همیشه آمار را بیشتر از تفسیر و تحلیل های ذهنی از واقعیات قبول دارم اما معتقدم با صرف تکیه بر آمار اقتصادی و ریاضی نمی توان پدیدههای پیچیده اجتماعی و انسانی را تعبیر و تفسیر کرد.
احتمالا همه ما میدانیم که کشورهای اسکاندیناوی معمولا در شاخص جهانی شادترین کشورها(یا مردمان) جهان همواره در صدر لیست قرار دارند و ردههای بالایی جدول شادترین کشورهای جهان را به خود اختصاص میدهند و تقریبا همه ساله کشور دانمارک در ۵ رتبهی بالا و در اکثر موارد مقام اول تا سوم را به خود اختصاص میدهد.
اما در همین دانمارک که یکی از شادترین و به عبارتی شادترین کشور جهان است، آمار خودکشی قابل توجه است و این کشور جزء کشورهایی است که در جدول جهانی خودکشی در میانه های روبه بالا قرار دارد.
به عنوان کسی که متخصص امور تربیتی جوانان و نوجوانان در دانمارک هستم و قریب 30 سال در این حوزه فعالیت کردهام، یکی از عمده دلایل اصلی وجود پدیده خودکشی در دانمارک را مشکلات فردی و اجتماعی می دانم، مشکلاتی که به رغم شادبودن وبالا بودن شاخص های رفاهی در این کشور، همچنان وجود دارد و شهروندان را تحریک به خودکشی می کند. به طور طبیعی از دلایل و شاخص های عمده شادبودن مردمان کشورها، کم بودن مشکلات، کم بودن تورم، رفاه اجتماعی و امکانات بالا میباشد ولی با این حال این میزان از رفاه و برخورداری به معنای نبودن مشکلات در کشوری مثل دانمارک و کشورهای مشابه نیست.
حق مطلب این است که در هیچ جایی از این کره خاکی خوشبختی مطلق پیدا نمیشود و به طور طبیعی،هر جایی مشکلات مختص به خود را نیز دارد. مشکلاتی که حتی گریبان مردم بقول آمار شاد و خوشبخت دانمارک را هم گرفته و رها نمیکند.
در این ارتباط از 2 سایتهای دانمارکی Faktalink.dk (لینک واقعیات) و Livslinie (خط زندگی) استفاده میکنم. هر دو این لینکها مورد تایید ادارات رسمی دانمارک هستند.
در اینجا لازم می دانم به برخی از آمارهای استخراج شده از این دو سایت اشاره کنم:
- در دنیا سالانه 800 هزار نفر دست به خودکشی میزنند و در دانمارک همه ساله بین ۶۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ نفر سعی به خودکشی میکنند که در سال ۲۰۱۷:
- 568 نفر بر اثر خودکشی جان خود را از دست دادهاند.
- از این تعداد ۴۲۶ نفر مرد و ۱۴۲ زن بودهاند.
- ۶۰% از این تعداد بالای شصت سال دارند و این روند تا سن 80 سالگی مردان نیز ادامه پیدا میکند.
- خودکشی در میان بزرگسالان ۶ بار بیشتر از خودکشی بین جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله است.
۴۰% خودکشی زنها در بین دختر خانمها و خانمهای ۱۵ تا ۲۹ ساله میباشد.
-۶۰% افردای که دست به خودکشی میزنند افسرده هستند و بیمارانی که برای افسردگی بستری میشوند ریسک خودکشی آنها ۴۴% بیشتر از مردم عادی است.
- از هر خودکشی میانگین ۶ نفر از فامیلهای درج یک و دوستان خیلی خوب، لطمهی روحی شدید میخورند.
سالیانه میانگین ۵۵۰۰۰ نفر در دانمارک میمیرند که تقریبا ۶۰۰ نفر، مرگشان به دلیل خودکشی است. (یعنی تقریبا ۱/۱ % به دلیل خودکشی جانشان را از دست میدهند.)
سایت "خط زندگی" که در راستای جلوگیری از خودکشی خدمات خیلی خوبی ارائه میدهد معتقد است افرادی که اختلالات روحی و روانی دارند، مردان پیر، دختران و ن جوان، افرادی که قبلا تلاش به خودکشی کردهاند و نیز افرادی که عزیزان درجهی اول خود را به دلیل خودکشی از دست دادهاند در گروه بالای ریسک قرار دارند و درصد خودکشی گروههای اشاره شده بالا میباشد.
سایت خط زندگی مینویسد: مردان و نی که تحصیلات بالای دانشگاهی و درآمد بالا ندارند نیز در گروه ریسک هستند.
طبق آمار لینک خط زندگی در سال ۲۰۱۷ میلادی:
۱۶۹۸۰ نفر به این سایت مراجعه و اشاره به تمایل به خودکشی کردهاند.
۱۵۴۲۷ نفر از طریق تلفن
۷۹۴ از طریق چت
۷۵۹ نفر از طریق لینک و ایمیل با این سایت تماس گرفتهاند.
۶۱ % مراجعه کنندگان زن و ۳۹ % مرد بودهاند.
۳۶۷۴ نفر بین ساعت ۲۳ شب تا ۴ صبح تماس گرفتهاند.
۲۹% مراجعه کنندگان از تنهایی رنج میبرند.
به نقل از ایرنا: در یکی از کتابهای قصه کودکان در کمال ناباوری خودکشی به روش دار زدن برای کودکان شرح داده میشود. هیاهوی ایجاد شده در فضای مجازی موجب لغو انتشار این کتاب پس از ده سال، گردید. معاونت امور فرهنگی درباره حاشیههای پیش آمده برای انتشار یک کتاب کودک توضیحاتی ارائه کرد. بر اساس این توضیحات مجوز کتاب مورد اشاره در سال ۱۳۸۹ توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم صادر شده است. متن این کتاب بر اساس یکی از حکایتهای کهن برای بزرگسالان است که ناشر آن را برای گروه سنی کودک و نوجوان بازتولید و منتشر کرده است. پس از آگاهی از موضوع در فضای مجازی، بلافاصله بررسی لازم صورت گرفت و پس از تایید موضوع توسط کارشناسان، ابطال مجوز نشر کتاب مذکور به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان صادر کننده مجوز اعلام شد. قبل از هدیه دادن کتاب به بچهها خودتان آنرا بخوانید ودرباره تاثیر محتوای آن مراقب باشید
اوتیسم یا درخودماندگی، نوعی اختلال رشدی (از نوع روابط اجتماعی) است که با رفتارهای ارتباطی و کلامی غیرطبیعی مشخص میشود. علائم این اختلال تا پیش از سهسالگی بروز میکند و علّت اصلی آن هنوز ناشناخته است. به کسانی که این اختلال را دارند اوتیستیک یا درخودمانده گفته میشود. این اختلال در پسران شایعتر از دختران است. در این افراد، حرکات تکراری (دست زدن، پریدن) و پاسخهای غیرمعمول به افراد، دلبستگی به اشیاء یا مقاومت در مقابل تغییر نیز دیده میشود. همانگونه که در تصویر بالا یک کودک دچار اوتیسم را در حال چیدن مداوم قطعات یک شکل میبینید. ممکن است در حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بساوایی، بویایی و چشایی) نیز حساسیتهای غیرمعمول دیده شود. هستهٔ مرکزی اختلال در اوتیسم، اختلال در ارتباط است. از هر ۶۰ تا ۷۰ تولد زنده در دنیا، یک نفر مبتلا به اوتیسم است. کارشناسان، زندگی ماشینی و عوامل ناشی از آن مانند استرس را در سیر صعودی ابتلا به این بیماری دخیل میدانند.
وجود یک کودک دارای اتیسم تمام سیستم خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد و قطعاً خواهران و برادران این کودکان از این قاعده مستثنی نیستند. وجود یک کودک دارای اتیسم می تواند روال های معمول یک خانواده را تغییر دهد، هزینه های زیادی را بر خانواده تحمیل کند و زمان و انرژی والدین را معطوف به خود کند که قطعاً تمامی این موارد می توانند بر فرزندان دیگران خانواده اثر بگذارند.
خواهران و برادران کودکان مبتلا به اتیسم در یک موقعیت منحصر به فرد قرار دارند. آنها با چالش های فراوانی روبرو هستند و گاهی مهارت های لازم برای مقابله با این چالش ها را نیاموخته اند. این کودکان گاهی با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند و زیاد مورد توجه قرار نمی گیرند و بنابراین بسیاری از آنها در انزوا رنج می کشند.
داشتن یک خواهر یا برادر مبتلا به اتیسم برای اکثر کودکان تجربه سختی است زیرا یک کودک مبتلا به اتیسم زمان و توجه بسیاری از اعضای خانواده از جمله والدین را به سوی خود معطوف می کند و کودکان دیگر خانواده احساس می کنند که توجه کافی را از سوی والدین دریافت نمی کنند. در این خانواده ها، والدین کمتر از نظر هیجانی و عاطفی در دسترس سایر کودکان هستند و وقت و انرژی کمتری برای آنها دارند.
از سوی دیگر این کودکان گاهی از داشتن خواهر/برادر دارای اتیسم احساس خجالت و شرمندگی می کنند و از جانب دوستانشان مورد تمسخر قرار می گیرند و همین باعث می شود که روابط دوستی آنها محدود شود.همچنین یک کودک دارای اتیسم در احترام گذاشتن به حریم خصوصی دیگران دچار مشکل است و این موضوع هم می تواند به احساس ناراحتی و خشم خواهر و برادرهای دیگر دامن بزند.
والدین نیز گاهی از این کودکان انتظار دارند که مسئولیت هایی را به دوش بکشند که فراتر از سن آنهاست. پدر و مادری که درگیر مشکلات و درمان کودک دارای اتیسم هستند، از سایر کودکان خود توقع دارند که رفتارهای مطلوب تری داشته باشند، به آنها کمک کنند و از خواهر و برادر دارای اتیسم خود مواظبت و حمایت کنند. دریافت نکردن توجه کافی از سوی والدین، بودن در محیطی استرس زا به دلیل شرایط خاص یک کودک دارای اتیسم در خانواده، احساس شرمندگی از داشتن یک خواهر/برادر دارای اتیسم و محدود شدن روابط دوستی باعث به وجود آمدن خشم نسبت به خواهر/برادر دارای اتیسم، اضطراب و افسردگی و مشکلات سازگاری در این کودکان می شود. همچنین پژوهش ها نشان می دهند که این کودکان روابط خواهر-برادری ضعیف تری /برادر دارای اتیسم خود دارند.
از سوی دیگر داشتن یک خواهر/برادر دارای اتیسم می تواند پیامدهای مثبتی را نیز به همراه داشته باشد و ویژگی های مثبتی را در کودکان دارای خواهر/برادر مبتلا به اتیسم شکل دهد از جمله استقلال، همدلی و دلسوزی بیشتر نسبت به دیگران و صبر و تحمل. به هر حال، کودکان دارای خواهر/برادر مبتلابه به اتیسم نیاز دارند احساس مورد توجه بودن و احترام کنند، در شناخت و آشنایی با اختلال اتیسم توانمند شوند، آموزش ببینند که چطور دلسوزانه از خواهر و برادر خود که دارای اتیسم است، حمایت کنند و مهارت های لازم برای مقابله با چالش ها و مشکلات ناشی از داشتن یک خواهر/برادر دارای اتیسم را بیاموزند و حتی از تجربۀ داشتن یک خواهر/برادر مبتلا به اتیسم لذت ببرند. توانمندسازی این کودکان می تواند بروز آسیب های روانی را در آنها کاهش داده و از سویی سیستم خانواده را برای پرورش یک کودک دارای نیازهای ویژه یکپارچه تر و منسجم تر کند.
رئیس مرکز مشاوره اداره کل آموزش و پرورش استان کرمان در آیین نمادین بازگشایی مدارس شهرستان ریگان گفت: مدرسه فرصتی برای پیشرفت، اجتماعی شدن، رشد معنوی،اخلاقی و عاطفی دانش آموزان است .
به گزارش روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستان ریگان، دکتر نوراله شیخ پور ضمن تشکر از همراهی مسئولین شهرستان به جهت همراهی در این مراسم، با تبریک آغاز فصل مدارس و هفته دفاع مقدس اظهار داشت : آغاز مدرسه روز شیرینی است و حتما باید توجه شود که در کنار بحث تعلیم و تربیت مهارتآموزی نیز یکی از اهداف زندگی باشد.
رئیس مرکز مشاوره اداره کل آموزش و پرورش استان کرمان با اشاره به اینکه امروز زمان آغاز اندوختن سرمایههای معنوی است، اظهار کرد: باید تلاش کنیم اندوختههای خود را افزایش دهیم چرا که بخشی از اخلاق، رفتار و منش ما در مدرسه شکل میگیرد.
وی با اشاره به شعار راهبردی مدرسه پویا اضافه کرد :ایجاد نگرش های مثبت و پویا در دانش آموزان، تقویت انگیزه کوشش برای یادگیری و کاهش دغدغه و اضطراب و آشنایی با شخصیت و دیدگاههای دانش آموزان از مهمترین لحظات بازگشایی مدارس برشمرد.
نماینده مدیر کل آموزش و پرورش استان کرمان ادامه داد : آموزش و پرورش به طور مستقیم در تحول و پیشرفت سایر نهادهای اجتماعی نیز نقش بنیادی و زمینه ساز دارد و ضعف و قوت این نهاد، در نهایت به ضعف یا پیشرفت سایر نهادهای اجتماعی منجر میشود.
دیگر عکس ها:
اصطلاحی در زبان انگلیسی وجود دارد به نام هایپرسین – hypersane که یک قدمت تاریخی در فرهنگ بشر دارد. شروعش با فیلسوف یونانی دیوژن بود که عملا مثل یک دیوانه، پریشان و ولگرد می زیست. وقتی از دیوژن پرسیدند زیباترین چیزی که می تواند وجود داشته باشد چیست؟ او گفت parrhesia که معنای تحت الفضیاش می شود آزادی مطلق و کامل از هر قید و بند … از دید روانشناسی، انسانها برای در جمع زندگی کردن، هم باید مدام نیتها و امیال خود را کنترل کنند و هم باید مدام در مسیر تربیت و سنت عمومی هر جامعه، تلاش کنند نرمال باشند. این نرمال بودن مصادف است با انواع خودفریبی و دیگران فریبی… برای اینکه نرمال بودن یعنی داشتن موقعیت و هویتی دیگران پسند …
برای خیلی ها، ایجاد یک موقعیت نرمال در این دنیای نابرابر، باعث تشوشی و نگرانی و سرخوردگی و ریسک های توام با شکست می شود. اگر هم خوش شانس باشیم باید با سرسختی و از خودگذشتگی تمام موفقیت انسانی مان را حفظ کنیم. این تقلا برای همرنگ و همراه بودن، اذیت کننده و افسرده ساز هم می تواند بشود. درصد خودکشی ها، تنهاییها و مصرف زدگی مدام بیشتر می شود چون اکثریت بشر همه عمر می دود که نرمال شود. همه می گویند نرمال بودن یک اتفاق انسانی است و برای همین از تفکر و دقت در چرایی جهان پیرامون می ترسند. اذیت شان می کند. نگران هستند مبادا دیوانه شوند. از دیوژن که به عمد ادای دیوانه ها را در می آورد پرسیدند دنبال چه می گردی به آرامی گفت دنبال انسان می گردم. این همان جستجویی است که مولوی نیز بیان کرده است. منظور کلی این دو انسان فراخردمند و سقراط و کنفسیوس و افرادی مثل جین گودل تا نلسون ماندلا، این است که یک بار به دنیا آمده اید و ذهن و وجود شگرفی دارید. انسانیت را محدود به نرمال هایی که جامعه توقع دارد نسازید. انسان باشید به جای اینکه فقط نرمال باشید. افراد فرادیوانه، می توانند از حالت نرمال خارج شوند بدون اینکه دیوانه شوند. این نوع افراد از احساسات و خواسته های لحظه ایی و دوره ایی فاصله می گیرند. از چشم و همچشمی و مسابقه کدام مان بیشتر داریم پرهیز می کنند
آدم های فرادیوانه، معمولا دیده نمی شوند و حتی کشف هم نمی شوند و ترجیح می دهند خود را وفق یک کار مثبت کنند. صبور و آرام و بدون هیچ درخواست و توقعی، کارشان را می کنند و از اینکه مورد توجه قرار نگرفتند ناراحت نیستند. انسانهای زیادی بر اثر استرس های رواج یافته برای دستیابی به توقعات زندگی، روح و روان شان خرد می شود ولی دست از تلاش برای نرمال شدن نمی کشند. آنها اگر می توانستند به تمناهای معمول در هر جامعه، دست رد بزنند دیوانه و عصبی و پریشان و مملو از استرس نمی شدند. آنها می توانستند به معنای واقعی کلمه اتنخاب کنند که آزاد و رها زندگی کنند حتی اگر جامعه آنها را غیرعادی و دیوانه ببیند.
ترجمه شده از:
The hypersane are among us, if only we are prepared to look
سلام. بعضی همکاران در مورد اینکه رابطین چه کسانی هستند و از میان چه افرادی انتخاب میشوند سوالاتی را مطرح نمودند! همانگونه که میدانید حوزه مشاوره را به پنج عنوان: هفته بهداشت روان، هفته مشاغل، هدایت تحصیلی، طرح رابطین مشاوره و طرح همیار مشاوره میشناسند. طرح رابطین مشاوره به منظور پوشش مدارس ابتدایی و ارتباط بیشتر این مدارس با حوزه مشاوره و استفاده هرچه بیشتر این عزیزان از امکانات درمانی و یاری رسانی این حوزه طراحی و تدوین گردید.
کودکان امروز در عصر پرهیجان و متنوعی زندگی می کنند و نیاز به حمایت ، راهنمایی و ایجاد فرصت هایی در طول دوره کودکی دارند. کودکان در این دوره رشدی با چالش های مشترک و گوناگونی مواجه می شوند که در پیشرفت تربیتی، اخالقی و تحصیلی آنان مؤثر است . با توجه به اینکه تسهیل و تسریع ارایه خدمات مشاوره ای مطلوب در عصر ارتباطات نیازمند برنامه ریزی سیستمی و همکاری عوامل مدرسه می باشد ، این برنامه به منظور توسعه خدمات می تدوین شده است .
اهداف :
1 -تعمیق و تسهیل فعالیت های راهنمایی با توجه به ساحت های شش گانه تعلیم و تربیت در مدارس ابتدایی
2 -تمرکز بر پیشگیری از مشکالت تربیتی ، اخالقی ، عاطفی و .
3 -استفاده از ظرفیت و توان عوامل آموزشگاهی در ارائه خدمات راهنمایی های تربیتی و اخالقی
4 -شناسایی دانش آموزان نیازمند دریافت خدمات مشاوره ای و ارجاع ایشان به هسته مشاوره
فرایند اجرایی برنامه و زمان بندی :
- مدیران مدارس از بین معاونان پرورشی و تربیت بدنی ، مربیان پرورشی و آموزگاران داوطلب ، یک نفر را که دارای ضوابط زیر می باشند ،انتخاب و بر اساس نمون برگ شماره1 برای شرکت در جلسات توجیهی و آموزشی به معاونت پرورشی و تربیت بدنی اداره خود معرفی نمایند.
تذکر : معاون پرورشی و تربیت بدنی و یا مربی پرورشی مدارس در اولویت می باشند. - همکارانی که در سال قبل رابط هسته مشاوره بوده اند و در ارزیابی فعالیت موفق بوده در اولویت هستند.
ضوابط انتخاب رابط هسته مشاوره :
1 -فرد منتخب عالقه مند به انجام فعالیت های راهنمایی و مشاوره باشد.
2 -در بین دانش آموزان و همکاران محبوبیت داشته باشد.
3 -حداقل مدرک تحصیلی لیسانس در یکی از رشته های مرتبط مشاوره ، روان شناسی و. باشد.
4 -از قدرت بیان و مهارت های ارتباطی مطلوب برخوردار باشد.
شرح وظایف رابط هسته مشاوره :
1 -برقراری ارتباط صمیمانه با دانش آموزان و کمک به تسهیل ارتباط دانش آموزان با سایر افراد
2 -همکاری با هسته مشاوره اداره در گسترش فعالیت های راهنمایی و مشاوره تربیتی در سطح آموزشگاه
3 -همکاری در برگزاری جلسات راهنمایی گروهی به دانش آموزان در خصوص مهارت های زندگی توسط مشاورین منطقه
4 -هدایت دانش آموزان در زمینه های تربیتی ، آموزشی و تحصیلی و شیوه های صحیح مطالعه و تشکیل کالسهای آموزشی
5 -شناسایی مستمر دانش آموزان در معرض خطر نیازمند به خدمات مشاوره ای و ارجاع به هسته مشاوره اداره
6 -تهیه بروشور در زمینه های بهداشت روان ، رشد عاطفی، اخالقی و . موضوعات مرتبط با نیازهای دانش آموزان و توزیع مناسب بین دانش آموزان ، همکاران و اولیاء
7 -نصب تابلوی صدای مشاور و صندوق ارتباط با رابط هسته مشاوره
8 -پاسخگویی به سئواالت کتبی درون صندوق مکاتبه زیر نظر شورای تربیتی مدرسه .
9 -شرکت فعال در کارهای آموزشی دوره های ضمن خدمت و مطالعه کتب معرفی شده توسط هسته مشاوره
11-دعوت از مشاورین منطقه برای آموزش های مورد نیاز در مدرسه
جواب کوتاه این است که بله افسردگی می تواند مسری باشد. ولی نه به این تعبیر که اگر به یک فرد افسرده دست بدهید بیماری اش به شما منتقل می شود.
دهها سال است که محققین علوم روانشناسی و جامعه شناسی به این حقیقت اشاره کرده اند که رفتارهای سالم و ناسالم می توانند به دیگران منتقل شود. از ترک کردن سیگار تا خودکشی و همه احساسات و عادت های بشری می توانند توسط دیگران، تقلید و تکرار شوند.
افسردگی معمولاً همراه با مجموعه ای از رفتارها و عادتها است نظیر تصمیمات غیرمنطقی، بدبینی، ایرادگیری، کنسل کردن قرارهای جمعی، و لذت نبردن از خوشی های معمول در زندگی… اعمال و احساساتی که قابل سرایت به دیگران هستند.
دانستن این موضوع به معنای این نیست که از افراد افسرده که می شناسید فاصله بگیرید. اگر در قدم اول بپذیرید که مشکلات و رفتار آدم های افسرده، علائم بیماری شان است، مصونیت را نصیب خود ساخته اید.
وقتی بپذیرید که آنها بیمار هستند و نقش بازی نمیکنند یا تنبل و فرصت طلب نیستند، راحت تر می توانید همانطوری که هستند درک شان کنید.
یادتان باشد بیشترین انرژی منفی که نصیب شما می شود و شما را در معرض سرایت رفتار افسرده آنها قرار می دهد این است که تلاش کنید آنها را معالجه کنید یا با ذکر پیشنهادات تان، متوقع باشد که آنها خودشان را معالجه کنند.
شما برای عزیزان افسرده فقط یک حامی مهربان باشید و در حد مقدور با احساست خود و آنها کلنجار نروید. آنها را همانطور که هستند بپذیرید و نشان دهید که دوست شان دارید و می خواهید وقت و زمان برای شان بگذارید.
این نکته اصلی هم ضروری است مطرح شود که اگر علائم افسردگی در خانواده تان باشد، اگر سیستم دفاع بدنیتان ضعیف باشد یا اگر خودتان و موقعیت زندگی تان سرشار از تنش باشد شاید افسرده شدن تان از طریق رفاقت با یک فرد افسرده ممکن باشد.
ترجمه شده از لینک: https://www.psychologytoday.com/us/blog/how-be-yourself/201606/is-depression-contagious
دیروز 10 سپتامبر برابر با 19شهریور1398 روز جهانی پیشگیری از #خودکشی بود. تارنمای اخبار سازمان ملل متحد به نقل از سازمان بهداشت جهانی(WHO) نوشت: تعداد کشورهایی که در پنج سال گذشته تدابیری در مورد پیشگیری از خودکشی اعمال کرده اند، افزایش یافته است. با این حال، شمار این کشورها (۳۸ کشور) هنوز بسیار اندک است و سازمان بهداشت جهانی از دولتها خواسته تا به این موضوع توجه کنند. در فراخوانی که از سوی این سازمان صورت گرفته از همه افراد خواسته شده تا با هم برای پیشگیری از خودکشی عمل کنیم و فعالین را به 40 ثانیه فعالیت» برای آگاهی دادن به اطرافیان مم دانسته است. در متن فراخوان 40ثانیه فعالیت آمده است: به ما بپیوندید تا در مورد میزان خودکشی در سراسر جهان و نقشی که هر یک از ما می توانیم در پیشگیری از آن داشته باشیم، آگاهی دهیم.
دکتر تدروس آدهانوم گبریسوس، مدیرکل سازمان بهداشت جهانی، میگوید: به رغم پیشرفتهای به دست آمده، در هر چهل ثانیه یک نفر جان خود را میگیرد.»
به گزارش سازمان بهداشت جهانی، خودکشی در کشورهایی که درآمد بالا دارند، بیشتر است و دومین دلیل مرگ میان جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله پس از سوانح جاده ای است. هر سال، حدود ۸۰۰ هزار نفر جانشان را در پی خودکشی از دست می دهند و بیش از ۲۰ برابر این تعداد نیز اقدام به خودکشی کرده اند. شمار افرادی که سالیانه به دلیل خودکشی جان میبازند از شمار افرادی که در جنگ کشته میشوند، بیشتر است. طبق اعلام WHO محدود کردن دسترسی به سموم دفع آفات یکی از موثرترین راههای کاهش سریع شمار خودکشیها است. سموم دفع آفات به طور معمول با آمار بالایی برای خودکشی مورد استفاده قرار گرفته و به دلیل سمومیت بالای خود، نبود پادزهر برای بسیاری از آنها و استفاده از آنها در مناطق دورافتادهای که دسترسی به امکانات پزشکی وجود ندارد، اغلب منجر به مرگ میشوند.
بنا بر گزارش رویترز، سازمان جهانی بهداشت در گزارش اخیر خود درمورد خودکشی به مطالعهای که در سریلانکا صورت گرفته، اشاره کرد که ممنوعیت سموم دفع آفات منجر به کاهش ۷۰ درصدی خودکشیها و نجات جان حدود ۹۳ هزار نفر در بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۵ میلادی شده بود.
+با هم شعارهای سازمان بهداشت جهانی از سال 2003 تا 2017 راجع به پیشگیری از خودکشی را بخوانیم:
۲۰۰۳ – "خودکشی قابل پیشگیری است!"
۲۰۰۴ – نجات جانها، بازگرداندن امید»
۲۰۰۵ – پیشگیری از خودکشی کاری همگانی است.»
۲۰۰۶ – با درک امیدهای تازه»
۲۰۰۷ – پیشگیری از خودکشی در طول زندگی»
۲۰۰۸ – در سطح جهانی بیاندیشیم، در سطح ملی برنامهریزی کنیم، در سطح محلی انجام دهیم.»
۲۰۰۹ – پیشگیری از خودکشی در فرهنگهای گوناگون»
۲۰۱۰ – خانواده، جامعه و خودکشی»
۲۰۱۱ – پیشگیری از خودکشی در جوامع چندفرهنگی»
۲۰۱۲ – پیشگیری از خودکشی در سراسر جهان: تقویت کاراهای محافظتی و ادامه امیدواری.»
۲۰۱۳ – بدنانی اجتماعی: یکی از موانع مهم پیشگیری از خودکشی»
۲۰۱۴ – شمعی را در جوار پنجرهای روشن کن.»
۲۰۱۵ – پیشگیری از خودکشی: رسیدگی و نجات جانها»
۲۰۱۶ - پیوستن، گفتگو کردن، مراقبت کردن.»
۲۰۱۷- یک دقیقه وقت بگذارید، زندگیای را تغییر بدهید.» تصویر این پست یک پیام تبلیغاتی برای آگاهیدهی عمومی در مورد روز جهانی پیشگیری از خودکشی. روی دست فرد در نگاره (جایی که برخی از خودکشها رگهای آن را با تیغ میبرند تا خودکشی کنند) واژه Love به معنی عشق نوشته شدهاست.
ترجمه شده از لینک:
WHO WEBSITE
0 موضوعات مرتبط با مطلب:
+فایل کارگاه پیشگیری از رفتارهای آسیب راسان را از لینک روبه رو دریافت کنید: دانلود فایلهای کارگاه(فقط با رمز امکان دریافت وجود دارد)
+چینش نمادین افرادی که در سال ۲۰۱۷ در ایالت واشنگتن خودکشی کردند؛
کوله پشتی ها نماینده جوانان و جلیقههای زرد نماینده کهنه سربازانی است که جان خود را گرفتند.
انتخابات انجمن علمی مشاوران با همکاری مرکز مشاوره راه نو و اداره مشاوره در تاریخ 30 خردادماه 98 به همراه دوره بررسی تغییرات DSM با مدرسی دکتر باران در محل سالن اجتماعات پژوهشکده برگزار گردید. در این انتخابات آقایان سیدمنصور مرتضوی، دکتر شیخ پور، دکتر باران، اسلامی، افشارمنش و یزدانپناه به عنوان اعضای شورا و بازرسی انتخاب شدند.
با حضور حجت الاسلام محمدزاده امام جمعه شهر ماهان، مدیر کل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش جناب آقای شکوهی، معاونت محترم پرورشی سرکار خانم مرادی و مدیر کل امور بانوان استانداری کرمان سرکار خانم موسی پور از محتوای آموزش قبل ازدواج که توسط مرکز مشاوره راه نو تهیه و تدوین گردیده بود رونمایی شد.
این دوره ها توسط اداره مشاوره و مرکز مشاوره راه نو در تاریخهای ذکر شده با هدف توانمندسای مشاوران با حضور دکتر محمود گاری برگزار گردیدند.
مدرس؛ دکتر محمود گاری و مهدی ملک محمد
مکان: هتل آسمان
زمان: ۱۶ و ۱۷ اسفندماه
همایش کنکور مورخ ۹۷/۱۲/۱ ساعت ۸ صبح الی 5 بعدازظهر با همکاری مرکز مشاوره راه نو و کارشناسی مشاوره ناحیه 1
گروه هدف: مشاوران و دانش آموزان پایه دوازدهم
مدرس: دکتر علیرضا افشار تبار
محل برگزاری: اداره آموزش و پرورش ناحیه 1 (چهاراه نیمه شعبان خیابان شهیدان اعتباری سالن امام حسین (ع) )
مرکز مشاوره راه نو به منظور تسهیل و تسریع امر هدایت تحصیلی اقدام به تهیه و تدوین راهنمای آزمون رغبت و توانایی نموده است
دانلود راهنمای تصویری آزمون رغبت و توانایی
حجم: 2.03 مگابایت
همکاران کارشناس لطفا در گروهها به اشتراک گذارید.
قابل توجه کارشناسان محترم تکمیل نمون برگ اطلاعات هسته ها و مراکز فقط بصورت word تکمیل و ارسال گردد.
+زمان قانونی ارسال تا 15 بهمن ماه و زمان ایمیل کردن این بخشنامه 29 دیماه بوده است!
دریافت
حجم: 42.1 کیلوبایت
توضیحات: اطلاعات هسته ها و مراکز
رییس اداره مشاوره تربیتی و تحصیلی اداره کل آموزش و پرورش از برگزاری دوره ی آموزشی و علمی تخصصی اختلالات و رفتارهای خود آسیب رسان در تاریخ 3و4بهمن در محل هتل آسمان ویژه مشاوران با مدرسی دکتر پورشریفی، دکترای سلامت و دانشیاردانشگاه علوم توانبخشی تهران خبرداد.
سیدمنصورمرتضوی با بیان اینکه در این کارگاه نشانه ها و علایم افراد آشفته و تحت استرس عنوان گردید، گفت: افرادی که درباره خودکشی صحبت می کنند، در درد و رنج هستند و به کمک نیاز دارند و گفتن اینکه آنها صرفا چیزی را مطالبه می کنند یا می خواهند دیگران را کنترل کنند جملاتی غیرمسئولانه است .
مرتضوی افزود: نداشتن معنی و امید وهدف در زندگی زمینه ساز افکار خشونت علیه خود می شود.
در ادامه، صدیقه مرادی معاون پرورشی فرهنگی آموزش و پرورش گفت: مشاوران استان بایستی در خصوص افرادی که افکار خودزنی و ضرر و زیان به جسم خود را دارند دغدغه داشته باشند و همه مطیع حدیث پیامبر (ص) کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته باشند.
همچنین زهرا موسی پور، مدیر کل اموراجتماعی و فرهنگی استانداری کرمان با بیان دیدگاه مقام معظم رهبری در خصوص افرادی که در معرض خطر هستند و نیاز به یاری مشاوران دارند گفت: حتی اگر قرار است یک هسته یا مرکز مشاوره تقویت بشود با یستی به دانش افزایی پرداخت و دانش را به اشتراک گذاشت چرا که با مهارت قبلی نمی شود کار مشاوره ای کرد و همه ی ما مسئول هستیم.
گفتنی است در این جلسه تخصصی، مرتضوی، عضوهیأت رسیدگی به تخلفات در خصوص اقدام به خودکشی به لحاظ حقوقی و حرفه ای از زاویه ی مسایل حقوقی مطالبی بیان نمودند.
+ فایل های کارگاه تا روز جمعه در همین سایت قابل دسترسی هستند.
معاون پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش استان کرمان در جلسه "پیشگیری از رفتارهای خود آسیب رسان" که به همراه شیخ پور رئیس مرکز مشاوره استان و مرتضوی زاده رئیس اداره مشاوره آموزش وپرورش کرمان و با حضور مدیران مدارس ابتدایی و متوسطه و مشاورین مدارس شهرستان سیرجان برگزار شد گفت: با استفاده از تمام ظرفیت های موجود بهترین برنامه ها را برای دانش آموزان برنامه ریزی کنیم.
صدیقه مرادی در این جلسه گفت: امروزه اولین سواد برای دانش آموزان باید حل کردن مسائل توسط خودشان باشد ، دانش آموزان باید به خودباوری برسند تا بتوانند در مقابل هجمه های فرهنگی از خودشان مراقبت کنند ،ما باید باکمک هم در مدارس یک تحول عظیم ایجاد نماییم ومدارس را از حالت آموزشی در بیاوریم .
وی ادامه داد:برنامه ریزی ما باید برای تربیت یک انسان باشد ،انسانی که بتواند خوب زندگی کند و در آینده هم کارآمد باشد ،برنامه ریزی ما باید برای مقابله با آسیب ها باشد تا دانش آموز ما بتواند در مفابل تمام آسیب ها از خودش مراقبت کند.
معاون پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش کرمان افزود:یکی از ساحت های آموزش هنر و زیبایی است ،هنر یعنی مهارت و خلاقیت . دانش آموزانی که در این وادی باشند کمتر آسیب می بینند. اگر دست به دست هم بدهیم و عمق مسئله تعلیم و تربیت را مبنای کار خود قرار دهیم مطمئن باشیم می توانیم جلوی همه ی اسیب ها را بگیریم.
مرادی ادامه داد:محیط مدرسه باید محیطی شاداب برای دانش آموزان باشد ،ما امروز نیاز به مدرسه پویا،خلاق و شاداب داریم ،ما در آینده نیازمند نسلی هستیم که بتواند خوب زندگی کند و مشکلات خودش را خودش حل کند.
همچنین مرتضوی رئیس اداره مشاوره در این همایش عنوان کرد : نداشتن معنی در زندگی و هدف و امید در زندگی زمینه ساز افکار خشونت علیه خود میشود.
گفتنی است بعد از پایان این جلسه معاون پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش استان کرمان از برگزاری مسابقات نقالی و لالایی خوانی دانش آموزان در کانون اهرا بازدیدکردند.
این روزها با توجه به پیشرفتهایی که در زندگی اجتماعی بهوجود آمده، بلوغ زودرس در دختران سفید پوست زیر 7 سال و در سیاهپوستان زیر 6 سال تعریف شده است.
بلوغ طبیعی دورهای است که طی آن صفات ثانویه جنسی بهوجود میآیند و فرد توان باروری پیدا میکند.تغییرات فیزیکی در دوران بلوغ، نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم بلوغ غده هیپوتالاموس در دستگاه عصبی مرکزی، تحریک اعضای جنسی و ترشح هورمونهای جنسی است.اما بلوغ زودرس بر اساس تعریفهای اپیدمیولوژیک، ظاهر شدن علائم بلوغ از نظر فیزیکی و هورمونی زیر 8 سال در دختران و زیر 9 سال در پسران است.
این روزها با تغییری که در ساختار زندگی شهری صورت گرفته و با توجه به پیشرفتهایی که در زندگی اجتماعی بهوجود آمده، بلوغ زودرس در دختران سفید پوست زیر 7 سال و در سیاهپوستان زیر 6 سال تعریف شده است.
این سن در مورد شروع بلوغ است، چون همانطور که میدانید بلوغ دورهای چند ساله دارد.
زود بزرگ شدن چه علائمی دارد؟
اولین علامت بلوغ در دختران مشاهده برجستگی های نه و در پسران بزرگ شدن و تغییر سایز اندام جنسی است، بنابراین اگر دختری در ناحیه تناسلی و زیر بغل با رشد مو مواجه شد، نباید اینطور قلمداد شود که بالغ شده، چون این حالت مقدمه بلوغ است.
در دختران علائم ابتدا با بزرگ شدن اندام های نه ظاهر میشود و بعد از آن است که در نواحی از بدن که در آنها غدد جنسی وجود دارد، مو میروید.
عادت ماهانه نیز در مرحله نهایی اتفاق میافتد. در پسران اولین علامت بزرگ شدن بیضه و سپس بلوغ دیگر اجزای اندام تناسلی است.
علت بلوغ زودرس
دانشمندان علوم پزشکی شروع بلوغ را به فعال شدن ژنی به نام GPR54 نسبت میدهند که این ژن سیگنالی را به مغز میفرستد و واکنشهای زنجیرهای انجام میشوند که آزادکننده هورمونها در بدن میباشند.
علتهای رایج شروع زودهنگام فعالیت این زنجیره
* بروز مشکلاتی که در فرد ایجاد شده است (مثلا وجود تومور).
* صدمه و ضربه به مغز و یا آسیبهای مغزی
* وجود عفونتی در مغز مانند مننژیت
* وجود مشکلاتی در تخمدانها و یا غده تیروئید
* استفادههای ژنتیکی و سابقه خانوادگی بلوغ زودرس
با همه این تفاسیر، هنوز علت برخی از بلوغهای زودرس در بسیاری از دختران و پسران مشخص نشده است.
عدهای هم علت را در مسائل فرهنگی میدانند و معتقدند که قرار گرفتن کودکان در معرض فیلمهای تحریک کننده و صحنههای محرک، چرخه جنسی آنها را زودتر فعال میکند.
عدهای هم انواع امواج ساطع شده در فضای شهرها مانند امواج موبایل و پارازیتهای ماهوارهای را علت آن میدانند.
عواملی که منجر به بلوغ زودرس میشود
جنسیت: دختران بیشتر از پسران در معرض بلوغ زودرس قرار دارند.
چاقی و افزایش وزن: دانشمندان افزایش وزن دوران کودکی را دلیلی برای بلوغ زودرس می دانند، بنابراین به والدین دختران چاق توصیه میشود که حتما وزن کودک خود را کنترل کنند تا در معرض بلوغ زودرس قرار نگیرد.
در معرض هورمونهای جنسی بودن: استفاده از کرمهایی که حاوی هورمونهای جنسی هستند مانند استروژن و تستوسترون و یا مکملهای غذایی و داروهایی که حاوی این هورمونها میباشند، میتواند فرد را در معرض بلوغ زودرس قرار دهد.
ابتلا به برخی بیماریها: بلوغ زودرس میتواند در اثر ابتلا به برخی بیماریها مانند سندروم مک کیون آلبرایت و یا هیپرپلازی مادرزادی آدرنال و یا بیماریهایی که به صورت غیر طبیعی هورمونهای مردانه را میسازند، ایجاد شود.
تشخیص بلوغ زودرس چگونه است؟
برای تشخیص بلوغ زودرس، پزشک آزمایش خون تجویز میکند تا مشکلات هورمونی فرد را بررسی کند.
تستهای تصویربرداری مانند ام. آر. آی و سونوگرافی نیز تجویز میشود تا وجود هرگونه تومور و یا اختلالات غدد و ارگانهای خاص مورد بررسی قرار بگیرد.
انجام آزمون اشعه X نیز ممکن است توصیه میشود. اشعه X میتواند سن استخوانی کودک را مشخص کند. سن استخوانی تعیین میکند که آیا استخوانها سرعت رشد بالایی پیدا کردهاند و بلوغ زودرس رخ داده است و یا نه.
تست تیروئید: پزشک کمکاری تیروئید را در کودک بررسی میکند و علائم آن مانند خستگی، تنبلی، حساسیت به سرما، کاهش فعالیت کودک در خانه و مدرسه و خشکی پوست و یا بیرنگ شدن پوست کودک را مورد بررسی قرار میدهد.
علاوه بر موارد ذکر شده، پزشک با پرسیدن سوالاتی، وجود سابقه خانوادگی بلوغ زودرس را در اقوام درجه یک کودک مورد بررسی قرار میدهد.
بلوغ زودرس گاهی خطر مرگ دارد!
بلوغ زودرس در دختران شایعتر از پسران است، اما معمولا علت پاتولوژیک ندارد.
این در حالی است که در پسران وقتی علائم بلوغ زودرس مشاهده میشود این نگرانی ایجاد میشود که اتفاق بیمارگونهای در حال وقوع است.
گاهی بلوغ در شرایطی آغاز میشود که فرد دچار تومور مغزی است یا آنسفالی مغزی دارد.
این آسیبهای مغزی باعث میشود تغییرات هورمونی که آغازکننده بلوغ است زودتر ایجاد شود که به آن بلوغ ثانویه یا مرضی میگویند.
عفونتهای مغزی، ضربههای مغزی، تومور مغزی و مصرف داروهای استروژن و آندروژن قبل از بلوغ از مهمترین عوامل بیمارگونه بلوغ زودرس در پسران است و به همین دلیل بروز بلوغ زودرس در پسران باید جدی گرفته شود و هر چه زودتر بررسیهای لازم انجام شود.
بررسیهای تشخیصی کدام است؟
آنچه اهمیت دارد این است که بلوغ زودرس اگر زود تشخیص و ردیابی شود، اشکالی در رشد ایجاد نمیکند.
بررسیهای تشخیصی در این مورد بستگی به فرد دارد، اما بهطور کلی هر کودکی که زیر 6 سال علائم را نشان میدهد باید MRI، سیتیاسکن و آزمایشهای مختلف در مورد او انجام شود، اما در سنین کمی بالاتر با معاینه و بر اساس شواهد بالینی بررسیهای لازم را انجام میدهد.
اندازهگیری میزان هورمونهای بلوغ در این مورد بسیار کمککننده است، چون هنگام بلوغ، مغز هورمون خاصی ترشح میکند که هم در بدن دختر و هم در بدن پسر ترشح میشود، اما تفاوت آن در محل اثر هورمونها است.
در مورد برخی والدین که از هورمون رشد برای کودکشان استفاده میکنند باید گفت، این هورمون درصورتی باید استفاده شود که کمبود هورمون رشد داشته باشد و در استفاده از آن تنها بهدلیل بلند قد شدن کودک باید دقت کرد.
تغذیه غلط یکی از عوامل بروز بلوغ زودرس است
ما نمیتوانیم ادعا کنیم که دقیقا مصرف گروهی از خوراکیهای خاص باعث بروز بلوغ زودرس در کودکان میشود، اما برخی از عادتها و الگوهای غذایی میتوانند باعث بلوغ زودرس شوند که کاهش رشد قدی پس از رسیدن به سن بلوغ، مخصوصا در دختر بچهها از عوارض آن است.
والدین باید مصرف غذاها و میانوعدههای چرب و شیرین را در برنامه غذایی کودکان خود محدود کنند و ذائقه آنها را از زمان آغاز تغذیه کمکی (6 ماهگی)، به خوردن خوراکیهای چرب، شور و شیرین عادت ندهند.
نباید فرزندان خود را به مصرف لبنیات پرچرب یا دسرهای شیرین و غذاهای سرخ کرده که عامل افزایش وزن و ابتلا به بلوغ زودرس در بچهها هستند، عادت دهند.
بلوغ زودرس باعث کوتاه قدی فرد در آینده میشود
زمانی که فرآیند بلوغ اتفاق میافتد، کودک یا نوجوان با رشد سریع قدی مواجه میشود.
در بسیاری از موارد، ممکن است قد کودک یا نوجوان در زمان بلوغ، کاملاً طبیعی یا حتی مقداری بلندتر از افراد همسن و سال خود هم باشد، اما وارد شدن زودرس به مرحله بلوغ، باعث افزایش ترشح هورمون استروژن و بسته شدن زودتر از موعد صفحات رشد خواهد شد.
در واقع بلوغ زودرس، با کوتاهی قد در دوران بزرگسالی، رابطه مستقیمی دارد.
درمان بلوغ زودرس چگونه است؟
بسته به علت بروز بلوغ زودرس، دو شیوه درمانی صورت میگیرد:
* درمان علت زمینهای مانند برداشتن تومور
* پایین آوردن سطح هورمون های جنسی با استفاده از داروهایی که منجر به توقف رشد جنسی در کودک می شود.
تذکر: اگر پزشک تشخیص دهد که بلوغ زودرس مشکلاتی را برای کودک در آینده ایجاد میکند، مانند مشکلات ضعف استخوانی و یا کوتاه ماندن قد و کاهش رشد استخوانی، درمانهای دارویی را شروع میکند.
در ابتدا این کودکان بلندتر از همسالان خود هستند، ولی بهدلیل بلوغ زودرس استخوانها، در نهایت قد کوتاهتری خواهند داشت.
آیا میتوان پیشگیری کرد؟
راهحل پیشگیری از بلوغ زودرس به تغذیه و توجه به رشد مناسب فرد بستگی دارد. والدین باید از چاقی مفرط فرزندانشان پیشگیری کنند و به هیچوجه مرغ و تخممرغ ماشینی و فراوردههای هورمونی را بهخصوص به دختران خود ندهند.
آمپولهای تزریقی برای جلوگیری از بلوغ زودرس نیز بسیار مضر هستند، چون محور تخمدان به هیپوفیز را مختل میکند و تاثیر منفی در رشد واژن و رحم دارد و استفاده از آن به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
همانطور که مصرف داروهایی که ممکن است منجر به بلوغ زودرس شود نیز اصلا مناسب نیست. والدین باید مراقب باشند با دیدن علائم اولیه اگر ومی به درمان بود حتما درصدد درمان برآیند.
والدین باید با ایجاد رابطه صادقانه و دوستانه با دختر یا پسر مبتلای خود، برای او پیدایش این تغییرات را توضیح دهند و او را از مراقبتهای ضروری آگاه کنند.ارتباط والدین با معلمان فرزندشان بهمنظور برقراری ارتباط دوستانه آنان با بچههای همسن خود و جلوگیری از ایجاد مشکلات روانی در این زمینه بسیار اهمیت دارد.
رعایت عوامل و شرایط فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل کنترل (عوامل و شرایط ذکر شده در مورد علل بلوغ زودرس) بهمنظور تعدیل و کاستن از عوارض و پیامدهای بلوغ زودرس در زندگی حال و آینده این افراد نیز حائز اهمیت است.مراجعه به پزشک متخصص برای بررسی و درمان زودرس بلوغ برای پیشگیری از مشکلات استخوانبندی، رشد قدی و فیزیکی و انجام معاینهها و آزمایشهای مداوم یکی از وظایف مهم والدین در این موارد است.
این مقاله توسط مرکز مشاوره راه نو تهیه و تدوین گردیده است
بازیهای رایانهای زمانی به اعتیاد برای افراد تبدیل میشوند که وقتی شخص شروع به بازی میکند، خود را در رابطه و در قالب شخصیتهای بازی حس کند. و شرکت های تولید کننده بازی هر چه در توان دارند برای ایجاد همین همزاد پنداری و در واقع اعتیاد آور کردن بازی به کار می گیرند و میلیون ها دلار هزینه را به جان می خرند که کاراکتر سازی مناسب داشته باشند.بی اهمیت نشان دادن زمان، استفاده نادرست از پول و احساسات چندگانه میتواند از عوامل اعتیاد به بازیهای آنلاین باشد.
فرد قصد دارد برای رسیدن به اهداف شخصیت بازی آن را ادامه دهد و یا اینکه در قالب یک عضو تیم ورزشی برای رسیدن به موفقیت آن تیم تلاش کند، بازیهای کامپیوتری به ویژه بازیهای آنلاین گسترده، به کاربران این اجازه را میدهند که رفتار بسیار متفاوتی از شخصیت عادی خود نشان دهند، مثلا یک نوجوان خجالتی میتواند یکباره تبدیل به یک شخص اجتماعی و یا یک فرد منفعل تبدیل به شخصیتی تهاجمی شود. اعتیاد به رایانه و بازیهای رایانهای در دستهبندیهای اختلالات روانی و ذهنی قرار نمیگیرند.
وقتی که افراد بازی میکنند، مغز آنها اندروفین تولید میکند، ادامه داد: این اتفاقی است که توسط قماربازان و یا افراد معتاد به مواد مخدر تجربه شده است. اگر یک نوجوان معتاد به بازیهای رایانهای برای انجام تکالیف و کارهای درسی خود نیاز به استفاده از رایانه را داشته باشد، دچار وسوسه خواهد شد.
یک نوع برنامه درمانی مختص نوجوانان است و با جدا کردن شخص از محیط زندگی فعلی آغاز میشود، اظهار کرد: اردوی تابستانی یا یک برنامه تفریحی در طبیعت و خارج از شهر میتواند نوجوان را از محیط عادی روزانه خود جدا کند و او را در وضعیتی قرار دهد که دنیای واقعی را تجربه کند.
عوارض فیزیکی اعتیاد به بازیهای رایانهای میتواند سندروم تونل کارپال (نوعی بیماری مچ دست که مربوط به عصبهای مچ دست میشود)، اختلالات خواب، کمردرد و گردن درد، سردرد، ضعیف شدن چشم، بی نظمی در خوردن وعدههای غذایی و بی توجهی و غفلت از بهداشت شخصی باشد.
اگر فردی دو یا سه مورد از این نشانهها را داشته باشد، میتواند در دسته بندی افراد معتاد به اینترنت و بازیهای رایانهای قرار گیرد.
تردید بعضی متخصصین در بیماری اعتیاد به بازی های دیجیتالی
برخی متخصصان در مورد اختلال بازیهای اینترنتی که در DSM-5 مطرح شده است تردید دارند، آن را سردرگم خواندهاند و انتقاد کردهاند که این رویکرد شبیه به اعتیاد به مواد مخدر است در حالی که نباید چنین باشد.
نسخه بعدی ICD قرار است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شود و باید دید که آیا اعتیاد به سرگرمی های دیجیتال به این دفترچه اضافه می شود یا خیر. اعتیاد به بازی های ویدیویی» در نسخه فعلی DSM یعنی DSM-5 به عنوان وضعیتی که نیاز به مطالعات و تحقیقات بیشتری دارد گنجانده شده.
اگر اعتیاد به بازی های ویدیویی» را جست و جو کنید، می بینید که کمپ ها بسیاری در ایالات متحده برای مبارزه با این اعتیاد بر پا شده. مردم هم فرزندان شان را به این کمپ ها می فرستند و خوش حال اند بابت این که اعتیاد فرزندشان قرار است درمان شود. اما آیا واقعا در این کمپ ها از علاقه فرزندان به بازی ها کاسته می شود؟
ایجاد اردوگاههایی برای ترک اعتیاد جوانان به اینترنت
البته لازم به ذکر است که کشور چین از سال ۲۰۰۸ اعتیاد به بازی های رایانهای را به عنوان یک بیماری به رسمیت شناخته است و از آن زمان نیز سعی کرده تا اردوگاههای بازپروی برای نوجوانان معتاد به اینترنت راهاندازی نماید.
در این اردوگاهها هدف این است که با سختگیریهای زیاد و فعالیتهای بدنی شدید، اعتیاد نوجوانان به اینترنت ترک شود. البته به روشهای این اردوگاهها برای ترک دادن جوانان نیز، هم از نظر انسانی و هم از نظر کارآمدی انتقاد شده است.
در کره جنوبی داشتن موبایل برای شاگردان ابتدایی عادی است و از سال ۲۰۱۵ نیز در این کشور اردوگاه ترک اعتیاد برای نوجوانان راهاندازی شد. همچنین از سال ۲۰۱۱ قانونی در این کشور پیاده شد که براساس آن افراد زیر ۱۶ سال اجازه نداشتند از ساعت ۱۲ شب تا شش صبح به انجام بازی اینترنتی بپردازند. البته مشتاقان همیشه راهی برای دور زدن آن مییابند.
تجارت میلیاردی به این راحتی ها تعطیل نخواهد شد!
مردم اصلا ایده ای ندارد که اعتیاد به بازی های ویدیویی» چیست. نمی دانند که همچین چیزی واقعا وجود ندارد. فقط به خاطر هراس عمومی، هراسی که از بازی های ویدیویی وجود دارد فرزندان خود را به این کمپ ها می فرستند. قطعا فرندان در این کمپ ها چیز های جدیدی خواهند آموخت، اما وقتی که به اجتماع بازگردند چه؟ چه چیزی جلوی دوباره بازی کردن شان را می گیرد؟
وقتی کتابی را از عاشق کتاب بگیرید، او دوباره آن کتاب را به هر نحوی که شده از سر می گیرد. طرفداران فوتبال هم به هر نحوی که شده نتایج بازی ها را چیگری می کنند. گیمر ها هم دوباره به سراغ سرگرمی محبوب شان می روند و هراس والدین شان از بازی های ویدیویی را تشدید می کنند. آن ها هیچ گاه این چرخه مالی پر سود را که بر بستر این ترس عمومی بنا شده ترک نمی کنند.
براساس گزارشات موجود مشخص شده است که سازمان بهداشت جهانی برای اینکه بیماری اعتیاد به بازی های کامپیوتری را به رسمیت بشناسد، تحت فشار بسیار شدید کشورهای آسیایی قرار گرفته است و مجبور بوده تا این نوع اعتیاد را به رسمیت بشناسد.
احسان افشارمنش
پژوهشگران آمریکایی در بررسی جدید خود دریافتند که برخی از امواج مغز میتوانند آن را هنگام خواب پاکسازی کنند
به گزارش نیوساینتیست، به نظر میرسد امواج حاصل از فعالیت الکتریکی مغز، عناصری را که میتوانند به سلولهای مغز آسیب برسانند، هنگام خواب از بین میبرند و مغز را پاکسازی میکنند. این فرآیند میتواند نقش مهمی در پیشگیری از بیماریهای تخریبکننده عصب مانند آایمر داشته باشد.
"لائورا لویس"(Laura Lewis)، پژوهشگر "دانشگاه بوستون"(BU) و سرپرست این پژوهش گفت: خواب، اهمیت بسیاری در پاکسازی عناصر زائد و سمی از مغز دارد. کمخوابی، با تولید تودههای پروتئینهایی از جمله آمیلوئید بتا در ارتباط است که میتوانند به بروز بیماری آایمر منجر شوند. امواج مغزی، توسط شبکههای بزرگی از سلولهای مغزی ایجاد میشوند. اگرچه اطلاعات مربوط به عملکرد این سلولها، نامشخص است اما موضوع واضح در مورد آنها این است که هنگام خواب عمیق، آهستهتر و هنگام بیداری، سریعتر کار میکنند. لویس و گروهش برای بررسی نقش امواج مغزی در پاکسازی مغز، از کلاههای مخصوص ثبت نوار مغزی استفاده کردند تا فعالیت الکتریکی مغز ۱۳ داوطلب را هنگام خواب ارزیابی کنند. پژوهشگران در همان زمان، سطح اکسیژن خون و مایع مغزی-نخاعی را نیز اندازهگیری کردند. آنها در بررسیهای خود دریافتند که امواج مغزی مایع مغزی- نخاعی، هنگام خواب به مدت ۲۰ ثانیه درون و بیرون از مغز جریان دارد و عناصر زائد را از بین میبرد. موج داخلی، توسط الگوهای امواج آهسته فعالیت الکتریکی موسوم به امواج دلتا پیشروی میکند. این امواج مغزی، در تحکیم خاطرات هنگام خواب نیز نقش مهمی دارند. پژوهشگران در این بررسی دریافتند که این امواج، با جریان خون بیرون از مغز نیز برخورد دارند و میتوانند به تعادل حجم کل مایعات اطراف مغز کمک کنند. لویس ادامه داد: افرادی که به بیماریهای تخریبکننده عصب مانند آایمر مبتلا هستند، امواج مغزی کمتر و ضعیفتری دارند؛ در نتیجه باید امواج کمتری از مایع مغزی- نخاعی را نیز در آنها انتظار داشته باشیم. این موضوع میتواند بر نحوه پاکسازی عناصر زائد نیز موثر باشد. با این حال، هنوز مشخص نیست که آیا پاکسازی ناقص هنگام خواب میتواند دلیل یا نشانهای برای بروز بیماریهایی مانند آایمر باشد یا خیر. فقط یک خواب ناقص میتواند به شکلگیری آملوئید بتای بیشتر در مغز منجر شود اما این موضوع ترسناکی نیست. لویس افزود: گاهی اوقات انسانهایی که خواب کافی ندارند، امواج الکتریکی آرامتری را در شب بعد خواهند داشت و همین موضوع میتواند روشی برای جبران خواب ناقص توسط مغز باشد. این پژوهش، در مجله "Science" منتشر شده است. خواب خوب برای سلامت کل بدن ضروری است نتایج مطالعه جدید نشان می دهد عدم خواب کافی مناسب می تواند تاثیرات منفی بر سلامت، بخصوص سلامت روده ها، داشته باشد. به گفته محققان خواب بد و نامناسب با سلامت ضعیف روده ها مرتبط است که بر سلامت کل بدن تاثیر می گذارد. جیمی تارتار»، سرپرست تیم تحقیق دانشگاه شمال شرق نووا فلوریدا آمریکا، در این باره می گوید: براساس گزارشات قبلی ما معتقدیم احتمالا خواب نامناسب تاثیرات منفی قوی ای بر سلامت روده ها/تنوع میوم ها دارد.» میوم های روده شامل تمام میکروارگانیزم ها (باکتری ها، ویروس ها، پروتوزوآها و قارچ ها) و ماده ژنتیکی شان هستند که در دستگاه گوارش یافت می شوند. در این مطالعات، به دست شرکت کنندگان به هنگام خواب، اپل واچ» بسته شد. بدین ترتیب وضعیت خواب شرکت کنندگان مشخص شد و سپس میوم روده شان مورد آزمایش قرار گرفت. یافته ها نشان داد افرادی که خواب خوبی داشتند دارای میوم های روده متنوع تر و بهتری بودند. تارتار در ادامه توضیح می دهد که تنوع میوم های روده با سایر موضوعات سلامت نظیر بیماری پارکینسون و بیماری های خودایمنی و همچنین سلامت روانشناختی (اضطراب و افسردگی) مرتبط است. از اینرو هرچقدر تنوع میوم های روده فرد بیشتر باشد، احتمال سلامت عمومی بدن بهتر است. برخی از فاکتورهای تاثیرگذار بر میوم های روده شامل ژنتیک، رژیم غذایی و داروهای نظیر آنتی بیوتیک ها هستند.
پائول نه ساله، بعد از آمدن از مدرسه برای بازی با دوستش بیرون رفته و دیروقت بهخانه بازگشت، او دیگر زمانی برای انجام دادن تکالیف خویش نداشت. در طی هفته این مسئله دومین بار بود که رخ میداد. مادر پائول، با عصبانیت بهاو گفت: اگر این کار را دوباره تکرار کنی دیگر حق نداری یک هفته با دوستات بازی کنی.
پائول در حالیکه صورتش قرمز شده بود، چشمانش را ریز کرد و در جواب گفت: مامی ازت متنفرم ! دنیا روی سر فران خراب شد. شنیدن کلمۀ تنفر از دهان پسرش میتوانست برای او بسیار دردناک باشد. او میدانست که پائول از او نفرت ندارد و الآن که عصبانی است این کلمات را بهزبان آورده است. اما چگونه باید ناراحتی خویش را پنهان میکرد.
مادر خبر داشت که پائول هم مانند او بسیار عصبانی است و نمیخواست نسبت بهاحساسات پسرش بیاعتنا باشد و در این لحظه باید یک چیزی میگفت.
اما، در این موقعیت، گفتن چه چیزی میتوانست اوضاع را بهتر و جو را آرامتر کند؟ اگر مادر بهپائول میگفت: باشه پسرم اما من از تو متنفر نیستم، احتمالاً پائول در آن شرایط اعتنایی نمیکرد.
یا اگر فران سعی میکرد توضیح دهد که یادگیری دروس و انجام تکالیف بخشی از وظایف اوست، شاید وضعیت بدتر میشد، زیرا او علاقهای بهشنیدن وظایف و تعهدات خویش نداشت.
مادر میتوانست بگوید: من میدونم که تو عصبانی هستی اما یادت باشه، همیشه نمیتونی هر کاری را که دوست داری انجام بدی. گفتن این جمله خوب است چون پائول میفهمد که مادر متوجه عصبانیت او شده است. اما بهراستی، بازگو کردن این جملات نیز میتواند احساس ناامیدی پائول را رفع کند؟
اگر در منزل خویش با چنین مسئلهای مواجه شدید، یک پیشنهاد خوب برایتان دارم. شما میتوانید از فرزندتان بپرسید: وقتی که با من اینطوری صحبت میکنی، فکر میکنی من چه احساسی دارم؟
زمانی که فران این سؤال را پرسید پائول شگفت زده شد. پائول تاکنون بهچگونگی احساس مادرش و عملکرد رفتار خویش فکر نکرده بود. اما هنوز، عصبانی بود و با بیاعتنایی گفت: نمیدونم.
سپس فران گفت: میتونی با یک روش دیگه بهمن بگی چه احساسی داری؟ زمانی که پائول بهصورت مادرش نگاه کرد و ناراحتی را در چهرۀ او دید، عذرخواهی کرد و گفت که همچین منظوری نداشته.
حالا هر دو آرام شده بودند، مادر ناراحتی پسرش را درک کرده بود. بنابراین، از او پرسید: خوب، راجع بهانجام تکالیف مدرسهات چه نظری داری که بتونی بهموقع انجامش بدی؟
پائول در ابتدا پاسخ نداد اما مجبور بود بهاین مسئله فکر کند، سرانجام گفت: میتونم اول تکالیف مدرسهام را انجام بدم بعد با دوستم بازی کنم.
زمانی که با این روش از فرزندتان سؤال میکنید، او روش بیان کردن احساسات خویش را میآموزد. در اینجا پائول یاد گرفت، زمانی که عصبانی است، چگونه احساساتش را بیان کرده و برای این کار میتواند از روشهای دیگری نیز استفاده کند.
بهخاطر داشته باشید وقتی که ما، کودک را بهباد انتقاد میگیریم، مسلماً آنان نیز از ما انتقاد خواهند کرد. روش جدید که فران بهکار برد، بهتر از تهدید کردن بود و پائول هرگز بهمادرش نگفت که از او متنفر است.
منبع: والد متفکر، کودک متفکر
از نظر روانشناسی بازی جنبههای آموزشی و سازندگی داشته و به کودک، فرصت رشد جنبههای؛ جسمی، ذهنی، روحی، روانی و عاطفی میدهد و فراتر از آن کودک اصول اخلاقی و اجتماعی را در این میان بخوبی فرا میگیرد.
آری بازی های کودکی حکمت داشت:
هفت سنگ: تمرین نشانه گرفتن و هماهنگی چشم و دست
آسیا بچرخ : حمایت از همدیگر و متحد شدن
وسطی: تمرین اجتماعی شدن
گل یا پوچ: دقت در انتخاب
قایم باشک: جسنجو و کاوشگری
و.
درباره فواید بازی و نقش آن در پرورش جسم و روح آنها ، پژوهش های زیادی انجام شده است و کارشناسان و پژوهشگران به این نتیجه روشن رسیده اند که بازی ، نیاز اولیه و ضروری کودکان است و هر چه امکان پرداختن آنها به بازیهای سالم و سازنده بیشتر باشد ،فکر و ذهن و جسم آنها بهتر پرورش می یابد و خصوصیت های اجتماعی آنها بهبود می یابد.
هیچ زمانی جز سالهای اولیه زندگی، بازی تأثیر خود را نشان نمی دهد. پس توجه به سالهای کودکی و تأثیر بازی، ضرورت بسیاری دارد. کودک هنگام بازی می تواند کشف کند چه کسی است و چه توانایی هایی دارد، دنیا چیست و چگونه خود را باید با محیط هماهنگ کند. بازی می تواند به کودک اعتماد به نفس دهد، بازی کردن بچه ها راهی است به سوی شکل گیــری شخصیتـی سالم و مفید. در نتیجه برای این که کودک در آینــده، زندگی خوب و بالنده ای داشته باشد، فرایند بازی بسیار ضروری است.
تعریف بازی
به هر گونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت گروهی یا فردی انجام پذیرد و موجب کسب لذت و اقناع نیازهای کودک شود بازی گویند.
نقش بازی در رشد اجتماعی کودک
1. موجب ارتباط کودک با محیط بیرون می شود و دنیای اجتماعی او را گسترس می دهد.
2. موجب شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت می شود.
3. همکاری،همیاری و مشارکت کودک توسعه می یابد.
4. با رعایت اصول و مقررات آشنا می شود.
5. همانند سازی با بزرگسالان را می آموزد.
6. با مفهوم سلسله مراتب آشنا شده و آن را رعایت می کند.
7. رقابت را می آموزد و شکست را بطور واقعی تجربه می کند.
8. قدرت ابراز وجود پیدا می کند و از ترس،کمرویی و خجالت بیهوده رها می شود.
9. حمایت از افراد ضعیف را می آموزد
نقش بازی در رشد عاطفی
1. نیاز به برتری جویی را می کند.
2. موجب ابراز احساسات،عواطف، ترس ها و تردیدها،مهر و محبت،خشم و کینه و نگرانی ها می شود.
3. تمایل به جنگجویی و ستیزه گری را کم می کند.
4. برون نگری کودک را افزایش می دهد.
نقش بازی در رشد جسمی کودک
1. موجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضای مختلف بدن می شود.
2. باعث تقویت حواس کودک می شود.
3. نیرو و انرژی بدن را به بهترین شکل مصرف می کند.
4. کودک به توانمندیهای فکری و و بدنی خود آگاهی پیدا می کند.
نقش بازی در رشد ذهنی کودک
1. در یادگیری زبان نقش بسزایی دارد.
2. در رشد هوشی بسیار مهم تأثیر دارد.
3. با مفاهیم ساخت،فضا،شکل آشنا می شود.
4. رفتارهای هوشمندانه کودک تقویت می شود.
5. موقعیت استفاده از قوه ی تخیل در کودک به وجود می آید.
6. زمینه ی بهتر برای تفکر فراهم می آورد.
انواع بازیها
کودکان روحیات متفاوتی دارند و با توجه به ویژگی های خود،بازی های مختلفی را تجربه می کنند. عواملی که در انتخاب نوع بازی کودکان دخالت
داردعبارتند از:
1) تفاوت های فردی
2) میزان سلامتی
3) سطح رشد جسمی و حرکتی
4)بهره ی هوشی
5) جنسیت
6) خلاقیت
7) فرهنگ خانواده
8) موقعیت جغرافیایی
بر همین اساس بازی به انواع گوناگون تقسیم می شود:
بازی های جسمی
از قدیمی ترین بازیهاست به ابزار مخصوص نیازمند است، هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی انجام می شود، برای مصرف انرژی اضافی بدن و نجات یافتن از خستگی و کسالت بسیار مفید است و رفتارهای نا آرام و پرخاشگری توأم با عصبانیت کودک را کاهش می دهد.
باز ی های تقلیدی
کودک به تقلید نقش هایی می پردازد که آن ها را باور کرده است معمولاً بهترین شخصیتها برای شروع ایفای نقش،والدین برادران و خواهران و دوستان هستند کودک از ایفای نقش آنان لذت برده و تجربه کسب می کند در دوره ی دبستان بیشتر نقش معلمان را تقلید می کند در حالی که در دوره ی نوجوانی از تقلید رفتار بزرگسالان دوری می کند و به تقلید رفتار همسالان می پردازد که این خود آغازی است برای هماهنگی و همسو شدن با گروههای اجتماعی و ایفای نقش های زندگی.
بازی نمایشی
کودک در تقلید از بزرگترها از لباس و عینک و وسایل مخصوص آن ها استفاده می کند مانند پسر کوچکی که کت پدر را به تن کرده و یا دختر بچه ای که کفش پاشنه دار مادر را پوشیده و به زحمت راه می رود.
بازی های نمادی
زمانی که کودک دستیابی به ابزار و وسایل مورد نیاز خود را غیر ممکن می بیند نیازها و آرزوهای خود را با استفاده از وسایل نمادی و از طریق بازی بیان می کند برای مثال بر تکه ای از چوب سوار شده این طرف و آن طرف می رود مانند این که سوار بر اسبی شده و آن را هدایت می کند .این نوع بازی یکی از بهترین شیوه های بازی درمانی محسوب می شود.
بازی های آموزشی
مهمترین وسیله آموزش کودک،استفاده از وسایل بازی مناسب است،مانند مکعب های چوبی که کودک با جور کردن و دسته بندی کردن آن ها می تواند با مسائل اساسی اما ساده و آسان ریاضی آشنا شود. از خانه های کوچک اسباب بازی برای آشنا کردن کودک با واقعیتهای موجود زندگی می توان استفاده کرد بازی های آموزشی موجب تقویت حواس و رشد قوای ذهنی و اجتماعی کودک می شوند به شرط آن که سعی کنیم کنترل اصلی بازی در اختیار کودک باشد و جهت و مسیر آن را تعیین کند.
بازی خلاقیتی
کودک از طریق به وجود آوردن چیزی،عقاید و احساساتش را اظهار می کند مانند نقاشی،موسیقی،خمیر بازی،شن بازی و یا استفاده از لغات که او را قادر می سازد تا در آینده داستان،شعر و نمایشنامه بنویسد.
بازیهای گروهی
این بازی ها هدف مشترکی دارند که افراد شرکت کننده برای نیل به آن ناگزیرند تلاشها و فعالیت های خود را با یکدیگر هماهنگ کنند. از این رو بازی ، عامل مهمی در ایجاد مراوده و ارتباط متقابل میان کودکان است ، چرا که وم همکاری برای رسیدن به هدفی واحد موجب اتحاد آنها می شود . بنابراین کودکان با انتخاب نوع بازی و تعیین شرایط بازی و مقید کردن خود به اطاعت از اصول و قوانین بازی ، در حقیقت نوع خاصی از زندگی اجتماعی را تجربه می کنند و در سازمان دادن به این زندگی اجتماعی ، این باور را در خود پرورش می دهند که به منظور پذیرش در گروه بازشناسی از سوی همبازی ها ، باید به توعی دیگر ، همبازی ها را در زندگی خود شرکت دهند . کودک بدون بازی و بویژه بازیهای گروهی ، خودخواه و فاقد توانایی لازم برای ایجاد ارتباط موفق و سالم با دیگران بار می آید ، حال آنکه از طریق بازی ،شیوه همکاری و نفوذ در گروه همسالان ، جلب توجه دیگران ، رعایت حقوق دیگران ، زندگی گروهی وبسیاری از امور اجتماعی دیگر را یاد می گیرد.
تقسیم دیگر بر انواع بازی.
بازی های طبیعی
آنچه مشهود است اینکه این بازیها نه تنها منجر به رشد کودک چه از نظر جسمانی و روانی می شود بلکه بلوغ و پختگی شخصیت را همراه دارند . مثلاً اکثراً بازیهای طبیعی توام با حرکات و تقلاهای سخت است و همین عاملی است که کودک بتواند شیوه های گوناگون موجهه با محدودیت های موجود در زندگی آتی خود و عالم هستی و پرش از این محدودیت ها را تمرین کند.
بازی های شهری
به دلیل زندگی محدود در آپارتمانها ، جلوگیری از مزاحمت برای همسایگان، عدم امنیت در خیابانها و کوچه ها به هنگام بازی و امثالهم ، کودکان شهر نشین نه تنها از انجام بازی های طبیعی محرومند بلکه مجال نفس کشیدن ، با صدای بلند آواز خواندن و …. را هم ندارند . ورزشهای دسته جمعی در خیابانها و پر شدن کوچه ها و معابر عمومی توسط کودکان ، نوجوانان و حتی جوانان در روزهای تعطیل یا ساعت بعد از تعطیل شدن مدارس نمونه بارزی از عطش درونی و طبیعی آنان به چنین فعالیت و اشتغالی است .
متأسفانه آنچه زندگی شهری با خود به ارمغان آورده است محدودیت های غیر طبیعی است. محدودیت هائی که منجر به هیچگونه حرکت فعالانه و طبیعی نمی شود. زندگی شهری به تبع ویژگیهایی خاصی که ما لحظه به لحظه با آن روبرو هستیم ناگزیر از استحکام و تثبیت چنین محدودیت هائی است و نتیجه آن اینست که فرزندان ما امکان بکار انداختن قوای گوناگون هستی خود را ندارند.
اگر پدران ما با همکلاسی های خود پیاده فاصله خانه تا مدرسه را طی می کردند و در این اثنا ، همدلی ، همراهی ، همکاری و را تجربه می کردند ، فرزندان ما عادت کرده اند که صبح با چشمان خسته از تماشای تلویزیون و برنامه های شب گذشته و برای صرفه جوئی در وقت با تاکسی ، سرویس یا وسیله شخصی خانواده به مدرسه برود . یعنی فقط چاردیواری چاردیواری خانه ، اطاق، ماشین ، مدرسه ، تلویزیون ، رادیو ، اسباب بازی و … ».
اسباب بازی
انتخاب بهترین اسباب بازی» برای کودک ، کاری تقریباً ناممکن است. بهترین اسباب بازی آن است که کودک را مجذوب خود می کند و او دوباره به سراغ آن می رود و تحریک و لذت بیشتری از آن کسب می کند.
این اسباب بازی ممکن است خیلی گران یا خیلی ارزان تمام شود ولی نهایتاً همان اسباب بازی است که کودک از آن لذت می برد و بیشترین امکانات یادگیری را برای وی فراهم می آورد. برخلاف آنچه والدین انتظار دارند، هر قدر اسباب بازی دارای شکل غیر اختصاصی تر و بنیادی تر باشد، قوه تخیل کودک را بیشتر تحریک می کند. مثلاً شاید یک تکه چوب که می توان از آن به عنوان شمشیر یا عصا استفاده کرد بیشتر از یک عروسک با لباس های گران قیمت که فقط می توان یک شخصیت داشته باشد به خلاقیت کودک شما کمک کند.
اما یکی از نکات بسیار مهم که والدین باید آن را مورد توجه قرار دهند انتخاب اسباب بازی برحسب سن کودک است . یعنی یک اسباب بازی که کودکی دو ماهه را سرگرم می کند نمی تواند یک کودک دو ساله را سرگرم کند و بالعکس. کودکان همگام با رشد خود به محرک های متفاوتی نیاز دارند و انتخاب اسباب بازی بایستی براساس نیازهای متغیر آنها باشد. تناسب داشتن اسباب بازی انتخاب شده با سن کودک بسیار مهم است. اگر اسباب بازی خیلی پیشرفته باشد کودک نمی داند چگونه با آن بازی کند و لذت زیادی از آن نمی برد ، اگر هم بسیار ابتدایی باشد حوصله کودک زود سر می رود. کودک خردسال به اسباب بازی هایی نیاز دارد که حواس پنجگانه او را تحریک کند.
زیر یک سال
اسباب بازی های مناسب آنهایی هستند که رنگ ها، حالات مختلف سطح ( نرمی ، زبری) مواد، شکل های جالب و متنوع را به کودک می نمایانند. اسباب بازی هایی که صدا در می آورند و نسبت به عملی که با آنها انجام می شود واکنش نشان می دهند مثل جغجغه که به کودک احساس تسلط و کنترل می دهند و رشد مهارت های دستی و هماهنگی او را تسریع می کنند.
کودکان نوپا
از بازی های داخل گذاشتن – بیرون آوردن» لذت می برند ؛ لذا مکعب هایی با اندازه ها و شکل های مختلف، فنجان های پلاستیکی، قاشق، اسباب بازی های داخل حمام، پیاله، هرم های اسباب بازی، همگی از اسباب بازی های مورد علاقه آنها هستند.
دو سالگی
کودکان در این سن مهارت چرخشی مچ را کسب می کنند که آنها را قادر می سازد چیزهای مختلف را بپیچانند و درها را باز کنند. اسباب بازی هایی که درپوش پیچی دارند، مکعب هایی که داخل هم چفت می شوند، مجموعه اشکال پیشرفته تر با قطعاتی به شکل های مختلف که هر یک فقط در داخل یک سوراخ جا می گیرد ، تابلو شکل و میز نجاری ، همگی اسباب بازی های مناسبی برای رشد کودکان در این مرحله سنی به شمار می روند.
دبستانی
همچنان از بازی با مکعب ها، وسایل نقاشی و رنگ آمیزی و هر چیزی که محرک بازی های تخیلی باشد لذت می برد. او می تواند شروع به انجام بازی های ساده با کارت های بازی یا دومینوهای تصویری کند.
تمام بچه ها بازی کردن را دوست دارند و این برای کودکان مفید است زیرا سبب دوراندیشی و توانایی پیش بینی عواقب یک کار می شود.به یاد داشته باشید که اگر شما هم در بازی ها شرکت کنید جنبه آموزشی بازی برای کودکانتان بیشتر می شود
چگونه می توان از وسایل خانه برای ساختن اسباب بازی استفاده کرد؟
با نگاهی به گوشه و کنار آشپزخانه منزل و کمی قوه تخیل از جانب خودتان و کودکتان می توانید ساعاتی سرشار از سرگرمی های جذاب برای کودک خود فراهم آورید. ظرف های پلاستیکی غذا، سطل ماست، ظرف بستنی، لیوان های پلاستیکی، بطری های پلاستیکی، قوطی های محکم، شاید ساده ترین و چند منظوره ترین اسباب بازی های خانگی باشند.
می توان از جعبه های پلاستیکی با اندازه های مختلف برای ساعت ها بازی داخل گذاشتن و بیرون آوردن ، برداشتن و ریختن آب در حمام ، پر و خالی کردن ماسه، یا بازی با گِل در باغچه استفاده کرد.
با ریختن چند تکه خمیر نان یا نخود فرنگی خشک شده در یک ظرف و محکم کردن در آن می توانید یک جغجغه یا ابزار موسیقی بسازید. می توانید عکس ها را ببرید و برای کودک خود در جعبه ای جدا بریزید و با کودکانتان بازی کنید بدین صورت که گاهی اوقات کارت ها (عکس های بریده شده) را بچینید و اسامی آنها را برای کودکتان با صدای بلند و رسا بگویید و از کودک خود بخواهید تکرار کند که این روش به صحیح صحبت کردن فرزندانتان کمک می کند و یا دفتری برای کودکتان در نظر بگیرید و این عکس ها و کارت های رنگی را به کمک فرزندتان در آن دفتر بچسبانید.
استفاده از رایانه
در اینجا صحبتی از بازی های رایانه ای نسیت چرا که یک موضوع مستقلی است و عوارض خاص خود را بهمراه دارد.
رایانه وسیله مفیدی است که محروم کردن کودکان از آن با هیچ معیار عقلانی جور در نمی آید. در واقع دانش آموزی که کار با رایانه را بلد باشد، چند قدم از همسن و سالانش جلوتر است. تنها چیزی که باید به آن توجه کرد این است که باید با برنامهریزی مشخص از کودکان خواست تا مدت استفاده از رایانه را محدود کنند تا از عوارض ناشی از آن مصون بمانند.
رایانه بهدلیل اینکه غالباً با تفکر و یا سرعت عمل کودک در ارتباط است، میتواند به عنوان روش خوبی برای استفاده از اوقات فراغت تلقی شود، در عین حال این وسیله نیز مثل بسیاری از دستاوردهای فناوری جدید در کنار منافع، عارضههایی نیز دارد.استفاده مداوم کودکان از رایانه از جنبه های مختلفی می تواند باعث نگرانی پدر و مادر شود.
و اما چند نمونه از عوارض منفی رایانه:
تشنج
یکی از عوارض استفاده بدون برنامه از رایانه این است که بعلت اینکه معمولاً باید کودک نگاه دقیق برتصاویری داشته باشد که دارای حرکات سریع توأم با پرش نور است، در بچههایی که دارای زمینه صرع هستند، می تواند منجر به حملات تشنجی شود.
کم خوابی
با توجه به اینکه کار با رایانه به علت جاذبه زیاد منجر به کم خوابی یا تأخیر زیاد در خواب شبانه کاربر میشود.
اضطراب
کار با رایانه به علت نیازمند بودن به دقت فراوان و یا عوامل دیگر، در صورت طولانی بودن معمولاً منجر به اضطراب، تنش عصبی و تحریک پذیری میشود. این پیامدها میتوانند خود سرمنشاء ناهنجاریهای دیگری شود، به عنوان مثال در بچههایی که زمینه تیکهای عصبی دارند، استفاده طولانی، معمولاً منجر به تشدید عارضه تیک در آنها میشود.
ساختار بدن
کار مداوم با رایانه علاوه بر عوارض عصبی، به طور غیرمستقیم بر ساختار کل بدن هم تاثیر میگذارد. استفاده طولانی از رایانه به جهت وضعیت معمولاً نامناسب نشستن ، زمینه را برای بروز آرتروز کمر و گردن در سنین بالاتر فراهم می کند.
البته مدت زمان استفاده از رایانه در افراد مختلف با استعداد به بیماریهای زمینهای گوناگون و در سنین مختلف و همچنین نوع کاربری، متفاوت است و نمیتوان یک قانون کلی برای همه افراد در نظر گرفت اما بهتر است از خود کودک خواست که با اندکی احساس خستگی در مثلاً عضلات اطراف چشم از ادامه بازی و استفاده از رایانه خودداری کند.
برای همه کودکان بهتر است در حین استفاده از رایانه مقاطعی از زمان را برای استراحت خود در نظر بگیرند. در مجموع به نظر نمیرسد استفاده از رایانه در بیشتر از 1 یا 2 بخش ۳۰ دقیقهای کار صحیحی باشد و استفاده طولانیتر میتواند منجر به عوارض مختلف از جمله در سیستم عصبی شود.
توصیه هایی برای والدین
1.به بازی کودکان اهمیت دهیم زیرا زندگی آن ها در بازی شکل واقعی به خود می گیرد.
2.تلاش کنیم تا بازی های کودکان متناسب با فرهنگ و ارزش های خانواده باشد.
3.با دقت در تفکرات خلاق و پویایی کودکان در حال بازی می توانیم با چگونگی شخصیت آن ها بیشتر آشنا شویم.
4.در بازی کودکان دخالت نکینم اما راهنما و کمک دهنده ی خوبی باشیم.
5.با همبازی شدن با کودکان راه دوستی ها را باز کنیم و راه پنهان کاری های دوره ی جوانی را ببندیم.
6.کاری کنیم که بازی به صورت تجربه ای لذت بخش در ذهن بچه باقی بماند.
7.برای متوقف کردن بازی از امر و نهی بپرهیزیم.
8.با توجه به روحیه ی کنجکاو کودک به گونه ای او را راهنمایی کنیم که به تفکر مثبت و اندیشه خلاق و سازنده دست یابد.
9.مراقب باشیم که محیط بازی موجب آسیب جسمی ،فکری و یا روانی نشود.
10.در انتخاب نوع بازی به سن و جنس و توانایی های فرزندمان توجه کنیم.
11.نوع و مدت زمان بازی فرزندمان را کنترل کنیم که از فشارهای هیجانی و روحی بیش از حد دور باشد.
12.برای انتخاب الگوهای صحیح زمینه ی مناسبی را برای بازی های تقلیدی کودکانمان فراهم کنیم.
13.از محدود کردن کودک در هنگام بازی بپرهیزیم.
14.وسایل بازی را مناسب سن و رشد جسمی و ذهنی کودک تهیه کنیم.
15.آداب اجتماعی و چگونگی رفتار با دیگران را ضمن همبازی شدن با کودکان می توانیم به صورت غیر مستقیم به آن ها بیاموزیم.
16.به مطالب و نحوه ی بیان کودکان در بازی به خوبی توجه کنیم زیرا احساسات و مشکلات زندگی واقعی آن ها در بازی منعکس می شود.
17.برای انتخاب همبازی ها ی خوب فرزندمان را غیر مستقیم راهنمایی کنیم. زیرا رفتاهای یک همبازی خوب تأثیر بسیار مثبتی در آینده ی او خواهد داشت.
18.اگر در حضور فرزندمان با وسایل موجود در خانه برای او اسباب بازی بسازیم ارتباط عاطفی میان ما و کودکمان تقویت خواهد داشت.
19.برای تقویت حس همکاری و مسئولیت پذیری فرزندمان با او توافق کنیم که پس از بازی اسباب بازی های خود را جمع کرده و گرنه دفعه بعد اجازه استفاده از آنها را نخواهد داشت.
20.از فرزندمان بخواهیم که اجازه دهد تا همبازی هایش از اسباب بازی های او استفاده کند.زیرا موجب تقویت حس نوع دوستی و تسهیل در ارتباط با دیگران می شود.
21.اسباب بازی های گران قیمت ممکن است وسیله بازی مفید نباشد هنگام خرید توجه داشته باشیم که اسباب بازی باید بتواند قدرت خلاقیت و سازندگی فرزندمان را رشد دهد.
22.وسایل بازی جورکردنی،پازل ها،خمیر بازی اسباب بازی های مناسبی به شمار می روند.
23.در محیط های بازی گروهی مثل زمین بازی کودکان در پارک ها اجازه دهیم بچه ها با هم دوست شوند و بازی کنند از وارد شدن به محیط بازی کودکان بپرهیزیم.
24.از همبازی شدن کودکان با افراد بزرگتر به ویژه نوجوانان و جوانان اکیداً جلوگیری کنیم.
25.کودکان همواره نیازمند بازی هستند پس اسباب بازی های مناسب هر مکان را همراه خود داشته باشیم.
کودکان لازم است به مجموعه ای از بازی های جسمی،اجتماعی ،عاطفی و ذهنی بپردازند. هنگامی که فقط یکی از بازی های را انجام می دهندبازی های ذهنی» ، از رشد اجتماعی،جسمی و عاطفی محروم شده و احتمال بروز عصبانیت و پرخاشگری در آن ها افزایش می یابد.
احسان افشارمنش
همه ما لحظاتی را داشتیم که نیاز مبرمی به چیزی داشتیم اما چون اتاقمان
خیلی نامرتب بود، نمیتوانستیم آن را پیدا کنیم. ما اطلاعات را تصادفی و
بدون هیچ نظمی به خاطر میسپاریم، بنابراین جستجو و ردیابی را برای ذهنمان
دشوار می کند.سایمونید شاعر یونانی اصطلاح قصر ذهنی» را اختراع کرده است. بر طبق این افسانه، بعد از فروپاشی و تخریب سالنی که وی در آن حضور داشت و از مهلکه جان سالم به در برد، از سایمونید خواسته شد تا بقایای افراد را شناسایی کند. او اسم هر فرد را براساس جایی که در سالن نشسته بودند، شناسایی کرد.
در آزمایشی بعد از تمرین این تکنیک ذهنی، تعداد واژه هایی که افراد میتوانستند در ذهنشان نگه دارند، دو برابر شده بود.
بعد از مطالعه این مقاله شما به راحتی مفهوم قصر ذهنی را درک می کنید و متوجه میشوید که برای داشتن حافظهای قوی نیازی نیست مغزی فوق العاده ای داشته باشید، با ما همراه باشید تا با هم ۱۰ مرحله برای داشتن حافظه ای بهتر را یاد بگیریم.
1. طرحی برای قصر خود انتخاب کنید. با اینکه قصر ذهن می تواند یک مکان کاملاً تخیلی باشد، اما آسان تر است که در ابتدا آن را جایی در نظر بگیرید که در دنیای واقعی وجود دارد و با آن آشنا هستید. برای مثال می توانید اتاق خواب خود را به عنوان قصر در نظر بگیرید. قصرهای بزرگتر می تواند خانه ی شما، محل کار، مسیر رفتن به مدرسه یا حتی کل شهر باشد. هرچه محل بزرگتر یا دارای جزئیات بیشتری باشد، اطلاعات بیشتری می توانید در فضای ذهنی مربوط به آن ذخیره کنید.
۲. برای قصر خود مسیر مشخص کنید. اگر می خواهید چیزها را بر طبق نظم خاصی به یاد بسپارید، ضروری است که مسیر مشخصی را برای رفتن به قصر خود طی کنید. بنابراین، هنگامی که قصر خود را انتخاب کردید، تصمیم بگیرید که از چه طریق می خواهید به آنجا بروید. اگر واقعا نمی خواهید همه چیز را منظم به خاطر بسپارید، این مرحله غیرضرروی است، اما با این حال بسیار مفید بوده و حفظ کردن قصر را آسان تر می کند.
wikihow
نظام مراقبت اجتماعی از دانش آموزان یک برنامه در سطح ملی می باشد که با مشارکت تعدادی از دستگاه ها در حال انجام است. هدف از اجرای این طرح افزایش سطح پیگیری و پیشگیری در زمینه آسیب های اجتماعی میباشد. نهادهای مختلفی در این طرح ملی مشارکت دارند، نهادهای مانند سازمان برنامه و بودجه، وزارت کشور، قوه قضائیه، ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره)، وزارت بهداشت و درمان، وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی، سازمان بهزیستی کشور، نیروی انتظامی، ستاد مبارزه با مواد مخدر، کمیته امداد امام خمینی(ره)، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و دانشگاه شهید بهشتی و در راس و بانی اصلی کار وزارت آموزش و پرورش.
روانشناسان بر این نکته توافق دارند که:IQ تنها 10 تا 25 درصد برای رسیدن به موفقیت لازم است و باقی بستگی به هر چیزی از جمله EQ دارد.
بهره هوشی یا هوشبهر چیست؟!
بهرهٔ هوشی یا هوشبهر، (IQ) مخفف انگلیسی: Intelligence Quotient روشی برای سنجش هوش انسان است. در فارسی گاهی به اشتباه این ترم دانشی را ضریب هوشی مینامند. باید توجه داشت ضریب (به انگلیسی:Coefficient)، یک عامل ضربی در برخی از جملههای یک عبارت ریاضی است که معمولاً یک عدد است؛ در حالی که بهر یا خارج قسمت (به انگلیسی:Quotient) حاصل تقسیم یک عدد (در اینجا سن ذهنی) بر عددی دیگر (در اینجا سن زمانشناختی یا تقویمی) است.
بهرهٔ هوشی عددی با میانگین ۱۰۰ و انحراف معیار ۱۵ میباشد. از این رو در ردهبندی و تقسیم هوش، به صورت میانگین نزدیک ۷۰٪ از مردم دارای هوش میانه، ۱۲٪ هوش بالاتر از میانه، ۲٪ درصد بسیار باهوش و ۱٪ افراد سرآمد یا نابغه را دربرمیگیرند. همین روند دربارهٔ افراد کمهوش، واپسماندهٔ ذهنی و… در سوی دیگر پابرجا است.
IQ به معنای هوش شناختی است و عددی است برای اندازه گیری توانایی های منطقی و یا ریاضی یک فرد. این یک معیار هوش نسبی فرد می باشد و در یک آزمون استاندارد، سن روانی را با سن تقویمی می سنجد. IQ توانایی فرد برای آموزش و درک چیزهای جدید، توانایی مقابله با موقعیت های جدید و دستکاری محیط زیست و یا تجزیه کردن تفکر می باشد.
روش به دست آوردن بهرهٔ هوشی
برای به دست آوردن بهرهٔ هوشی یک انسان، از وی آزمونهای گوناگونی برای ارزیابی قابلیتهای مختلف ذهنی وی گرفته میشود. هر آزمون بخشی از ویژگیهای مغزی فرد را که در زیر بخشی از آنها فهرست شدهاند را میآزماید و سپس از روی آنها با نگرش به سن فرد، بهرهٔ هوشی حساب میشود.
یکی از روشهای رایج برای اندازهگیری بهره هوشی در ایران استفاده از ابزار تست هوش ریون است (به انگلیسی: Raven) این آزمون که در سال ۱۹۳۸ توسط پن روز و ریون ساخته شدهاست دارای ۶۰ سؤال تصویری است و از پنج سری ۱۲ تایی (سریهای A,B,C,D,E) تشکیل شدهاست.
سوالات تست هوش ریون بدین شکل میباشند که میبایست از میان ۶ تا ۸ تصویر جداگانه، تصویری را انتخاب کنید که تصویر ماتریس هر سؤال را تکمیل کند. معمولاً در دورههای مختلف سنی این آزمون از افراد گرفته میشود و این بدین معنی است که سن فردی که تستها را تکمیل میکند در ارزیابی بهره هوشی اهمیت بالایی دارد. که در این تست بالاترین طبقه، طبقه بهره هوش بالای ۱۲۷ هست که جزو افراد ممتاز و نخبه قرار میگیرند.
مخاطرات آزمون هوش
از زمانی که مطالعات زیادی در حوزهٔ روانشناسی شخصیت حاصل شد و انواع هوش و نظریه هوشهای چندگانه برای افراد کشف و تعریف شد، آزمونهای هوش از بررسی آی کیو فراتر رفت.
از جمله انواع هوش میتوان به:
- هوش جسمانی: Physical Intelligence, PI
- هوش عقلانی: Intellectual Intelligence, II
- هوش هیجانی: Emotional Intelligence, EI
- هوش معنوی: Spiritual Intelligence, SI
توانمندیهای مغز انسان
- تشخیص الگوها (Pattern recognition)
- قدرت حافظه کوتاه مدت (Short-Term memory)
- استفاده فرد از واژهها (Vocabulary)
- سرعت محاسبه فرد (Computational speed)
- درک روابط یا جبر (Algebra)
- اطلاعات عمومی (General Knowledege)
-محاسبات ریاضیات (Arithmetic)
- درک فضایی (Spatial ability)
- منطق (Logic) تلفظ (Spell) .
دسته بندی ضرایب عبارت اند از:
پایین تر از 60: هوش بسیار پایین
بین 60 تا 90: هوش پایین
بین 91 تا 110: هوش معمولی
بین 111 تا 130: تیزهوش
و 131 به بالا: سرآمد
مقایسه IQ و EQ
IQ می تواند مفاهیمی مانند قدرت کلمه، توانایی ریاضی و استدلال منطقی را اندازه گیری کند. هنگامی که فرد در زمینه مهارت های خلاق و احساسات توانا می شود، IQ سقوط می کند. در حقیقت، نشان داده شده است که برخی افراد دارای نمره بالای IQ هستند، ولی آنها روابط فردی خوبی ندارند و در اجتماع بی دست و پا هستند.
برای همین یک آزمون دیگر که انعکاس واقعی از شناخت فرد و توانایی های ذهنی او را نشان دهد لازم بود، برای همین EQ بوجود آمد.
امروزه آزمون IQ را کمتر استفاده می کنند و بیشتر EQ را انجام می دهند، زیرا بر این باورند که EQ می تواند توانایی فرد را در مقابله با شرایط استرس زا تعیین کند.
بیماری های علاوه بر مشکلات جسمی که ایجاد می کنند باعث بروز مشکلات روحی نیز می شوند و بر روی شخصیت فرد بیمار هم تاثیر می گذارند.
بیماری پارکینسون
بیماری پارکینسون با کمی لرزش در دست ها شروع می شود و در نهایت بر روی راه رفتن، صحبت کردن، خوابیدن و فکر کردن شما تاثیر می گذارد. حتی در مراحل اولیه منجر به وسواس نسبت به جزئیات یا بی توجهی ناگهانی می شود. در مراحل پیشرفته تر فرد فراموشکار می شود یا مانند گذشته اجتماعی نیست. به علاوه در این شرایط جهت دهی به افکار کار سختی خواهد بود.
بیماری هانتینگتون Huntington s Disease
هانتینگتون بیماری است که با آن متولد می شوید، اما معمولا در سن 30 تا 40 سالگی ظاهر می شود. این بیماری به سلول های مغز آسیب می زند و بر روی هر بخشی از زندگی شما تاثیر می گذارد. فرد مبتلا به درستی و به وضوح نمی تواند فکر کند، یا ممکن است عصبانی شود یا از انجام فعالیت های مهمی مانند مسواک زدن اجتناب کند؛ در حالیکه اصلا از این اتفاقات آگاهی نداشته باشد.
مالتیپل اسکلروزیس یا ام اس MS
در شرایط ابتلا به ms سیستم ایمنی به عصب های مغز و نخاع حمله می کند. این امر منجر به بروز مشکلاتی می شود، از جمله بروز مشکل در کنترل مثانه یا عدم توانایی در راه رفتن. در برخی موارد ام اسمنجر به شادی و هیجان بیش از اندازه می شود که با واقعیت فاصله زیادی دارد. به علاوه ممکن است فرد بدون هیچ کنترلی یا بدون اینکه بداند چه حسی دارد، بخندد یا گریه کند.
بیماری تیروئید
تیروئیدهورمون هایی تولید می کند که به بدن می گوید تا چه اندازه سریع یا آهسته کار کند. اگر تیروئید هورمون زیادی تولید کند، سرعت برخی عملکردهای بدن افزایش پیدا می کند. در این شرایط فرد تحریک پذیر و مضطرب شده و دچار نوسانات خلقی می شود. اگر این هورمون به اندازه کافی تولید نشود، شخصیت فرد بی تفاوت می شود. اگر این شرایط درمان نشود، تاثیرات طولانی مدت بر روی مغز خواهد داشت.
تومور مغزی
تومور اگر در لوب جلوی مغز بروز کند بر روی بخش هایی از مغز تاثیر می گذارد که کنترل کننده شخصیت، حافظه و حل مسئله هستند. این امر باعث می شود احساس گیجی و آشفتگی کنید یا فراموشکار شوید. به علاوه تومور مغزی منجر به بروز خشم می شود یا افکار پارانوئیدی را در فرد تحریک می کند، به عنوان مثال تصور اینکه دیگران قصد گرفتن و آزار دادن فرد بیمار را دارند.
برخی انواع سرطان ها
تومورهای مغزی و نخاعی تنها سرطان هایی نیستند که بر روی شخصیت شما تاثیر می گذارند. اگر تومور سرطانی در غده هیپوفیز خود داشته باشید، غده ای که سطح هورمون های بدن را کنترل می کند، باز هم دچار تغییرات شخصیتی خواهید شد. تومور بدخیم اگر در سلول هایی از بدن ظاهر شود که ترشحات و مایعات بدن را تولید می کنند، شخصیت شما تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. این تومورها در هر جایی از بدن، از جمله ، روده، ریه یا پانکراس بروز می کند.
سکته مغزی
زمانی که خون کافی به بخشی از مغز نرسد، سلول های این بخش اکسیژن کافی دریافت نمی کنند و می میرند. میزان تاثیر این بیماری بر روی شخصیت به طول مدت سکته مغزی و محل بروز آن در مغز بستگی دارد. بعد از سکته ممکن است توانایی حرکت دادن بعضی بخش ها را نداشته باشید و این امر بر روی شخصیت شما تاثیر خواهد گذاشت. در این شرایط صبر خود را به راحتی از دست می دهید، دچار نوسانات خلقی خیلی جدی می شوید یا تحریک پذیرتر از قبل خواهید شد.
آسیب دیدن مغز
بعد از وارد شدن ضربه جدی به سر، بروز تغییرات شخصیتی از علائم پنهانی هستند که به مرور زمان رخ می دهند. در موارد جدی تر شخصیت فرد کاملا متفاوت خواهد شد و حرف هایی می زند یا کارهایی می کند که قبل از این انجام نمی داده است.
افسردگی
افسردگی بر روی هر بخشی از زندگی شما تاثیر می گذارد. افسردگی نه تنها بر روی خلق و خو، بلکه بر روی افکار، حافظه و تصمیم گیری شما نیز تاثیر می گذارد. این بیماری بر روی چگونگی افکار شما نسبت به دنیای اطراف تاثیر می گذارد. خانم های مبتلا به افسردگی اغلب احساس بی ارزشی، ناراحتی و گناه می کنند در حالیکه مردان افسرده بیشتر خسته، تحریک پذیر و عصبانی هستند.
اختلال وسواس اجباری
اختلال وسواس اجباری Obsessive-Compulsive Disorder منجر به بروز اضطراب می شود و افکار و ضرورت هایی برای فرد ایجاد می شود که رهایی از آنها خیلی سخت است. به عنوان مثال فرد بارها و بارها دست های خود را می شوید. فرد به عملکردهای خود اطمینان نمی کند و انجام یک فعالیت ساده ساعت ها طول می کشد. اگر کسی فرد را مورد انتقاد قرار دهد، این شرایط بدتر خواهد شد چرا که اضطراب فرد بیشتر می شود.
افسردگی دو قطبی
افسردگی دو قطبی باعث نوسانات خلقی شدید می شود، هیجانات بیش از حد معمول و افسردگی و ناراحتی بیش از حد. زمانی که فرد خیلی هیجان زده است، با سرعت خیلی زیادی صحبت می کند و ریسک های بزرگی می کند. گاهی نیز ترکیبی از هر دو در فرد بروز می کنند. این تغییرات شدید بر روی خواب و انرژی فرد تاثیر گذاشته و فکر کردن را برای فرد دشوار می سازد.
اسکیزوفرنی
اسکیزوفرنی یک بیماری روحی جدی است که باعث می شود فرد صداهایی را بشنود یا چیزهایی را ببیند که وجود ندارند. فرد افکار و اعتقاداتی را نشان می دهد که پایه و اساس واقعی ندارند. در درجه اول فرد مبتلا ممکن است مثل همیشه اجتماعی نباشد و با بدتر شدن بیماری کنترل افکار برای فرد سخت خواهد شد. در این شرایط فرد رفتاری نشان می دهد که با شخصیت وی کاملا متفاوت است و رفتارهای وی غیر قابل پیش بینی و کنترل خواهند بود.
منبع :
webmd.com
مصرف LSD که جزو مخدرهای نوظهور است موجب اخلال در حسهای بدن میشود، بهطوریکه احساس شنیدن رنگها یا دیدن صداها به فرد دست میدهد.
موضوع مواد مخدر و گرایش جوانان به استفاده از انواع مواد مخدر سنتی و صنعتی یکی از مهمترین معضلات امروز کشور است .
بهطوریکه طبق اعلام مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر درحال حاضر ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار مصرفکننده مستمر مواد مخدر در کشور وجود دارد و امروزه گرایش مردم به مصرف مواد صنعتی و نوظهور به مراتب بالاتر از مواد سنتی است؛ از طرفی طبق بررسیهای صورتگرفته خطرات مصرف مواد شیمیایی بیشتر از مواد سنتی بوده، فلذا باید تدابیری برای عدم گرایش مردم به مصرف این موادها اندیشیده شود؛ از طرفی با توجه به نزدیکی کشور ما به افغانستان که بزرگترین تولیدکننده مواد مخدر در دنیا محسوب میشود مقابله با ورود مواد به کشور از کارهای اساسی محسوب میشود لذا پلیس مبارزه با مواد مخدر یکی از نیروهای تأثیرگذار در کشور است و در حال حاضر ۷۵ درصد کشفیات مواد مخدر دنیا در کشور ما رخ میدهد.
بر اساس این گزارش؛ طبق گفته مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر در حال حاضر ۱۲ هزار معتاد در شهر تهران داریم و نکته قابل تأمل این است که روزبهروز گرایش معتادان و جوانان به استفاده از مواد نوظهور بیشتر شده لذا ستاد مبارزه با مواد مخدر و پلیس مبارزه با مواد مخدر باید تدابیری را برای مقابله با تولید این مواد نوظهور انجام دهند تا آمار مصرف این مواد در کشور کاهش یابد؛ از طرفی رویکرد اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر بهترین شیوه برای سهیم شدن در تأمین امنیت و سلامت جامعه در ساختن دنیای پاک و تهی از مواد مخدر با تمام پیامدهای زشت و ناگوار آن است.
پرخاشگری و خیالبافی از مهمترین عوارض مصرف شیشه است
بر همین اساس مقابله با مواد مخدر علاوه بر بحث امنیتی باید با فرهنگسازی حل شود؛ یکی از راهکارهای مفید در بحث مقابله با مواد مخدر بحث آگاهسازی مردم است.
یکی از موادهای رایج مورد استفاده در کشور شیشه است؛ از علائم این ماده خطرناک میتوان به گشادی مردمک چشم، برافروختگی و قرمزی پوست، خشکی دهان، افزایش انرژی یا بیشفعالی و لرز اشاره کرد؛ این ماده خطرناک به مرور زمان روی بدن انسان اثر گذاشته و عوارضی همچون تپش قلب، فشارخون، کاهش سطح هوشیاری، بیاشتهایی، پرخاشگری، افسردگی و خیالبافی در پی خواهد داشت که همین خیالبافی در برخی مواقع منجر به قتل نیز میشود لذا مصرف مواد زمینهساز وقوع جرائم دیگر است.
توهم شنیداری و دیداری با مصرف گل
همچنین ماده گل که به تازگی در بین جوانان رایج شده است عوارض بسیار خطرناکی برای بدن انسان دارد؛ گل یک گونهای از بذر شاهدانه است که در گلخانهها کشت میشود، از طرفی ماده مهم و اساسی که منجر به توهم میشود در داخل آن قرار دارد که بسیار خطرناک است؛ متأسفانه در سالهای اخیر تغییر الگوی مصرف در قشر جوانان به این سمت افزایش داشته است؛ از پیامدهای مصرف گل میتوان به اختلال در تغییرات شناختی و حالتهای روانی و رفتاری شخص بهویژه توهمهای شنیداری، دیداری و اختلال حواس اشاره کرد.
شنیدن رنگها و دیدن صداها با مصرف ماده LSD
دیگر ماده نوظهور که درحال حاضر بین جوانان رواج پیدا کرده ماده LSD است؛ عوارض مصرف LSD غیرقابل پیشبینی است زیرا به مقدار مصرف، خصوصیات شخص مصرفکننده، روحیات و انتظارات وی و نیز محیط مصرف آن بستگی دارد؛ معمولاً بعد از ۹۰ دقیقه اولین علائم در فرد مصرفکننده ظاهر میشود؛ از جمله علائم مصرف این نوع از مواد میتوان به گشادی مردمک چشم، تعرق، خندههای غیرعادی، واکنش سریع و خشکی دهان اشاره کرد.
بر اساس این گزارش، از عوارض این ماده نیز میتوان به خیالبافی با درجههای مختلف، توهم، سردرگمی، ناهماهنگی در حرکات بدن، افزایش درجه حرارت بدن، خوابآلودگی، لرزه، هیجان کاذب، گیجی، تپش و ناهماهنگی حسها به طوری که فرد حس میکند رنگها را میشنود و یا صداها را میبیند( با توجه به پیام دوستان و همکاران شایان ذکر است که این مطلب اشتباه تایپی نیست و به این پدیده حس آمیزی» گفته می شود)، اشاره کرد؛ از عوارض بلندمدت مصرف این ماده نیز میتوان به کاهش مقاومت بدن، اضطراب و وابستگی روحی اشاره کرد.
هروئین پرمصرفترین مخدر اعتیادآور
دیگر ماده مورد استفاده برخی از معتادان، هروئین است؛ هروئین پرمصرفترین مخدر اعتیادآور محسوب میشود؛ از آنجایی که فروشندگان مواد مخدر برای سود بیشتر هروئین را با مواد شیمیایی و برخی داروها مخلوط میکنند، در نتیجه هروئین خالص هرگز به دست معتادان نمیرسد لذا مضرات مصرف این نوع هروئین به مراتب بالاتر از نوع خالص آن است؛ پس از آنکه فرد با مصرف هروئین احساس سرخوشی و لذت کرد، ناگزیر به ادامه مصرف آن شده و با احساس نیاز به استعمال این ماده از لحاظ جسمانی و روانی به دارو وابسته میشود.
همچنین معتادان به هروئین در معرض خطر ابتلا به بیماریهای HIV و هپاتیت C و دیگر بیماریهای عفونی قرار دارند که علت آن هم استفاده مشترک و مجدد از سرنگ و دیگر لوازم تزریقی بوده که توسط افراد آلوده مورد استفاده قرار گرفتهاند.
بر اساس این گزارش، از عوارض مصرف این ماده میتوان به احساس شعف، کندی تنفس، اخلال در عملکرد ذهن و تهوع اشاره کرد؛ همچنین بیماریهای فروریختن دیواره رگها، آبسه، آرتروز، بیماریهای روماتیسمی بیماریهای ریوی، بیماریهای کبد و کلیه از مصرف هروئین در انسانها بهوجود میآید.
هذیانگویی و لکنت زبان با مصرف NPS
NPS یکی دیگر از مواد مخدر نوظهور در کشور است که از پیامدهای آن میتوان به توهم شنیداری و دیداری، تشنگی مفرط، لکنت زبان، خشکی دهان و چشم، سردرد و سرگیجه، هذیانگویی و احساس تهوع و استفراغ اشاره کرد.
بر اساس این گزارش، درحال حاضر جوانان و نوجوانان ما بیشتر به مصرف مواد نوظهور روی آوردهاند لذا نهادهای ذیربط نظیر ستاد مبارزه با مواد مخدر و پلیس مبارزه با مواد مخدر علاوه بر برخورد با توزیع موادهای سنتی در بحث موادهای نوظهور که امروزه در بین جوانان رواج پیدا کرده نیز باید عزمی جدیتر داشته باشد؛ علاوه بر بحث مقابله مهمترین موضوع بحث فرهنگسازی در مدارس و دانشگاهها محسوب میشود تا جوانان به سمت مصرف موادهای نوظهور نروند.
منبع
خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی
ویکیپدیا فارسی
با توجه به حوادث اخیر که در طی این اتفاقات ناگوار تعداد زیادی از هموطنان عزیزمان را از دست دادیم، مجددا این مطلب را با موضوع چگونه سوگ و داغدیدگی را در حضور کودکان مطرح کنیم، بازنشر میکنیم. خواندن قصه یکی از راههایی است که شاید خیلیها ندانند مثلا خواندن داستان دایی جون رفته بهشت» نوشته وایت و ترجمه دکتر علیزاده از انتشارات جوانه رشد برای کودکان میتواند راه خوبی باشد تا موضوع داغدیدگی و سوگ را با آنها به راحتی درمیان بگذاریم. قبل از شروع باید بدانیم که بهتر است مرگ کسی را از کودک پنهان نکنیم و با توجه به سن و سال و میزان درک و فهم او این مسئله را برای او توضیح دهیم.
توضیح مرگ یکی از سختترین کارها برای والدین و اطرافیان به کودکان است. به خصوص زمانی که بخواهیم مرگ عزیزی را که به کودک نزدیک بوده برای او توضیح دهیم. باید توجه داشت که فشار ناشی از مرگ نزدیکان از دشوارترین مسائلی است که ممکن است آدمی با آن روبه رو شود و این در کودکان بسیار بیشتر خواهد بود.
آنچه باید در آن دقت کرد کرد این است که نباید کودک را گمراه کرد، چون این باعث میشود او دیگر به اطرافیانش اعتماد نکند و آنها را دروغگو بداند؛ بنابراین بهتر است مرگ کسی را از او پنهان نکنید و با توجه به سن و سال و میزان درک و فهم او این مسئله را برای او توضیح دهید.
سن کودک و برداشت او از مفهوم مرگ
شاید تعجب کنید اگر بدانید که کودکان در نوزادی هم از مرگ آگاه میشوند. البته هیچ کدام از آنها مفهوم مرگ را نمیفهمند و آن را به عنوان یک اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر میگیرند
۰-۲ سالگی
نوزادان و کودکان نوپا مرگ را درک نمیکنند، اما متوجه میشوند که چه کسی مراقب آن هاست.
با توجه به نظریه جان بالبی" John Bowlby" کودکان در این سن نسبت به مرگ و نبود والدین ۳ واکنش نشان میدهند:
اعتراض: مرحلهای که با اضطراب جدایی از مادر همراه است. اگر کودک مادر خود را از دست بدهد معترض میشود، گریه میکند و میخواهد که مادرش بازگردد و به هر وسیلهای که شده دوست دارد به مادرش ملحق شود.
ناامیدی: این مرحله را مرحله سوگ یا داغ دیدگی هم میگویند، کودک مدام در فکر بازگشت مادر است و روز به روز ازآمدن دوباره او ناامید میشود و دائما در حال گریه است.
انزوا: کودکی که از مادر یکباره جدا میشود گوشه گیر میشود. گرچه او توانایی بیان کردن احساساتش را ندارد و لی نبود مادر را متوجه میشود و از بابت آن بسیار ناراحت و مضطرب است.
۳-۶ سالگی
کودکان در این سن تصور میکنند که مرگ واقعهای است موقتی و گذرا و انتظار دارند فردی که مرده پس از مدتی دوباره زنده شود. واین به دلیل القای این مفهوم در کارتونهایی است که میبینند. قهرمان داستان میمیرد، اما لحظاتی بعد دوباره زنده میشود. سعی کنید در این سن از تعاریف فانتزی مثل "او به خواب رفته است" استفاده نکنید؛ و یا اینکه "فلانی به سفر رفته است". همین توضیحات باعث میشود او حتی از خوابیدن و سفر بترسد.
۶-۹ سالگی
در این سن آنها میدانند که هر موجود زندهای بالاخره میمیرد، ولی تمایل دارند که این مرگ برای خودشان و اطرافیانشان نباشد. احساسات دیگران را در این زمینه درک میکنند و میتوانند حس همدردی و همدلی بیشتری در دلداری دادن بازماندگان داشته باشند.
در این سن آنها اگر کسی را از دست بدهند همیشه نگران خواهند بود که مبادا پدر و مادرشان را از دست بدهند. اگر عمه کودکی فوت کند تعجب نکنید که او از مادر خود خواهد پرسید:تو کی میمیری؟ در اینجا باید نکات زیر را به او یادآور شوید:
هرکس که مریض میشود وما نمیمیرد.
از سلامتی خود او را آگاه و مطمئن کنید.
به او نشان دهید که در زندگی چگونه دیگران مراقب او هستند.
آنها را حمایت و اضطرابشان را کم کنید تا راجع به شخصی که فوت شده کمتر فکر کنند.
مراقب خودتان باشید و به او اطمینان دهید که پشتیبان و محافظ او هستید.
در این حالت کودک به شما نزدیک میشود و وقتی میبیند که شما خوب هستید خیال راحتی پیدا میکند و استرسش کاهش مییابد.
۹ سال به بالا
مفهوم مرگ را به خوبی مانند بزرگسالان درک میکنند. در این سن، چون کودکان تفکر انتزاعی دارند تلاش میکنند تا معانی دیگری برای مرگ پیدا کنند و ممکن است راجع به سؤالات بزرگتی درباره هدف زندگی فکر کنند.
زمانی که او با مرگ یکی از نزدیکانش مواجه شد با رعایت موارد زیر به او فرصت دهید تا احساسات خودش را بیان کند و درنتیجه تنش در او کم شود:
او را با ورزش سرگرم کنید.
گوش دادن موسیقی آرام باعث آرامش میشود.
به او بگویید بنویسد و یا نقاشی کند و یا هر کار خلاقانه دیگری که دوست دارد انجام دهد، زیرا طی انجام این کارها به راحتی احساساتش را بیان میکند.
محیطی را فراهم کنید تا بتواند به راحتی با دوستان و یا خانواده صحبت کند.
درواقع باید متوجه باشیم که کودکان در هریک از این سنین ممکن است مرگ را اینگونه متوجه بشوند که برگشت ناپذیر است، پایان همه چیز است، اجتناب ناپذیر ودارای یک رابطه علت و معلولی است.
*قابل توجه مدیران، مشاورین، دبیران،دانشآموزان و والدین گرامی
نمون برگهای نظرات چهارگانه مشاوران/دبیران/دانشآموزان/والدین گرامی بر روی سامانه همگام بارگزاری شد.
زمان تکمیل نمون برگها از 22 دیماه لغایت 22 بهمنماه 98
به گزارش تلگراف، محققان هندی موفق به کشف ۱۲ حالت در مغز شدند که تاکنون شناخته نشده بود و به اعتقاد آنها این نقاط سرچشمهای برای تمامی فعالیتهای مغزی به شمار میآید، از معماهای ریاضی گرفته تا اختلالات عصبی و روانی.
محققان هندی اظهار کردند که هرکدام از این ۱۲ حالت مخفی نشان دهنده الگوهای ارتباطی میان نقاط مختلف در قشر مغز هستند.
قشر مغز لایه نازک از جنس ماده خاکستری است که سطح مغز را می پوشاند. این لایه از سلولهای عصبی مغز تشکیل شده است. ضخامت آن در نواحی مختلف مغز متفاوت است اما تقریبا در همه جا ضخامتی بین ۲ تا ۴ میلیمتر دارد.
این حالات همچنین نقاطی کلیدی در عملکردهای ذهنی عمیق مانند تفکر و حافظه به شمار میآیند.
محققان مرکز ملی تحقیقات مغزی هاریانا به همراه چند موسسه دیگر این پروژه را پیگیری کردند ودر آن از ابزارهای رایانهای و ابزارهای تصویربرداری مغزی استفاده کردند تاهمبستگیهای قشر مغز افراد را بررسی کنند.
افراد داوطلب در این آزمایش با چشمانی بسته در یک اتاق عایق از صدا قرار گرفتند.
این محققان اتصال داخلی میان ۶۸ ناحیه از قشر بیرونی مغز را بررسی کردند و امیدوارند که یافتههای آنها بینش جدیدی از عملکرد پیچیده مغز را برای ما فراهم سازد.
یک محقق در حوزه رایانه نیز در این پروژه شرکت کرد و با استفاده از تکنیک "یادگیری ماشین" به تجزیه و تحلیل اتصالات مغزی پرداخت.
"یادگیری ماشین" یکی از شاخههای وسیع و پرکاربرد "هوش مصنوعی" است که به تنظیم و اکتشاف شیوهها و الگوریتمهایی میپردازد که بر اساس آنها رایانهها و سامانهها توانایی تعلم و یادگیری پیدا میکنند.
برخی شواهد علمی حاکی از آن است که مصرف الکل خطر ابتلا به دِمانس را افزایش میدهد.
مصرف الکل سبب آسیب به مغز میشود و خطر ابتلا به دِمانس (اختلال شناختی و حافظه) را افزایش میدهد. در افرادی که از الکل به مدت طولانی استفاده میکنند، حجم ماده سفید مغز که ارتباط بین بخشهای مغز را برقرار میکند، کاهش مییابد. این آسیب میتواند بر عملکرد مغز تأثیر گذارد و یا موجب کمبود ویتامین B۱ (تیامین) میشود. کمبود ویتامین b۱ یا تیامین باعث سردرگمی، عدم تعادل و حرکات غیر ارادی و غیر عادی چشم میشود.
همچنین ویتامین B۱ به سلولهای مغز کمک میکند تا قند را به انرژی تبدیل کنند. زمانی که سطح انرژی کاهش یابد، سلولهای مغز قادر به تولید انرژی لازم جهت عملکرد طبیعی مغز نخواهند بود و نهایتا منجر به دمانس کورساکف میشود.
دمانس کورساکف موجب اختلال در حافظه میشود و حافظه کوتاه مدت را مورد حمله قرار میدهد. انجمن جهانی آایمر و انستیتو ملی سلامت و مراقبت عالی انگلستان، تعداد زیادی تحقیقات در مورد مصرف الکل و دمانس با استفاده از رویکرد منظم انجام دادهاند. این نتایج نشان میدهد که احتمال دارد افرادی که بیرویه الکل مصرف میکنند و یا در هر بار مصرف حجم زیادی از الکل را وارد بدن خود میکنند به اختلال شناخت حافظ مبتلا شوند.
این تحقیقات شامل هزاران نفر بین سنین ۴٠-۶۴ سال و پیگیری آنها در مدت پنج سال بوده است. بعضی از آنها را حتی تا دوران سالمندی زیر نظر داشته تا بتوانند تاثیر الگوی رفتارهای جمعیت مذکور را در طولانی مدت و احتمال ابتلای آنان به دمانس را بررسی کنند.
در حال حاضر آخرین تحقیقات در زمینه تاثیر مصرف الکل بر عملکرد مغز میگوید، مصرف بیرویه الکل بر حافظه دور و نزدیک اثر میگذارد و به مغز آسیب میزند و در نهایت منجر به بیماری آایمر یعنی یکی دیگر از انواع دمانس میشود.
تحقیقات توصیه میکنند از مصرف الکل به ویژه در میانسالی اجتناب شود تا عوامل خطر بیماریهای دیگر سالمندی مانند ضعف جسمانی کاهش یابد. انتخاب سبک زندگی سالم میتواند از ابتلا به دمانس و دیگر مشکلات سلامتی که در سالمندی بروز میکند، پیشگیری کند که شامل ترک سیگار، ورزش مستمر و تغذیه سالم نیز میشود.
توصیه انجمن آایمر ایران این است چنانچه الکل مصرف میکنید به یکی از مراکز ترک الکل مراجعه کنید تا با ترک آن از تخریب مغز خود پیشگیری کنید. ترک الکل و انتخاب یک سبک زندگی سالم میتواند شما را در مسیر سالمندی پرنشاطی قرار دهد.
مرجع : ایسنا
میزان ابتلا به افسردگی در میان ن بسیار بیشتر از مردان است که این خود میتواند ناشی از وجود تبعیضهای جنسیتی حاکم بر جامعه یا باورهای نادرست باشد.
هر چند نمیتوان تاثیر عوامل دیگر را در ابتلا به افسردگی نایده گرفت، اما به طور کلی باید اذعان کرد که درمان افسردگی ن یا مساعد کردن شرایط برای ابتلا نشدن به آن می تواند آثار مثبت فراوانی در جامعه و خانواده برجای بگذارد.
از اینرو برای بررسی دلایل و راهکارهای درمان افسردگی در ن اقدام به تهیه گزارشی ازمریم رامشت»، مدرس دانشگاه و روانشناس، مجتبی نورانی» روانشناس و عطا ا. محمدی» روانشناس کرده است که در ادامه آن را می خوانیم:
یک مدرس دانشگاه در ارتباط با افزایش افسردگی در ن می گوید:
افسردگی در ن و مردان وجود دارد، اما در برخی از جوامع افسردگی در میان ن بسیار بیشتر از مردان است. به عنوان مثال در کلانشهرها میزان افسردگی خانم ها به نسبت کمتر از میزان افسردگی در ن ساکن در روستاها یا شهرهای که آن رشد اقتصادی و اجتماعی لازم را ندارند و ن از آن جایگاه و نقش اجتماعی پررنگ برخوردار نیستند.
مریم رامشت با اشاره به مطلب فوق میافزاید: باید در نظر داشت در هر جایی که ن نقش اجتماعی پررنگ تری را داشته باشند و فعال تر باشند، به طور طبیعی میزان افسردگی آنها به مراتب کمتر خواهد بود. او در ادامه بیان می کند: تحقیقات نشان می دهد که ن خانه دار بیش از ن شاغل دچار افسردگی و اضطراب هستند، علت اصلی آن هم کمبود یا نبود فعالیت های اجتماعی و اقتصادی است.
این روانشناس در پاسخ به این سوال که چرا ن بیشتر از مردان مبتلا به افسردگی می شوند، می گوید: ریشه اصلی این قضیه به جنبههای جسمانی ن و مردان ارتباط دارد. به عنوان مثال خانم ها در طول ماه تغییرات هورمونی را در زمان قاعدگی خود تجربه می کنند که این خود درصدی از اضطراب و افسردگی را به همراه دارد. همچنین این مساله باعث می شود که آمار افسردگی در میان ن بیشتر باشد. بنا بر آمار موجود نزدیک به 30 - 40 درصد از خانم هایی که زایمان می کنند، نیز به افسردگی مبتلا می شوند که این مورد هم به دلیل تغییرات هورمونی است که در بدن خانم ها به وجود می آید.
او ادامه می دهد: مهم ترین دلیل افسردگی ن را می توان در نقش اجتماعی آنها جستوجو کرد. اگر خانم ها بتوانند از وضعیت یا موقعیتی که دارند استفاده بهینه داشته باشند و نقش اجتماعی یا اقتصادی تاثیرگذاری داشته باشند، کمتر به افسردگی مبتلا می شوند. بهطور کلی احساس مثبت بودن، موثر بودن و احساس مفید بودن برای خود یا اطرافیان می تواند در کاهش ابتلا به افسردگی در میان ن تاثیرگذار باشد.
رامشت کم رنگ بودن نقش ن نسبت به مردان را در جامعه یکی دیگر از دلایل افسردگی ن عنوان و اذعان می کند: بر اساس نظرسنجی های به عمل آمده هرگاه ن در جامعه از نقش کم رنگ تری برخوردار باشند، میزان ابتلا به افسردگی در میان آنها نیز به طرز عجیبی افزایش می یابد.
او نقش خشونت را در ابتلا به افسردگی در ن بسیار تاثیرگذار میداند و ادامه می دهد: ن و کودکان از نظر دفاعی در موقعیت ضعیف تری نسبت به آقایان قرار دارند و خشونتی که نسبت به ن چه در ایران و چه در سایر جوامع دیگر اعمال می شود، دلیل سرخوردگی، ناکامی و افسردگی ن را فراهم می کند.
در همین رابطه باید به بحث حمایت های قانونی نیز اشاره کنیم، هر جا که ن از لحاظ قانونی و حقوق فردی خود مورد حمایت قرار نگیرند، احساس سرخوردگی و احساس افسردگی در میان آنها افزایش می یابد و در جوامعی که در رعایت حقوق ن شائبه ای وجود دارد، در آن جامعه درصد افسردگی ن بیشتر است.
چرا که نمی توانند نسبت به قوانین موجود اعتراض کنند، شما اگر خشم خود را نشان دهید، پرخاشگر می شوید و اگر خشم خود را درونی کنید به یک آدم افسرده تبدیل می شوید.
او در ادامه می افزاید: آقایان اگر نسبت به قوانین، موقعیت های فردی یا شرایط موجود خشمی داشته باشند، آن را بیشتر ابراز می کنند، اما خانم ها به لحاظ فرهنگی و آموزه ها یا به لحاظ موقعیت های اجتماعی خشم خود را کمتر بروز می دهند و فرو خوردن خشم باعث می شود که درصد افسردگی بیشتری را هم تحمل کنند.
خانم ها اگر احساس کنند حقوق فردی آنها در نظر گرفته نشده است، احساس خشم زیادی را تجربه می کنند و اگر نتوانند این خشم را ابراز بکنند به طور طبیعی افسرده خواهند شد.
رامشت در ارتباط با نقش جامعه و باورهای سنتی حاکم بر آن در ابتلای ن به افسردگی می گوید: در حال حاضر شرایط موجود در جامعه بهتر شده است، اما خانم ها از نظر ابراز احساسات، ابراز مخالفت و پافشاری روی حقوق خود که به طور معمول در جوامع سنتی و به ویژه جامعه ما و در مناطق دورافتاده کمتر دیده می شود که این خود دلیل افزایش افسردگی و سرخوردگی در ن شده است.
اگر که در جامعه حقوق برابر میان زن و مرد قائل نشویم، بهطور حتم این مساله باعث میشود که ن احساس کهتری، احساس حقارت و احساس افسردگی بکنند.
او در خصوص میزان ابتلا به افسردگی در خانم های مجرد می گوید: خیلی از نیازها مانند عشق، روابط احساسی روابط شویی یا نیازهای اقتصادی می تواند از طریق یک ازدواج مطلوب تامین شود، حال خانم یا آقا اگر نتواند ازدواج کند که البته این پدیده به شدت در جامعه ما رو به افزایش است.
به طور طبیعی نیازهای اجتماعی و اقتصادی، نیاز به مورد محبت واقع شدن یا محبت کردن در این افراد تامین نمی شود که این خود می تواند به سرخوردگی و در نهایت افسردگی منجر شود. ما باید ببینم نهادهایی که متولی تامین امنیت اجتماعی و مسائلی از این دست هستند، برای این دسته از خانم ها چه تمهیداتی را در نظر گرفتهاند.
این مدرس دانشگاه در ارتباط با خانم هایی که در اوایل ازدواج مبتلا به افسردگی می شوند، اظهار میکند: در بیشتر موارد ن در اوایل زندگی مشترک خود به افسردگی مبتلا می شوند، اما به مرور زمان یا با تولد کودک شرایط کمی بهبود خواهد یافت، چرا که دیدن رشد کودک خود می تواند بسیار لذت بخش باشد.
روابط اجتماعی مناسب راهی برای مقابله با افسردگی
یک روانشناس در ارتباط با دلایل افزایش ابتلا به افسردگی در ن می گوید: علت اصلی این مهم را می توان در تفاوت های جنسیتی جستوجو کرد.
مجتبی نورانی با تایید مطلب فوق اذعان میدارد: تغییرات هورمونی و اختلال در خلقیات که در دوره های خاصی خانم ها ایجاد می شود، می تواند زمینه ابتلا به افسردگی در ن شود. او در ادامه تاکید میکند: تفاوتهای فردی و تفاوت های جنسیتی نیز می تواند در بروز افسردگی در ن موثر باشد، چرا که ن نسبت به پدیده های محیطی حساسیت بیشتری دارند و به همین علت می توان گفت که میزان ابتلا به افسردگی در ن بیشتر از مردان است.
نورانی درباره نقش تبعیض های جنسیتی که در جامعه وجود دارد و تاثیر آن در ابتلای ن به افسردگی می گوید: برای بررسی این موضوع از این دیدگاه نیاز به آمار موثق وجود دارد، بیشتر این ایدئولوژیها بر اساس یک گفتمان به وجود می آید و تا به امروز کار تخصصی چندانی در این خصوص صورت نگرفته است، اما بهطور کلی تبعیض های جنسیتی می تواند آثار منفی را روی افراد به جای بگذارد.
تبعیض باعث ایجاد ناراحتی در افراد می شود که این مساله می تواند خود باعث بروز افسردگی در میان ن شود.
او می افزاید: یکی دیگر از عواملی که می تواند اثر بگذارد، بر شکلگیری افسردگی احساس افراد نسبت به خود است، یعنی افراد زمانی که احساس بیکفایتی می کنند، این خود تولید غم می کند که این احساس می تواند منجر به افسردگی شود.
نورانی نقش ثروت یا طبقه اجتماعی را در میزان ابتلا به افسردگی این گونه می داند: طبق شواهد موجود امروزه ثروت یا برخورداری از طبقه عالی اجتماعی نمی تواند مانعی برای ابتلا به افسردگی در ن شود، چرا که ظهور و ابتلا به افسردگی در افراد متفاوت است
این روانشناس در ارتباط با راهکارهای موجود برای مقابله با افسردگی در ن می گوید: آن چیزی که به صورت کلی می تواند به حل این مساله کمک کند بحث مشارکت های اجتماعی است، چرا که این مهم می تواند احساس کارآمدی، باکفایتی و موثر بودن را افزایش دهد که این خود می تواند به کاهش ابتلا به افسردگی نیز تاثیرگذار باشد.
او ادامه می دهد: از سوی دیگر باید خاطر نشان کرد که موفقیت بهطور حتم نمی تواند مانع ابتلا به افسردگی شود، چرا که طبق آمار موجود امروزه در سرتاسر دنیا افرادی وجود دارند که علاوه بر موفقیت های چشمگیری که به دست آورده اند باز هم به افسردگی مبتلا میشوند که شاید در این موارد بتوان مشکل در برقرار کردن رابطه مناسب را بسیار موثر دانست.
نورانی در خصوص نقش روابط اجتماعی و فردی افراد میگوید: تقویت یا بهبود روابط اجتماعی یا روابط فردی می تواند در کاهش ابتلا به افسردگی نیز موثر باشد، از اینرو توصیه می شود، افراد مبتلا به افسردگی نیز در بهبود روابط اجتماعی یا فردی خود کوشا باشند.
او در ارتباط با نقش ازدواج در ابتلا به افسردگی بیان می کند: در بسیاری از مواقع ازدواج بدون شناخت از خود یا طرف مقابل صورت می گیرد که این عامل نیز بسیار در ابتلا به افسردگی موثر است که البته برای جلوگیری از این مهم توصیه می شود، افراد با شناخت بهتر یا عاقلانه تر طرف مقابل خود را انتخاب کنند و از انتخاب های آرمان گرایانه تا حد امکان دوری کنند.
مجتبی نورانی در پایان متذکر می شود که آن عاملی تاثیرگذار در مقوله شادکامی است، هنر برقراری رابطه خوب و سالم است. همچنین عدم تحقق نیازهای اجتماعی نیز می تواند در ابتلا به افسردگی تاثیرگذار باشد.
مادران افسرده فرزندان افسرده تربیت میکنند
در ادامه یک روانشناس در ارتباط با دلایل افزایش ابتلا به افسردگی در ن می گوید: طبق آمار موجود امروزه تعداد ن مبتلا به افسردگی به مراتب بالاتر از مردان است که این خود جای بسی تامل دارد.
عطا ا. محمدی با اشاره به مطلب فوق اذعان می دارد: مسائل فرهنگی و تبعیض های موجود در جامعه می تواند نقش بسزایی را در افسردگی ن ایفا کند که البته شاید این مهم بیشتر مختص جوامع توسعه نیافته باشد، چرا که در جوامع پیشرفته این تبعیض ها کمتر به چشم می خورد.
او می افزاید: اختلالات هورمونی یا زایمان نیز می تواند در ابتلای ن به افسردگی بسیار موثر باشد، چرا که تحقیقات ثابت کرده است، موارد مذکور تاثیر بسزایی در خلقیات زن برجای می گذارد.
محمدی در خصوص آسیب پذیر بودن ن نسبت به مساله طلاق می گوید: تا به امروز مطالعه دقیقی روی این موضوع صورت نگرفته است، از اینرو نمی توان با قاطعیت گفت که ن آسیب پذیری بیشتری نسبت به مردان در مساله طلاق دارند، اما بهطور کلی چون ن از حمایت های اجتماعی و خانوادگی لازم برخوردار نیستند، به طور حتم آسیبهای بیشتری را نیز متحمل خواهند شد.
که این خود می تواند منجر به افسردگی در ن شود. او ادامه می دهد: تبعیض های جنسیتی نیز در افسردگی ن تاثیرگذار است، چرا که باید در نظر داشت، دلایل افسردگی در مردان هم اندک است و هم اینکه مردان به خاطر شرایط و امکاناتی که در جامعه دارند به راحتی مشکلات پیش روی خود را حل می کنند و در موارد نادر به افسردگی مبتلا می شوند.
اما ن به هنگام مواجه با هرگونه تنشی چون از اختیارات یک مرد برخوردار نیستند، بنابراین بیشتر احتمال بروز افسردگی در آنها وجود دارد.
این روانشناس در ارتباط با نقش برخورداری از تحصیلات عالیه یا داشتن رتبه اجتماعی بالا در افسردگی ن می گوید: به طور حتم نی که از رتبه و یا مقام اجتماعی بالایی برخوردار هستند، کمتر به افسردگی مبتلا می شوند، اما زمینههای ژنتیکی و فیزلوژیکی نیز در ابتلا به افسردگی موثر خواهد بود.
از این رو با قاطعیت نمی توان گفت که ن تحصیلکرده به افسردگی دچار نمیشوند. او می افزاید: مشکلات خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، تعت فردی و مسائلی از این دست نیز در ابتلا به افسردگی تاثیرگذار است. چرا که جایگاه ن از نظر اجتماعی در جامعه با مردان به هیچ وجه قابل مقایسه نیست.
محمدی در ارتباط با باورهای سنتی حاکم بر جامعه و نقش آن در افزایش ابتلا به افسردگی در ن اذعان می دارد: شرایط موجود خود دلیلی بر ابتلا به افسردگی در میان ن است، از اینرو برای جلوگیری از آن باید به حقوق ن در جامعه توجه ویژه ای به عمل آید. عطا ا. محمدی در پایان خاطر نشان می کند: مادران افسرده فرزندان افسردهای را نیز تربیت می کنند که این خود میتواند تاثیرات بر جامعه تحمیل کند.
منبع: رومه آرمان
همه ما میدانیم که دیسیپلین و انضباط در پرورش بچههای سالم اهمیت زیادی دارد، اما کودکان حساس را که نسبت به سایر کودکان همه چیز را عمیقتر حس میکنند چگونه باید تربیت کنیم؟
تربیت بچههای حساس
حساس بودن هیچ ایرادی ندارد. در واقع یک کودک حساس میتواند یکی از مهربانترین و دلسوزترین بچههایی باشد که میبینید. اما بزرگ کردن یک بچه حساس برای شما به عنوان پدر و مادر چالشهایی دارد.
بچههایی که روحیهای حساس دارند به راحتی آشفته میشوند، زود به گریه میافتند، زود مضطرب میشوند و خلاصه اینکه نسبت به بچههای دیگر، خیلی بیشتر نیاز به اطمینان خاطر و حمایت دارند.
بعضی از بچههای حساس، از نظر هیجانی و عاطفی چندان حساس نیستند، اما نسبت به هر چیز فیزیکی که حسهایشان را برانگیحته کند، حساسند؛ صداهای بلند، نورهای شدید و درخشان و یا پارچههایی با بافت خاص میتوانند واکنش شدیدشان را دربرداشته باشند. این بچهها ممکن است از جمعیت و همچنین از هر گونه تغییری هراس داشته باشند.
خیلیها تصور میکنند تنها ویژگی بچههای حساس این است که خجالتی هستند اما واقعیت بیشتر از اینهاست! بچههای حساس هر حس و هیجانی را بسیار عمیق و شدید حس میکنند. یعنی بیشتر مواقع هیجان زده میشوند، بیش از حد خشمگین میشوند و خیلی بیشتر از دیگران دچار ترس و واهمه میشوند. به دلیل همین شرایط نیز این بچهها برای امتحان کردن چیزهای جدید، دچار تردید میشوند و خیلی زود هم ممکن است خسته و فرسوده شوند چون مدام با چالشهایی درگیرند. کودکان حساس در تعاملات خود با بچههای دیگر اغلب رنج میبرند زیرا توسط آنها لوس» خطاب میشوند چون زود اشکشان درمیآید.
سخت گیری و روشهای جدیتر ممکن است برای بعضی از بچهها خوب و مفید باشد و نتیجه بدهد اما در مورد بچههای حساس، این شیوهها موجب مشکلات بیشتر خواهد شد. بنابراین باید راههایی برای تربیت و هدایت کودک حساستان پیدا کنید که در دنیایی که به اندازهی او حساس نیست، حضور بهتر و راحتتری داشته باشد.
قبول کنید که کودک شما حساس است
اگر کودک شما حساس است سعی نکنید خلق و خوی او را تغییر دهید. به جای اینکه فرزندتان را ضعیف و بیدست و پا بدانید، روی نقاط قوت و استعدادهایش متمرکز شوید. بدانید چیزی که ممکن است برای یک بچهی دیگر راحت و عادی باشد، میتواند برای کودک حساس شما، سخت و دشوار باشد. بنابراین به جای اینکه او را از تجربیات حسیاش منع کنید، به او یاد بدهید به روشی مناسبتر و قابل قبولتر از نظر اجتماع، با هیجانات و احساساتش برخورد کند.
زمانی که خسته میشوید و آرزو میکنید کاش فرزندتان کمتر حساس بود یادتان باشد که همین حساسیت است که اغلب باعث میشود این گونه بچهها بسیار دلسوزتر و بامحبتتر و باملاحظهتر از سایرین باشند.
زمان استراحت و آرامش بیشتری برایش فراهم کنید
بچههای حساس در میان شلوغی، هیاهو و سر و صدا، نورهای زیاد و محیطهای بههم ریخته به راحتی پریشان و آزرده میشوند. بنابراین سعی کنید فرزندتان تا حد ممکن در چنین شرایطی قرار نگیرد. در خانه برای او گوشهای آرام و راحت در نظر بگیرید تا به فعالیتهای دوست داشتنی و ساکتش بپردازد، مثلا نقاشی و رنگ آمیزی، گوش دادن به موسیقی آرامشبخش و یا مطالعه. همچنین کودکتان را تشویق کنید و به او یاد بدهید هر وقت خسته یا پریشان شد به این فعالیتها مشغول شود. زمان استراحت و آرامش به فرزند حساس شما کمک میکند شارژ شود.
حد و مرز مشخص کنید
هر چند ممکن است وسوسه شوید قوانین را شُل بگیرید تا کودک حساستان ناراحت و آزرده نشود، اما مدام استثنا قائل شدن در مورد اصول و قوانین، در بلند مدت کمکی به شما نخواهد کرد و حتی عوارضی هم ممکن است داشته باشد. مثلا شاید در برابر رفتار نادرست فرزندتان به راحتی کوتاه بیایید و آن را نادیده بگیرید تا آرامش را حفظ کنید. اما در عین حال که انعطاف پذیر بودن لازمه تربیت بچههاست، فراموش نکنید که نظم و دیسیپلین کمک میکند به کودکتان یاد بدهید چگونه در آینده بزرگسالی بامسئولیت بشود.
اگر دیسیپلین شما خیلی ساده و سهل گیرانه باشد، فرزندتان برای مواجهه با چالشهای زندگیاش آماده و آزموده نخواهد شد. اگر از قوانین انضباطی که برای بچههای کمتر حساس استفاده میشود، در مورد کودک حساستان صرفنظر کنید، فرصت یاد گرفتن و رشد کردن توسط تجربه کردن عواقب کارها و رفتارهایش را از او خواهید گرفت.
تلاشهایش را تحسین کنید
بچههای حساس زیاد به تحسین و تشویق نیاز دارند، پس باید تلاشها و رفتارهای مثبت کودکتان را تحسین کنید، حتی اگر موفق نشده باشد. اما یک نکته ریز اینجا وجود دارد: بچههایی که زیاد و بابت هر کار کوچکی تشویق میشوند معمولا نسبت به بچههایی که هوشمندانهتر و کمتر تشویق میشوند، اعتماد بنفس پایینتری دارند. اگر کودک حساستان را بابت انجام کاری که انتظار میرود بچههای کمتر حساس به راحتی و به طور طبیعی انجام بدهند، تشویق و تحسین کنید، روی او تاثیری غیر از آنچه هدفتان است خواهد گذاشت. نکته اینجاست که باید تلاشهای فرزندتان را تحسین کنید، نه نتایج تلاشهایش را.
مثلا میتوانید بگویید: خیلی خوشم میآید میبینم تو داری برای فهم و حل مسائل ریاضیت اینهمه تلاش میکنی.» آشکارا نشان دهید که تلاش کردن و سخت کوشی، ارزش تشویق و تحسین شدن دارد، حتی اگر در پایان نتیجه کامل به دست نیاید.
همچنین خیلی مهم است که وقتی کودک شما حقیقت را میگوید تحسینش کنید. کودکان حساس معمولا تمایل دارند برای خلاص شدن از دردسر، دروغ بگویند. بنابراین کودکتان را بابت روراست بودن و گفتن حقیقت تشویق کنید و به او پاداش بدهید، مخصوصا اگر صداقتش به نفعش تمام نشده است.
همانطور که پیشتر گفتیم، بچههای حساس اغلب بسیار مهربان و باملاحظهاند. پس هر وقت نسبت به دیگران ابراز همدلی و محبت میکند نیز باید تشویقش کنید.
واکنش و بیانتان را تغییر دهید
بچههای حساس گاهی اگر دچار مشکل و دردسری شوند، احساس بدی پیدا میکنند، پس با تغییر بیان و کلماتتان میتوانید او را تشویق کنید به جای احساس بد و ناامید شدن، کارش را درست انجام بدهد. مثلا به جای اینکه بگویید: تا تمام غذاتو نخوری نمیتونی دسر بخوری!»، بگویید: اگر شامتو کامل بخوری میتونی دسر هم بخوری!».
یک سیستم پاداش دهی درست کنید تا به کودکتان کمک کنید با چالشهایش روبرو شود و رفتارش را تغییر دهد. فقط یادتان باشد که یک کودک حساس گاهی اگر پاداش و جایزه نگیرد، واقعا ممکن است احساس بدی پیدا کند. پس با جملاتی مثل میتونی فردا دوباره تلاشت را بکنی» او را کمک کنید.
اگر با کودکی حساس زندگی میکنید حتما وقت بگذارید و به شیوههای گوناگونی فکر کنید که میتوانید با تغییر بیانتان، شرایطی را که کودکتان در آن گرفتار شده تغییر دهید. اصلاح و تغییر تکنیکها یک راه بسیار خوب برای بزرگسالان است تا از استرس حاکم بر زندگی و خانواده بکاهند. در این تغییر و بازبینیها قرار نیست کودک شما یا موقعیتها تغییر کنند، بلکه این عکس العمل شماست که تغییر میکند. در مورد بچههای حساس، شیوهی انتخاب و بیان واژهها، میتواند متنوع و تاثیرگزار باشد.
به او یاد دهید چگونه احساسش را بیان کند
بچههای حساس باید یاد بگیرند چگونه احساساتشان را ابراز کنند و همچنین به فراگرفتن روشهای مناسبی برای کنترل این احساسات نیاز دارند. به کودک حساستان آموزش بدهید چطور احساسات ناخوشایندش را بشناسد و به شیوهای قابل قبولتر با آنها برخورد کند.
بچههای حساس معمولا به پدر و مادر خود نشان میدهند که نسبت به رفتارهای آنها چه احساسی دارند. به فرزندتان یاد بدهید چگونه از کلمات برای بیان احساساتش استفاده کند. هر چه ارتباط بیشتر و موثرتری با کودکتان برقرار کنید، فهم و درک احساسات او نیز برایتان سادهتر خواهد شد.
مهارتهای حل مسئله را به او بیاموزید
مهارتهای حل مسئله میتوانند زندگی روزمره یک کودک حساس را به شدت تحت تاثیر قرار دهند. به کودک خود یاد بدهید چگونه قدم به قدم برای حل مسائلش جلو برود و چگونه آرامش و تمرکز خود را حفظ کند. این کار کمکش میکند با اعتماد بنفس ار توانمندیهایش استفاده کرده و موقعیتهای پیش آمده را بهتر کنترل کند.
اجازه دهید با پیامدهای منطقی رفتارش مواجه شود
بچههای حساس هم درست مانند بچههای دیگر نیاز دارند که با عواقب منفی روبرو شوند. اینکه فرزند شما گریه میکند یا احساس بدی دارد دلیل نمیشود پیامدهای رفتارش را نبیند. اما باید از عواقب منطقی استفاده کنید تا کوکتان درسهای ارزشمندی از زندگی بگیرد. فقط توجه داشته باشید که پیامدهایی که ارائه میدهید، بر محور دیسیپلین و نظم و منظق باشند نه بر اساس تنبیه.
حرف آخر
اینکه بدانید کودک حساستان را چگونه تربیت کنید واقعا چالش برانگیز است. برخی از والدین ممکن است در تلاش برای کاستن از ناراحتی و احساس بد فرزندشان، از دیسیپلین پرهیز کنند. اما باید بدانید که قانون و دیسیپلین، اهمیتی غیرقابل انکار دارد و برای کمک به بچهها که بتوانند در دنیای بیرون دوام بیاورند، ضروریست. پس به جای اینکه خیالتان را راحت کنید و از اصول و قوانین مربوط به تربیت بچهها صرفنظر کنید، وقت بگذارید و سعی کنید اصول و روشهایتان را هوشمندانهتر و متناسبتر انتخاب و تصحیح کنید.
آدمها فکر میکنند زندگیشان در این دنیا بامعناست، البته تا پیش از اینکه کسی نامشان را فراموش کند!
پل بیشیلیو در آتلانتیک نوشت:
یکی از دوستان نزدیکِ یکی از دوستان نزدیکم هرازگاه من را میبیند، اما هیچ وقت من را به یاد نمیآورد. در چند سال گذشته چهار بار با هم گشتوگذار کردهایم و هر بار لبخندی بر لب داشته و دستش را خیلی رسمی دراز کرده تا دست بدهیم. میگوید: سلام، جرکفیس هستم» (البته این نام برای حفظ آبروی او تغییر کرده است).
پاسخ میدهم: سلام، بله. قبلاً همدیگر را توی کافه دیدهایم و قبل از آن هم توی آپارتمان دوستمان».
واضح است که یادش نمیآید اما میگوید: آه، بله».
هیچچیز به اندازۀ اینکه کسی بداند چندان بین دور و اطرافیانش تأثیرگذار نیست او را کوچک نمیکند. بااینهمه آدمها همیشه یکدیگر را فراموش میکنند. این اتفاقی است که بین جدیدترین آشناها و قدیمیترین رفقا هم میافتد: نامها، چهرهها، شغلها، روزهای تولد، مهمانیها، و قولوقرارها آنقدر زود از یاد میروند که تمام تعاملات بزرگسالی میتواند حول این باشد که از بیگانگیِ نگاههای خشکوخالی دوری کنیم.
خود من بسیاری از اوقات مانند جرکفیس بودهام. تابستان گذشته در یک مراسم عروسی، با خانمی مشغول صحبت شدم و متوجه نبودم که از قبل او را میشناختم. دِوین رِی هم یکی مثل جرکفیس بوده. ری روانشناسی است که به تأیید خودش معمولاً سربههواست. میگوید: من بعضی اسامی عجیب و غریب را جای اسم افراد میگویم». اخیراً، ری دربارۀ اثرات پایدار چنین خطاهایی کنجکاو شد و تحقیقات بیسابقهای را در این باره انجام داد که فراموششدن چه بر سر افراد میآورد. هشدار: یافتههای او سبب میشوند افسوس بخورید که حافظۀ خوبی ندارید.
ری به همراه همکارانش در دانشگاه آبردین اسکاتلند چهار آزمایش انجام دادند تا دریابند انسانها فراموششدن را چطور تفسیر میکنند. در یکی از این آزمایشها، در آغاز سال تحصیلی از ۵۶ دانشجو خواسته شد دفتر خاطراتی آنلاین داشته باشند و هر بار که کسی آنها را فراموش میکند، جزئیات ماجرا را یادداشت کنند. یادداشتهای آنها طی دو هفته، تمامِ شکلهای فراموششدن را در بر میگرفت. مهمترین بخش یادداشتها به تازهآشنایانی برمیگشت که اطلاعات اولیه -نام، سال تحصیلی و رشته- یا تجربیات مشترکی مانند شرکت در یک مهمانی را فراموش میکردند. اما در میان آنها بدعهدی هم بود (دوستم قرار بود امروز برای دیدنم به کتابخانه بیاید»)، فراموشکردنهای ازیادنرفتنی (دوستانم قرار گذاشتند که با هم بیرون بروند و یادشان رفت به من بگویند»)، و اشتباهگرفتن آدمها با هم.
ری و گروهش تعجب میکردند که این فراموشیها تا چه حد آزاردهنده هستند. تحلیل آماری گزارشهای دانشجویان و مطالعۀ کنترلی بعدی نشان میداد که افرادی که فراموش شده بودند با کسانی که آنها را فراموش کرده بودند احساس نزدیکی کمتری داشتند، فارغ از اینکه آن فرد یکی از اعضای خانواده باشد یا کسی که تازه با او آشنا شدهاند. خوشبختانه، افراد فراموششده تقریباً همیشه خودشان مشتاق بودند که این فراموشیها را توجیه کنند: مثلاً دانشجویان این خطاها را با چنین حرفهایی توضیح میدادند: در چند روز گذشته، با افراد جدید زیادی روبهرو شده است». اما این دلیلتراشیها تنها تحمل شرایط را آسانتر میکرد. ری میگوید: خبر خوب اینکه این اتفاق زیاد رخ میدهد و آدمها تمام تلاششان را میکنند که باگذشت باشند. خبر بد اینکه بهطور میانگین افراد نمیتوانند کاملاً از سر تقصیر فرد بگذرند».
این نتایج که در مجلۀ پرسونالیتی اند سوشال سایکالوژی منتشر شد نشان میدهد که فراموشکردنِ یک فرد همان پیامی را منتقل میکند که همه از آن هراس دارند: اینکه شما آنقدر برای آن فرد جذاب و تأثیرگذار نبودهاید که مسائل مربوط به شما را در خاطر نگه دارد. این تأثیر شاید ناگزیر باشد. لورا کینگ، روانشناسی در دانشگاه میسوری که بهصورت مستقل به مطالعۀ عواقب اجتماعی فراموشکردن پرداخته، میگوید: تأیید اینکه کسی را به یاد نمیآورید مسئلۀ مهمی است و موجب آزردگی میشود، با اینکه کاملاً ناخودآگاه است و اصلاً دلتان نمیخواهد احساسات او را خدشهدار کنید. اما درعمل گفتهاید او را به هیچ گرفتهاید».
شاید این رفتار بیش از همه به افرادی آسیب بزند که در فراموشکردنِ یک فرد همان پیامی را منتقل میکند که همه از آن هراس دارند: اینکه شما آنقدر برای آن فرد جذاب و تأثیرگذار نبودهاید که مسائل مربوط به شما را در خاطر نگه دارد.
مهمترین روابطشان فراموش شدهاند. گروه ری از افراد حاضر در تحقیق خواستند در حین انجام آزمایش کمی در روحیات خود دقیق شوند و به آنها آموزش دادند پس از اینکه دیگران آنها را فراموش میکردند یا به یاد میآوردند، احساسات عمومی تعلقخاطر، اعتمادبهنفس، وجود معنادار و دیگر احساسات انتزاعی را در خود رتبهبندی کنند. تأثیرات جزئی، اما قابل اعتنا بودند: افرادی که فراموش میشدند گزارش میکردند که حس تعلقداشتن و معناداشتن آنها در جهان کاهش یافته است. گویی دچار حادثهای با اثرات مبهم اگزیستانسیالیستی شده بودند.
امثال جرکفیس امید را در خود زنده نگه میدارند، چون میدانند اگر آهنگ موردعلاقۀ کسی را به یاد نیاورند یا فراموش کنند نهار چه خوردهاند، زندگی کسی ویران نمیشود. فراموششدن تقریباً اثر چندانی روی عزت نفس و دیگر معیارهای رفتار فردی ندارد و حتی شدیدترین تغییرات نیز بسیار محدود و در حد کسر و اعشار بودند. بهعلاوه، همانطور که کینگ اشاره کرده است، انسانها معمولاً زندگی خود را پیشاپیش تااندازهای معنادار تلقی میکنند.
اما یافتههای دقیق ری امکان تأثیر فزاینده را رد نمیکنند. مانند دیگر منابع کوچک استرس، فراموششدن هم میتواند موجب آزردگی افرادی شود که زیاد با آن مواجه میشوند، بهخصوص اگر با دیگر عناصر تبعیض همراه شود. ری میگوید اولینبار انگیزۀ بررسی فراموشکاری از مشاهدۀ استادی در او شکل گرفت که مدام نام دو تن از دانشجویان غیرسفیدپوست» خود را جابجا میگفت. (ری در این مورد جزئیات را مطرح نکرد تا این استاد شناخته نشود).
ری میگوید: ارتباط شما با مدیرتان بسیار مهم است. شما سالیان طولانی با او کار میکنید. فراموششدن تجربهای مهم و چندلایه است. شاید به گفتنِ واقعاً مسخره است، هاهاها، توی مهمانی اسمت را یادم رفت» بینجامد. اما شاید لحظههایی شکننده و جدی را به دنبال داشته باشد، مثل وای خدای من، اصلاً باورم نمیشود که تو این کار را کرده باشی».
محققان هنوز راه نرفتۀ زیادی دارند. چار استون، روانشناسی در نیویورک که متخصص حافظه است، فهرست بلندبالایی از تفاوتهای ظریف و متغیرهای گوناگون را بررسی کرد تا نشان دهد فراموششدن چه تصوری در ذهن فرد ایجاد میکند، از اینکه مسئلۀ فراموشکردن چه جایگاهی در رابطۀ میان فراموشکننده و فراموششده دارد تا پویایی قدرت میان آن دو. استون میگوید آن چیزی که آسیبزاست، تضاد میان بهیادآوردن و فراموشکردن است و نه خودِ فراموشکردن: اگر دو نفر متوجه شوند که هر دو نام دیگری را فراموش کردهاند، احساس بدی نخواهند داشت یا احتمالاً حتی احساس نزدیکی بیشتری میکنند.
کار ری دربارۀ اهداف یا احساسات واقعی فراموشکنندهها چیزی فاش نمیکند، بلکه تنها به این میپردازد که کارشان چطور تفسیر میشود. آنچه موجب دلگرمی است این است که شرکتکنندگان میکوشیدند مزیت شک را برای فراموشکنندهها قائل باشند. استون میگوید: فراموشکردن رویه است، نه استثنا. ما بیشترِ گذشتۀ خود را فراموش میکنیم. به روزهای بسیار، ماههای بسیار و دقایق بسیاری بیندیشید که هر فرد در این سیاره داشته است». او میگوید مسئلۀ اصلی دانشمندان این نیست که چرا افراد فراموش میکنند، بلکه این است که چرا آنها چیزهای خاصی را به یاد میآورند.
فراموشکردن میتواند حتی کسالتبارترین تعاملات اجتماعی را دردناکتر کند. در زندگی هر دو انسان در تمام این روزها، ساعتها و دقیقهها، ممکن است وجه مشترکی جادویی یافته شود، شاید در دانشگاه با هم برخورد داشته باشند، یا شاید جایی با هم قهوه نوشیده باشند. داشتن دقیقهای مشترک با کسی دیگر، یادآور این حقیقت است که همه اینجاییم، اینکه ارتباط ممکن است. دستکم، تا زمانی که جرکفیس آن را فراموش نکرده باشد.
پینوشت:
• این مطلب را پل بیشیلیو نوشته است و در تاریخ ۱۰ اکتبر ۲۰۱۸ با عنوان Bad News for People Who Can’t Remember Names» در وبسایت آتلانتیک منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ ۲۰ آبان ۱۳۹۷ با عنوان خبری بد برای آنهایی که اسم اطرافیان را فراموش میکنند» و ترجمۀ نجمه رمضانی منتشر کرده است.
•• پل بیشیلیو (Paul Bisceglio) نویسندهای است که در حوزۀ علم، سلامتی و تکنولوژی در آتلانتیک مینویسد.
بازیهای رایانهای زمانی به اعتیاد برای افراد تبدیل میشوند که وقتی شخص شروع به بازی میکند، خود را در رابطه و در قالب شخصیتهای بازی حس کند. و شرکت های تولید کننده بازی هر چه در توان دارند برای ایجاد همین همزاد پنداری و در واقع اعتیاد آور کردن بازی به کار می گیرند و میلیون ها دلار هزینه را به جان می خرند که کاراکتر سازی مناسب داشته باشند.بی اهمیت نشان دادن زمان، استفاده نادرست از پول و احساسات چندگانه میتواند از عوامل اعتیاد به بازیهای آنلاین باشد.
فرد قصد دارد برای رسیدن به اهداف شخصیت بازی آن را ادامه دهد و یا اینکه در قالب یک عضو تیم ورزشی برای رسیدن به موفقیت آن تیم تلاش کند، بازیهای کامپیوتری به ویژه بازیهای آنلاین گسترده، به کاربران این اجازه را میدهند که رفتار بسیار متفاوتی از شخصیت عادی خود نشان دهند، مثلا یک نوجوان خجالتی میتواند یکباره تبدیل به یک شخص اجتماعی و یا یک فرد منفعل تبدیل به شخصیتی تهاجمی شود. اعتیاد به رایانه و بازیهای رایانهای در دستهبندیهای اختلالات روانی و ذهنی قرار نمیگیرند.
وقتی که افراد بازی میکنند، مغز آنها اندروفین تولید میکند، ادامه داد: این اتفاقی است که توسط قماربازان و یا افراد معتاد به مواد مخدر تجربه شده است. اگر یک نوجوان معتاد به بازیهای رایانهای برای انجام تکالیف و کارهای درسی خود نیاز به استفاده از رایانه را داشته باشد، دچار وسوسه خواهد شد.
یک نوع برنامه درمانی مختص نوجوانان است و با جدا کردن شخص از محیط زندگی فعلی آغاز میشود، اظهار کرد: اردوی تابستانی یا یک برنامه تفریحی در طبیعت و خارج از شهر میتواند نوجوان را از محیط عادی روزانه خود جدا کند و او را در وضعیتی قرار دهد که دنیای واقعی را تجربه کند.
عوارض فیزیکی اعتیاد به بازیهای رایانهای میتواند سندروم تونل کارپال (نوعی بیماری مچ دست که مربوط به عصبهای مچ دست میشود)، اختلالات خواب، کمردرد و گردن درد، سردرد، ضعیف شدن چشم، بی نظمی در خوردن وعدههای غذایی و بی توجهی و غفلت از بهداشت شخصی باشد.
اگر فردی دو یا سه مورد از این نشانهها را داشته باشد، میتواند در دسته بندی افراد معتاد به اینترنت و بازیهای رایانهای قرار گیرد.
تردید بعضی متخصصین در بیماری اعتیاد به بازی های دیجیتالی
برخی متخصصان در مورد اختلال بازیهای اینترنتی که در DSM-5 مطرح شده است تردید دارند، آن را سردرگم خواندهاند و انتقاد کردهاند که این رویکرد شبیه به اعتیاد به مواد مخدر است در حالی که نباید چنین باشد.
نسخه بعدی ICD قرار است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شود و باید دید که آیا اعتیاد به سرگرمی های دیجیتال به این دفترچه اضافه می شود یا خیر. اعتیاد به بازی های ویدیویی» در نسخه فعلی DSM یعنی DSM-5 به عنوان وضعیتی که نیاز به مطالعات و تحقیقات بیشتری دارد گنجانده شده.
اگر اعتیاد به بازی های ویدیویی» را جست و جو کنید، می بینید که کمپ ها بسیاری در ایالات متحده برای مبارزه با این اعتیاد بر پا شده. مردم هم فرزندان شان را به این کمپ ها می فرستند و خوش حال اند بابت این که اعتیاد فرزندشان قرار است درمان شود. اما آیا واقعا در این کمپ ها از علاقه فرزندان به بازی ها کاسته می شود؟
ایجاد اردوگاههایی برای ترک اعتیاد جوانان به اینترنت
البته لازم به ذکر است که کشور چین از سال ۲۰۰۸ اعتیاد به بازی های رایانهای را به عنوان یک بیماری به رسمیت شناخته است و از آن زمان نیز سعی کرده تا اردوگاههای بازپروی برای نوجوانان معتاد به اینترنت راهاندازی نماید.
در این اردوگاهها هدف این است که با سختگیریهای زیاد و فعالیتهای بدنی شدید، اعتیاد نوجوانان به اینترنت ترک شود. البته به روشهای این اردوگاهها برای ترک دادن جوانان نیز، هم از نظر انسانی و هم از نظر کارآمدی انتقاد شده است.
در کره جنوبی داشتن موبایل برای شاگردان ابتدایی عادی است و از سال ۲۰۱۵ نیز در این کشور اردوگاه ترک اعتیاد برای نوجوانان راهاندازی شد. همچنین از سال ۲۰۱۱ قانونی در این کشور پیاده شد که براساس آن افراد زیر ۱۶ سال اجازه نداشتند از ساعت ۱۲ شب تا شش صبح به انجام بازی اینترنتی بپردازند. البته مشتاقان همیشه راهی برای دور زدن آن مییابند.
تجارت میلیاردی به این راحتی ها تعطیل نخواهد شد!
مردم اصلا ایده ای ندارد که اعتیاد به بازی های ویدیویی» چیست. نمی دانند که همچین چیزی واقعا وجود ندارد. فقط به خاطر هراس عمومی، هراسی که از بازی های ویدیویی وجود دارد فرزندان خود را به این کمپ ها می فرستند. قطعا فرندان در این کمپ ها چیز های جدیدی خواهند آموخت، اما وقتی که به اجتماع بازگردند چه؟ چه چیزی جلوی دوباره بازی کردن شان را می گیرد؟
وقتی کتابی را از عاشق کتاب بگیرید، او دوباره آن کتاب را به هر نحوی که شده از سر می گیرد. طرفداران فوتبال هم به هر نحوی که شده نتایج بازی ها را چیگری می کنند. گیمر ها هم دوباره به سراغ سرگرمی محبوب شان می روند و هراس والدین شان از بازی های ویدیویی را تشدید می کنند. آن ها هیچ گاه این چرخه مالی پر سود را که بر بستر این ترس عمومی بنا شده ترک نمی کنند.
براساس گزارشات موجود مشخص شده است که سازمان بهداشت جهانی برای اینکه بیماری اعتیاد به بازی های کامپیوتری را به رسمیت بشناسد، تحت فشار بسیار شدید کشورهای آسیایی قرار گرفته است و مجبور بوده تا این نوع اعتیاد را به رسمیت بشناسد.
احسان افشارمنش
کنکور از ۸۰ درصد کتابهای درسی پایه دوازدهم است»
معاون وزارت آموزش و پرورش: امتحانات پایه دوازدهم حضوری خواهد بود، حجم امتحانات نیز ۸۰ درصد محتوا با ۲۰ نمره خواهد بود و ۲۰ درصد هم نمره اختیاری است تا آموزشهای ارائه شده دوره کرونا هم ترتیب اثر داده شود.
بیخوابی یا کمخوابی یک علامت است که فرد بهطور مستمر به خواب نمیرود. به عبارتی دیگر مشکل در به خواب رفتن، بیدار شدن مکرر در خلال شب همراه با ناتوانی یا اشکال در به خواب رفتن مجدد، بیدارشدن خیلی زود در صبح و خوابی که باعث تجدید قوا نشود را بیخوابی گویند.
بیخوابی یکی از اختلالات خواب است که در روانشناسی خواب مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد. ناتوانی در به خواب رفتن یا ناتوانی در خواب ماندن در مدت طولانی یا خواب عمیق را کم خوابی میگویند. کمخوابی در واقع خود بیماری به حساب نمیآید بلکه جزء علایم بیماری محسوب میشود. کمخوابی معمولاً ناشی از اضطراب و تنش هیجانی است. از دیگر علل کم خوابی، میتوان احساس عدم امنیت، ترس از تنهایی، افسردگی و مصرف کافئین را نام برد. کمخوابی در بین ن ۱٫۴ برابر مردان رایج است. بنابر آمارهای وزارت بهداشت آمریکا سالانه ۶۴ میلیون نفر از آمریکاییها از کمخوابی رنج میبرند. مصرف داروهای ضدافسردگی، قرصهای خوابآور میتواند برای درمان موقت این بیماری مفید باشد؛ اما بهترین راه برای درمان بیخوابی در بیشتر افراد، استفاده از روش CBT-I است. به این درمان، درمان شناختی رفتاری بیخوابی نیز میگویند.
مشاهده در آپارت
دریافت فیلم آموزشی
حجم: 13.5 مگابایت
پیرو انتشار جداول حاوی برنامه زمانی و تاریخ ثبت نام و برگزاری آزمونهای سراسری این سازمان در تاریخ های 98/07/23 و 98/12/25 به اطلاع کلیه متقاضیان آزمونهای سراسری سال 1399 میرساند به منظور مساعدت و همراهی با داوطلبان عزیز، و همچنین براساس جلسه مورخ 99/02/14 ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا، تاریخ برگزاری آزمونهای سراسری سال 1399 این سازمان به شرح جدول زیر مورد تصویب قرار گرفت.
لذا داوطلبان لازم است با توجه به تاریخ های اعلام شده و همچنین مندرجات اطلاعیههایی که متعاقباً برای هر آزمون از طریق پایگاه اطلاعرسانی این سازمان منتشر میگردد اقدام لازم را بعمل آورند.
درباره این سایت